به گزارش
باشگاه شبانه (باشگاه خبرنگاران)،هشت سال پيش و هنگامي که پسري 14 ساله بودم، درس خواندن را رها کردم؛ چون علاقه اي به درس نداشتم. بعد از آن دنبال کار رفتم اما از اين اوضاع خسته شده ام و نااميد هستم. محيط کارم را هم دوست ندارم.
وقتي الان احساس نااميدي مي کنيد، نشانه اين است که گذشته خود را مطلوب نمي دانيد و احتمالا قصد داريد آن را جبران کنيد و اين نشانه خوبي است که متوجه اشتباهات خود شده ايد. توجه داشته باشيد که براي رسيدن به هدف، بايد از يک نقطه شروع کنيد و با نااميدي، کار به جايي نخواهيد برد. پس صادقانه با خودتان برخورد کنيد و اگر واقعا علاقه اي به درس خواندن نداريد، تلاش تان براي موفقيت در زندگي را با فعاليت هايي آغاز کنيد که با علاقه و استعداد شما همخواني داشته باشد؛ مثلا دنبال شغلي برويد که نسبت به آن احساس خوبي داريد.
دوباره شروع کنيد
براي شروع، فهرستي از کارهايي را که به آن ها علاقه داريد تهيه کنيد. سعي کنيد در برنامه ريزي اهداف خود، سطح انتظارات و خواسته هاي خود را واقع بينانه و قابل دسترس تعريف کنيد و اگر در هر مرحله اي از فعاليت تان شکست خورديد، به هيچ وجه اين شکست را به همه زندگي تان تعميم ندهيد.
با اطرافيان مشورت کنيد
اين باور غلط را که انسان کامل با ديگران مشورت نمي کند و نبايد از ديگران درخواست کمک کند دور بريزيد. در صورت امکان از حمايت عاطفي و اجتماعي ديگران به خصوص پدر و مادرتان بهره مند شويد و بدانيد يکي از نيازهاي بسيار مهم انسان، داشتن روابط موثر اجتماعي با ديگران است.
نگراني را کنار بگذاريد
به جاي ناراحتي از اوضاع فعلي، سعي کنيد با برنامه ريزي درست، شروع به فعاليت هايي کنيد که توان انجام آن ها را داريد. شايد همه افراد درس خوان در زندگي موفق نشده باشند، اما همه انسان هايي که در زندگي هدف و برنامه داشته اند توانسته اند طعم خوشبختي را بچشند. شما مي توانيد با يادگيري مهارت هايي که به آن ها علاقه داريد، در خودتان احساس ارزشمندي و رضايت ايجاد کنيد و توجه داشته باشيد که براي شروع کار، نبايد آرماني فکر کنيد.
همواره هدفتان را در نظر داشته باشيد
اين که در پيامک تان گفته ايد که محيط کاري خود را دوست نداريد تا حدودي، طبيعي است و ممکن است به دلايل درستي اين حس در شما ايجاد شده باشد. اما اين نکته را هم بدانيد که انجام برخي کارها سخت است، اما غير قابل تحمل نيست و شما را براي رسيدن به اهداف تان کمک مي کند. بنابراين دست از رفتارهاي کودکانه برداريد و با اعتماد به نفس و اراده قوي سعي کنيد خودتان را از رکود و سستي خارج کنيد. فراموش نکنيد شما مسئول انتخاب و پيامدهاي منطقي رفتار خويش هستيد و با رفتارهاي منفعلانه در آينده نزديک، دچار مشکلاتي در زندگي تان خواهيد شد.
در جمع نمي توانم صحبت کنم
جواني ۲۰ ساله ام. بيشتر اوقات وقتي مي خواهم در حضور جمع صحبت کنم، استرس تمام وجودم را مي گيرد و چنان نفس نفس مي زنم که گويا در حال دويدن بودم. بارها امتحان کردم، ولي باز هم شکست خوردم. آيا مي شود از طريق دارو به رفع اين مشکل اقدام کنم؟
دوست عزيز، اعتماد به نفس واقعي از شناخت عميق و همه جانبه ما نسبت به خود، محيط و ديگران سرچشمه مي گيرد و هر چه اين شناخت بيشتر باشد روي اعتماد به نفس واقعي ما آثار مثبت بيشتري مي گذارد. براي افزايش اعتماد به نفس و کاهش مشکلات شما روش هاي مختلفي وجود دارد که در ادامه به تعدادي از آن ها اشاره مي کنيم.
