به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم خیلی دلسوز است و من به خاطر این دلسوزی بیش از اندازه او تصمیم به جدایی گرفتم.
وی افزود:دلسوزیهای بیش از حد شوهرم زندگی را برای هردویمان جهنم کرده و ما هر روز با هم دعوا داریم. شوهرم مرتب برای دیگران دلسوزی میکند و همیشه در حال خدمت به مردم است. از پول و کار خودش میزند و برای دیگران خدمت میکند.
زن حوان ادامه داد:هرکس کاری داشته باشد و یا مشکلی داشته باشد با شوهر من تماس میگیرد و شوهرم هم به هیچ کس نه نمیگوید. باور کنید خیلی وقتها خودمان پول نداشتیم اما شوهرم رفته و به این و آن پول قرض داده است و از روی دلسوزی پولش را پس هم نگرفته است. وقتی اعتراض میکنم میگوید نمیتواند روی کسی را زمین بیندازد. بعد از 3 سال شوهرم هنوز رفتارش تغییر نکرده و من دیگر نمی توانم در کنار چنین مردی زندگی کنم.
بعد از صحبت های این زن شوهر وی به قاضی گفت: آقای قاضی همانطور که همسرم گفت مشکل من تنها این است که زیادی دلسوز هستم وقتی میبینم کسی در گرفتاری و مشکلات است دلم نمیآید به او کمک نکنم. اما همسرم اصلا متوجه نیست و مرتب حرف خودش را میزند. راستش من هم دیگر نمیخواهم در کنار این زن زندگی کنم.
با پایان حرفهای این زوج قاضی دلیل آنها برای طلاق را کافی ندانست و این زوج را برای برطرف شدن مشکلشان به مشاوره خانواده فرستاد.
انتهای پیام/