به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران – محمد لطفیزاد - محسن طاهری، در 12 آبان 1339 در محلهی نازیآباد متولد شد. در خانوادهای مداح به دنیا آمد و از همان کودکی راه پدر را برگزید و از آن زمان تا به حال به عشق اهل بیت میخواند. مداحی که دیگر کمتر میتوان او را در ماههای رمضان و محرم داخل کشور یافت چرا که او این سالها برای اجرای مراسم مختلف به کشورهای خارجی میرود. به بهانهی ماه مبارک رمضان فرصت را مناسب دیدم تا با این مداح پیشکسوت گفتگویی داشته باشیم.
سین- لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
جیم- بنده محسن طاهری متولد 12 آبان 1339 و برادر وسطی اخوان طاهری هستم.
سین- رابطهتان با برادرها چطور بود؟
جیم- آقا مرتضی یک سال و نیم از بنده بزرگتر است و با برادر کوچکتر محمد آقا هم حدود هشت سال تفاوت سنی داریم.
از آنجایی که به لحاظ سنی با آقا مرتضی نزدیکی بیشتری داشتیم، هم دوران تحصیل را با هم گذراندیم و هم در کارهای مداحی با هم همراه بودیم.
سین- اولین استاد مداحی شما چه کسی بود؟
جیم- در واقع مرحوم پدرمان استاد ما بود و ما در کار مداحی هر چه داریم از محفل ایشان است. اگرچه پدربزرگ و دایی، هم در این سبک بودند.
سین- اولین باری که مداحی کردید را به خاطر دارید؟ در چه رابطهای مداحی کردید؟
جیم- من و آقا مرتضی با هم در همان منطقه نازیآباد در جلسهی هفتگی عصرهای جمعه اولین بار دربارهی حضرت ولی عصر (عج) خواندیم.
سین- از آقای کافی و مهدیه تهران و خاطراتش بگوئید؟
جیم- از سال 52 در خدمت ایشان بودیم و بخش عمدهی خاطرات من و آقا مرتضی با ایشان مربوط به دههی آخر حکومت طاغوت بر میگردد که به انقلاب منتهی شد و شرایط خفقان شدیدی بر جامعه حاکم بود به طوری که ساواک بارها ایشان را برای بازخواست فرا میخواند و بنده هم چندین بار تا کوچهی میکده که محل ساواک بود آقای کافی را همراهی میکردم.
یکبار پس از بازجویی چشمان آقای کافی از شدت گریه سرخ شده بود وقتی علت را پرسیدم ایشان گفت توهین به خود انسان قابل تحمل است اما اینها به مقدسات انسان و حتی به حضرت زهرا (س) نیز توهین میکنند و ایشان مجدداً بغضشان ترکید و گریه کردند.
در زمانی که از شدت خفقان دهانها بسته بود آقای کافی حرفهای کنایهداری را به دستگاه حکومتی میزد تا اینکه یکساله قبل از پیروزی انقلاب در آخرین سخنرانی خود که در محل مهدیه تهران با حضور جمعیت زیادی برگزار شد به صراحت از حضرت امام نام برد و این در حالی بود که حتی اگر ساواک کوچکترین مسئلهای از رسانه علیه امام حتی در یک دفترچه در گوشهی یک کتابخانه میدید جرم محسوب میشد.
به نظر بنده آن حادثهی تصادف که منجر به مرگ آقای کافی شد ساختگی بود و ساواک ایشان را شهید کرد به طوری که آیتالله سعیدی هم که به شهادت رسید جرمی بیش از این نداشت که در یک جلسهی بانوان از رسالهی عملیهی امام یک مسئلهی شرعی را مطرح کرده بود که خبر آن به بیرون درز کرد.
سین- آیا خود شما هم توسط ساواک دستگیر شدید؟
جیم- در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب خاطراتی این چنینی زیاد دارم به طور مثال بعد از برنامهی شب اول محرم بنده را دستگیر کردند که بنده بخاطر اینکه بتوانم برای شبهای بعد در خدمت مردم باشم به اهل بیت متوسل شدم که آنها مرا رها کردند.