چند قدم تا اعتماد به نفس
- شناخت عميق از خود: در راستاي پي بردن به توانايي هاي عظيم و پنهان خويش يکي از راه هاي اساسي افزايش اعتماد به نفس، شناختن خود است. مسئله اي که اگر شما بر آن فائق آييد، نه تنها زمينه ساز اعتماد به نفس شده، بلکه در بيشتر مسائل زندگي تکليف شما را روشن خواهد کرد. براي اين کار، ابتدا جدولي درست کنيد و در آن توانايي ها، نقاط مثبت و همچنين جنبه هاي منفي وجود خودتان را که فکر مي کنيد نمي توانيد در آن ها موفق شويد، فهرست و تلاش کنيد که نقاط مثبت خود را روز به روز افزايش دهيد. نقاط ضعف خود را نيز بايد بشناسيم و در راستاي رفع آن ها اقدامات لازم را به کار بگيريم و در صورتي که اين کار عملي نباشد، با آن ها مدارا کنيد يا از طريق ديگر به جبران آن بپردازيد.
- شناخت ديگران: شناخت ديگران به خصوص آشنايان خود و استفاده از توانايي هاي آن ها در جهت مثبت نيز مي تواند براي ما کار ساز باشد. کساني که با شما در ارتباط هستند، چه ويژگي هايي دارند. شناخت از آن ها و اينکه در رابطه با آن ها چگونه باشيد به شما کمک زيادي مي کند.
-اميدوار باشيد: از معجزه اميدواري واقعي بهره بگيريد و هرگز تسليم نااميدي نشويد که نااميدي دشمن سعادت و موفقيت ما در زندگي است. از طرف ديگر نااميدي به کاهش اعتماد به نفس ما مي انجامد. نسبت به توانايي هاي واقعي خود ايمان داشته باشيد و از اينکه احساس حقارت و خود کم بيني بر شما چيره شود، پرهيز کنيد.
-خود را با ديگران مقايسه نکنيد: از مقايسه کردن خود با ديگران جدا بپرهيزيد (ديگران مي توانند بهتر از شما باشند و اين امري غيرطبيعي نيست) و تنها خود را با گذشته هاي خود مقايسه کنيد و اگر عقب افتادگي يا ايستايي در شما به وجود آمده باشد، در رفع آن ها گام برداريد و هميشه ميل به پيشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهيد.
-بر توانايي هاي خود تکيه کنيد: به خود و توانايي هاي خود متکي باشيد و از وابستگي هاي غير ضروري به ديگران پرهيز کنيد. به خودتان بگوييد که من توان انجام اين کار را دارم.
-خود را شکست خورده ندانيد: از تلقين شکست و ناتواني به خود پرهيز کنيد و حتي تحت تاثير تلقينات منفي ديگران در اين موارد قرار نگيريد.
تمرين را فراموش نکنيد
اين که بتوانيد در جمع به خوبي صحبت کنيد به تمرين اين مهارت و ثبت ديدگاه خود درباره آن بستگي دارد؛ مثلا بنويسيد که ايراد صحبت شما از نظر خودتان چه بوده است و چگونه مي توانيد آن مشکلات را برطرف کنيد يا اقدامات شما چه مي تواند باشد؟ در مراحل بعد از ديگران بپرسيد که من وقتي صحبت مي کردم از ديد شما چگونه بودم؟ چگونه مي توانم بهتر باشم؟ اين مطالب را جمع آوري و روي بهتر شدن آن ها تمرين کنيد. مطمئنا شما به زودي به سخنراني تبديل خواهيد شد که مي توانيد ديگران را حيرت زده کنيد. اين تمرين ها را با يک مشاور يا روانشناس نيز مي توانيد به صورت حضوري تمرين کنيدتا نگراني کمتري داشته باشيد.
انتهای پیام/