به گزارش خبرنگار
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خندوانه یکی از طولانیترین شبهای خود را پشت سرگذاشت و به جای یکساعت و ربعی که معمولأ زمان میبرد اینبار نزدیک به دو ساعت برنامه داشت و جوان نیز ابتدا با ورود هفت پسر بچه، کار خود را شروع و شادی برنامه را به همه کسانی که در کمپین قطره قطره برای مبارزه با کم آبی ثبت نام کردهاند، تقدیم کرد.
با آمدن نیما مشخص شد که این دفعه او برای کسب درآمد مهدکودکی با شهریه 150 میلیون تومانی احداث کرده که در آن علاوه بر آموزش زبان آنگولایی و فضانوردی، غذای خوب هم میدهد!
*استند آب کمدی جایگزین استندآپ شد
بعد از بحثی که بین رامبد و نیما اتفاق افتاد، کمدین برنامه، امیر کربلاییزاده به روی صحنه آمد و قبل از شروع، طبق قولی که به یکی از بینندگان خندوانه در سوئد داده بود جوان را بوسید و از او تشکر کرد؛ سپس گفت: فکر میکنم استندآپ کمدی امشب، استند آب باشد چون میخواهم راجع به همین موضوع بگویم.
وی سپس با اشاره به وقایع مختلفی که در حمام موجب هدر رفتن آب میشود، افزود: بعضیها وقتی کودکشان را به حمام میبرند تا یک لایه از پوست او را نبرند راحت نمیشوند و تمام این مدت آب را باز میگذارند، گاهی نیز عدهای سوسکی را با آب گیر میاندازند تا نابودش کنند ولی بیخبر از اینکه آن موجود با همان آب مشغول شست و شو است!
کربلاییزاده طی اجرایش همان رویدادهارا به شکل تصویری و جذابی تعریف میکرد که توضیح آن در متن نمیگنجد و تنها باید دید، در پایان نیز ضمن خداحافظی تأکید کرد که با دقت آب را مصرف کنید.
*بهبود فریبا ناجی یک محیطبان شد
جوان پس از یک رفت و برگشت رسانهای در قسمتی از حرفهایش گفت که آدم وقتی میخواهد از پلههای موفقیت بالا برود باید صبر و حوصله داشته باشد چون پیروزی که در یک شب حاصل شود آنی و زودگذر است؛ و در همین راستا مهران احمدی، بازیگری که آخرین بار او را در نقش بهبود پایتخت دیدهایم وبه قول جوان کاملآ صبور بوده و استاد قدم زدن است را فراخواند.
احمدی ابتدا ضمن ابراز شادی از حضورش در آن مکان گفت که جدیدأ به خاطر انجام کارهای باغبانی سرحال شده است و بعد جوان به بهانه همین موضوع از قطع کردن حدود 37 درخت در رشت توسط شهرداری برای تأسیس خط ویژه خبر داد و در کنار آن از هزینهای که فردی برای انتقال درختی از خانهاش به علت بازسازی آن کرده بود، تعریف کرد.
این هنرمند همچنین درباره تأثیراتی که نقش بهبود فریبا برای او داشته اظهار کرد: من الان به لطف بهبود محیطبان افتخاری هستم و به همین خاطر تا به حال یک مغازه قاچاق اسلحه را پلمپ و محیطبانی را که قرار بود اعدام شود، نجات دادیم.
پس از این، صحبت از نوع زندگی و شرافتی که هر کسی باید در کارهایش داشته باشد، شد و جوان از مهران پرسید : تا به حال کاری کردی که بیشرافتی باشد؟! او هم گفت که قطعأ نه نمیگویم ولی الان در خاطرم نیست.
*درددلهای بچه یک بازیگر و سیاسیشدن برنامه
او سپس خطاب به مادرش که بعد از فوت پدرش در 58 و برادرش در 45 سالگی تنها بزرگ خانواده است، گفت: خواهش میکنم تا من زندهام نمیر! و جوان بعد از این پیام به سراغ باران، دختر مهران که در جمع حاضر بود رفت؛ و او هم از اخلاق خوب پدر، آشپزی، و سختی که در جدایی از خانواده به خاطر کار مهران وجود دارد، تعریف کرد.
بعد از اینها بحث سیاسیتر شد و احمدی در جواب اینکه اگر رئیسجمهور میشد چه کار میکرد، اظهار داشت: باتمام کسانی که به محیط زیست احترام نمیگذارند برخورد وحشتناکی میکنم، مثلا آنهایی که از ماشین چند صد میلیونیشان آشغال پرت میکنند را مجبور میکنم تا به مدت یک هفته همان محل را نظافت کنند!
وی افزود: من گاهی واقعأ در جنگل از بس که زباله ریخته گریه میکنم و همیشه با کیسهای پر از آشغال به خانه بر میگردیم، به همین جهت برای آن کاری که قرار است بیرون از استودیو انجام دهم، حاضرم گروهی خودجوش را تشکیل دهم تا با هم هر جا که نیاز به نظافت داشت را پاکسازی کنیم.
پس از پخش گپی با برادر و گریمور مهران احمدی، جوان در مورد خوشبختی و موفقیت سوال کرد و بهبود معروف گفت: خوشبختی در داشتن چیزی نیست بلکه در بدست آوردن آن است.
*گارسونیکردن مهران احمدی
او ادامه داد: من از زمانی که سعی کردم خودم را بشناسم از خدا خواستم که هر وقت خواست نعمتی به من دهد، اول ظرفیتش را بدهد و هیچگاه به یاد ندارم که چیزی را به آسانی بدست آورده باشم، از این قضیه راضیم و فکر میکنم درستترین راه در زندگی همین است، چراکه مگر میشود مثلا آدم یک شبه بازیگر شود؟ خود من از سال 69 تئاتر کار میکردم و زمانی که در رشته بازیگری وارد دانشگاه شدم ،پدرم فوت کرد و رفتم گارسونی کردم تا خرج تحصیلم را بدهم.
وی همچنین کنایهای به جوانان امروزی زد و گفت: در نسل گذشته و زمان ما بابت هر چیزی پلهپلهرفتن را جزئی از آیینمان میدانستیم، ولی الان چی؟! خیلی زود میخواهیم به همه چیز برسیم، غافل از اینکه برای آنها باید زجر و زحمت بکشیم و سخت شویم تا با تلنگری از خاک بیرون نزنیم.
*همراه اول هنوز مشکل دارد
در آخر این گفتگو ضمن اشاره به فیلم عروس که برای اولین بار احمدی تنها سه بار در حدود 14سالگی در سینما دیده بود و جرقههای بازیگری که با یک نمایشنامه در ذهن وی زده شده بود، جوان از او خواست که در قطره قطره ثبت نام کند و مهران گفت که بارها تلاش کرده ولی نشده، به همین خاطر رامبد برای چندمین بار با ناراحتی و جدیتی خاص از همراه اول خواست که زودتر این مشکل را حل کنند، چون به نوعی با این مشکل برای یک اتفاق مثبت اجتماعی کم گذاشته میشود.
بعد از همه این بخشها، قرعهکشی که جایزه آن از طرف حامی مالی برنامه بود، انجام شد و جنابخان که فکر می کرد برنده داستان است، از در نیامدن شمارهاش به شدت جاخورد و بعد غش کرد.
سرانجام جوان به همراه آرزوهای قشنگ برای همه مردم و اعلام جمله «دوستتان داریم»، این قسمت را نیز به پایان رساند.
شاد باشید.
گزارش از: فاطمه شهدوست
انتهای پیام/