سین- کمی هم از بعد انقلاب بفرمائید آیا از حضرت امام هم خاطرهای دارید؟
جیم- بنده و برادرم آقا مرتضی یک سال و نیم منتهی به انقلاب را در قم مشغول تحصیل دروس حوزه بودیم که در ستاد استقبال از حضرت امام در شهر قم حضور داشتیم.
سین- آیا برای امام هم مداحی کردهاید؟
جیم- بله بنده سه بار این توفیق را داشتم که یکبار آن که روز عاشورا بود بارها از صدا و سیما پخش شد بطوریکه همان زمانها در اولین تیتراژ پخش میشد.
سین- اجازه بدهید کمی به عقب بازگردیم در دوران دبیرستان در چه رشتهای تحصیل کردید و درستان چطور بود؟
جیم- در رشتهی ادبیات تحصیل کردم و به درس اشتیاق زیادی داشتم بنابراین درسم خوب بود.
سین- درس شما بهتر بود یا برادرتان؟
جیم- تقریباً در یک حد بود.
سین- آیا در دوران تحصیل تقلب هم میکردید؟
جیم- خیر یادم نمیآید تقلب کرده باشم.
سین- آیا در دبیرستان هم مداحی کردید؟ و آیا غیر از شما دانش آموزان دیگری هم مداحی کردند؟
جیم- بنده و برادرم همه مراسمها را اجرا میکردیم به طوری که صبحها سر صف قرآن میخواندیم و گروه سرود تشکیل میدادیم و در وفاتها و اعیاد مراسم را برگزار میکردیم آن روزها مثل حالا جوانهایی که مداحی میکنند زیاد نبود به همین خاطر مردم هم بسیار استقبال میکردند.
به طوریکه در سال 52 همراه آقای کافی در کاشان مراسمی داشتیم که اهالی کاشان پلاکاردی بسیار بزرگ نصب کرده و روی آن نوشته بودند «دو بلبل از بوستان مهدیه تهران»
سین- به تحصیلات حوزویتان اشاره کردید آن را تا چه حد ادامه دادید و آیا تحصیلات دانشگاهی هم دارید؟
جیم- طی 5 سال سطح گذراندیم و بنده در دانشگاه تا مقطع کارشناسی در رشتهی مدیریت تحصیل کردم و متأسفانه بخاطر مشغلهی زیاد موفق به ادامهی آن نشدم.
سین- نظرتان در مورد سبکهای جدید مداحی چیست؟
جیم- به اعتقاد من این سبکها باید باشد و هم نباید باشد. باید باشد چرا که ذائقهی جوانان چنین سبکهایی را میطلبد و نمیشود با همان سبکهای سنتی نیاز آنها را پاسخ داد.
اما سبکهای جدید نباید باشد به این معنی که نباید سبک غربی و سهوی باشد بطوریکه این لباس بایستی به گونهای باشد که برای مجلس امام حسین (ع) برازنده باشد و جایگاه امام حسین (ع) را حفظ کند.
سین- آیا خود شما هم به این سبکها میخوانید؟ آیا اصلاً بلد هم هستید شورخوانی کنید؟
جیم- کمتر توفیق دارم چرا که سن و سال ما به حدی است که اگر بلد هم باشیم کمتر از ما چنین توقعی دارند و از طرفی جلسات ما به گونهای است که اقشار مختلف از کهنسال،میانسال، جوانان و کودک در آن حضور دارند در حالی که مداحان جوان در فضایی قرار دارند که همه جوان هستند و با کوچکترین اشارهای جلسه شور خواهد شد.
این را هم بگویم تقسیماتی چون شور و شعور در جلسات را چندان قبول ندارم چرا که همین ذکر «حسین حسین» که در شور میگویند دارای شعور است و نمیشود آنها را مجزا کرد.
سین- بین مولودی و عزاداری کدام را بیشتر دوست دارید؟
جیم- مداح باید خود را در معرض هر دو قرار دهد به طوریکه ائمه فرمودند در غم ما ، اندوهگین و در شادی ما، شاد باشید بنابراین مداح نمیتواند فقط مردم را بگریاند و هر دو اینها در کنار هم زیباست.
سین- نظر شما دربارهی عروسی خوانی چیست؟
جیم- آن هم خوب است چرا که اگر نباشد همهی عروسهای با مسائل دیگری چون ساز و بزن بکوب فراهم میشود.
سین- آیا عروسی خود شما هم مداحی داشت؟
جیم- عروسی بنده را باید ببینید چرا که فیلم آن موجود است. این عروسی یک عرصه بود از عرصههای مداحی البته اینطور نبود که تلخ باشد بلکه خیلی هم شاد بود.
در دی ماه 63 عروسی ما مثل مهدیه تهران برگزار شد به طوریکه مدام جمعیت زیادی میآمدند و میرفتند و مجدداً جلسه با جمعیت جدیدی پر میشد.
اقشار مختلفی از روحانیون و سیاسیون گرفته تا مردم عادی در عروسی شرکت داشتند و حدود 12 مداح در عروسی بنده خواندند.
سین- چند نفر از آن دوازده مداح را نام ببرید؟
جیم- حاج علی آقای انسانی، آقای محسن اعتمادیان، حاج علی آقا فراهانی از دوستانی که الان هم سایهشان بالای سرماست و برخی دوستانی که از دنیا رفتهاند چون مرحوم آقای ذوالفقاری که عروسیها را خیلی شیرین اداره میکردند.
سین- آیا آقا مرتضی برادرتان هم در عروسی شما خواند؟
جیم- خیر ایشان چند دقیقهای تشکر کردند.
سین- شما زودتر ازدواج کردید یا برادرتان؟
جیم- از آنجایی که آقا مرتضی از بنده بزرگتر است زودتر هم ازدواج کرد.
سین- چند فرزند دارید؟
جیم- دو فرزند دارم. دخترم سال اول دانشگاه و پسرم محمدمهدی 17 سال دارد.
سین- آیا پسرتان هم مداحی میکند؟
جیم- بله به تازگی شروع کرده و مثل جوانهای امروزی بیشتر شورخوانی میکند که امیدوارم مثل پسر برادرم حاج محمد که اول شورخوان بود او هم کمکم در بحث روزهخوانی و منبرخوانی قوی شود و از کلاس اساتید بزرگ بهرهمند شود.
سین- در خانه به همسرتان کمک هم میکنید؟
جیم- اگر تهران در کنار خانواده باشم بله کمک میکنم. اکثراً وسائل صبحانه را من آماده میکنم.
سین- آشپزی هم میکنید؟ اصلاً آشپزی بلد هستید؟
جیم- در آشپزی کم توفیقم چرا که باید علاقهی آن وجود داشته باشد بطوریکه بعضی از دوستان غیور، مردانی هستند که یک کدبانو هم هستند.
سین- تفریح شما چی چیست؟
جیم- متأسفانه آنقدر مشغلهام زیاد است که چندان به تفریح و حتی ورزش هم نمیرسم در حال حاضر حداقل پیاده روی را دارم اما در گذشته استخر زیاد میرفتم. البته به والیبال و فوتبال هم علاقه زیادی دارم.
سین- سینما هم میروید؟
جیم- چندین بار برای اکران برخی فیلمها از بنده دعوت میکنند که همراه خانواده میرویم از جمله فیلم یوسف پیامبر آقای سلحشور و یا فیلم روز واقعه که همراه آقای انصاریان به سینما رفتیم.
سین- تلویزیون چطور آیا سریالها را دنبال میکنید؟
جیم- شاید باور نکنید اما حتی سریالهایی مثل اما علی(ع) و مختارنامه را هم ندیدم و تنها اسم آنها را شنیدهام. اگر وقت کنم تنها اخبار را پیگیری میکنم.
سین- آیا اهل کتاب هم هستید؟
جیم- اهل کتاب نیستم چرا که معلوم نیست اهل کدام فرقهی آن باشم بله اهل مطالعه هستم بیشتر کتاب ادبیات و اشعار را دوست دارم.
سین- به هنر خاصی علاقه دارید؟
جیم- خطاطیام بد نیست به موسیقی سنتی و اصیل علاقه دارم بطوریکه با برخی از خوانندهها دوست هستم.
سین- از بعضی از این دوستان نام هم میبرید؟
جیم- با آقای افتخاری، اصفهانی و خواجهامیری دوست هستم و به صدای آنها علاقه دارم چرا که صدای مذهبی و سنتی آنها به کار مداح، ارتباط بیشتری دارد. البته با بنیامین هم رابطه دارم که او اهل شعر و مجالس مذهبی است. با بعضی هنرپیشهها و مجریهای صدا و سیما هم دوست هستم مثل علی ضیاء.
سین- دربارهی سفرهای خارجی و مداحیهایتان بگویید؟
جیم- کشورهای خلیج فارس و کشورهای نزدیک را بخاطر ارتباطی که با واحد بینالملل و نمایندگان دفترهای مقام معظم رهبری در این کشورها دارم بیشتر از بنده دعوت میکردند و در کشورهایی که برای زیارت میرفتیم هم مراسم مداحی داشتیم اما سفر به کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس و کانادا اخیراً اتفاق افتاده و بیشتر در دو مناسبت رمضان و محرم به این کشورها سفر میکنم.
سین- مستمعین داخلی بهترند یا مستمعین خارج از کشور؟
جیم- به عقیدهی بنده آنهایی که خارج کشور هستند به اصطلاح بیشتر پای کار هستند چند صباحی را دنبال خوشگذرانی رفتهاند حالا که متوجه شدهاند این مسائل جذبه خاصی ندارد و به طور طبیعی پناهگاهی جز دین ندارند. به طوریکه افرادی که قبلاً گرایش دینی نداشتهاند وقتی بعد مجلس می آیند به سرعت جذب شده و حتی کارشناسان را هم به بهانههای مختلف به این مراسم ها میآورند.
سین- آیا هنگام رانندگی تخلف هم میکنید؟
جیم- بله زیاد از آنجا که برنامههای مداحی ما بسیار فشرده است گه گاهی قوانین را زیر پا میگذاریم تا به وعدهمان برسیم و مردم را منتظر نگذاریم.
سین- چه علامت راهنمایی و رانندگی را در زندگی شخصی خودتان بیشتر رعایت میکنید؟
جیم- ورود ممنوع به انسان یادآوری میکند که نباید تخلف کند و به حریم دیگران وارد شود بطوریکه نگاه او باید حساب شده باشد و گوشش هر حرفی را نشنود و در راه درست گام بردارد.
ورود ممنوع همیشه در ذهن انسان هست که به هر حریمی ورود پیدا نکند.
سین- فوتبال هم تماشا میکنید؟
جیم- بله البته پسرم خیلی فنی بازیها را تحلیل میکند به طوریکه یک وقتی به آقای فردوسیپور گفتم که ما در خانه یک فردوسیپور کوچولو داریم.
سین- استقلالی با پرسپولیسی؟
جیم- با سیستم پرسپولیس ارتباط بیشتری دارم ولی همیشه تیم آقای قلعهنویی و خودشان را دوست داشتم.
سین- یک خاطره هم از روزه داری بفرمائید؟
جیم- مادر ما حدود 80 سال سن دارد و ماشاءالله خودش همهی روزههای مستحبی را میگیرد اما به من و برادرانم اجازه نمیدهد چرا که میگوید شما باید توان داشته باشید که برای اهل بیت بخوانید.
انتهای پیام/
محله نازی آباد که حاج محسن بیان کردن؛ منزل پدر بزرگ بنده بوده
خدا بیامرزدشان
به حق این ماه و این شب عزیز خداوند نور به روح آنان بتاباند
اللهم عجل لولیک الفرج