مادرم همیشه می گوید: تو از همان کودکی اول به درس و مشق می رسیدی بعد بازی.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز؛ محمد هادی ایمانیه رئيس دانشگاه علوم پزشکی شیراز و عضو هیات مدیره خیرین تأمین سلامت استان فارس ، رمز موفقیت هایش را در ازدواج منطقی و به دور از احساسات می داند.

گروه سین جیم باشگاه خبرنگاران به سراغ وی رفته و پای صحبتهایش نشسته است.


اول مشق، بعد بازی

سین: متولد چه سالی هستید؟

جیم: متولد سال 1341 هستم. 

سین: در کدام شهر متولد شده اید؟

جیم: شیراز.

سین: درباره تحصیلاتتان به ما بگویید؟

جیم: دوره ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شیراز گذراندم. سپس رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در اواخر سال 1361 قبول شدم و دوره پزشکی عمومی را در شیراز گذراندم، دوره تخصصی بیماریهای کودکان را نیز در شیراز بودم .در پایان دوره کودکان به مدت 2 سال به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انتخاب شدم بعد از آن در امتحانات فوق تخصصی گوارش کودکان در دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شدم و به مدت 2 سال دوره فوق تخصصی را در تهران گذراندم سپس یک دوره پیوند کبد کودکان در کینگز کالج ( kings college ) انگلستان خواندم.

سین: در کنار تحصیل فعالیت دیگری هم می کردید؟

جیم: نه، البته فعالیتهای اجتماعی که ارتباط با بحث های علوم پزشکی باشد می کردم ولی بیشتر به مطالعه و کار ( کارهای مربوط به رشته پزشکی یا دستیاری کودکان ) می پرداختم.

سین: استادی هم داشته اید که در زمان تحصیل باعث علاقه مندی بیشتر شما به رشته تحصیلی تان شده باشد؟

جیم: بله، یکی از دلایلی که من رشته کودکان را انتخاب کردم الگوهایی همچون آقای دکتر امیر حکیمی، سرکار خانم دکتر هاشمی و سرکار خانم دکتر کرمی زاده بودند که برخوردهای اخلاقی این اساتید با بیماران و دانشجویان و سطح سواد آنها یکی از دلایلی بود که باعث گرایش من به سمت رشته کودکان شد همچنین یکی از دلایلی که من رشته فوق تخصصی گوارش کودکان را انتخاب کردم برخوردهای اخلاقی و علمی آقای دکتر حقیقت بود.

سین: یک جمله درباره این اساتید؟

جیم: افراد باسواد، با اخلاق و مهربان.


اول مشق، بعد بازی

سین: تاکنون چه موفقیت هایی را کسب کرده اید؟

جیم: در دیپلم رتبه اول کلاس را کسب کردم بعد از پزشکی عمومی چون جزو درصد بالای کلاس بودم به من اجازه دادند که به طور مستقیم رشته تخصصی ام را انتخاب کنم در تخصص کودکان رتبه اول شفاهی کشور و رتبه چهارم کتبی کشور شدم در رشته فوق تخصصی ام نیز رتبه اول کشور شدم و همچنین خدا کمک کرد و به رتبه استاد تمامی ارتقا یافتم.

سین: خانواده تان چقدر در موفقیت و جایگاه شما موثر بوده اند؟

جیم: روزی که اعلام کردند کنکور برای پزشکی شیراز قبول شده ام همان روز همزمان بود با ازدواج من، یعنی آن روز 19 سال داشتم که ازدواج کردم و هرگز احساس نکردم که درس خواندن، ازدواج کردن، همسرداری و خانواده تشکیل دادن با هم منافات دارند و یکی از رمزهای موفقیت من ازدواجم بود تا قبل از ازدواج هم حمایت های مرحوم پدرم کمکم می کرد و همین طور مادرم که مهربانانه کمک می کرد که دغدغه ای نداشته باشم حتی من در زمان تولد فرزندانم در کنار همسرم نبودم یعنی تا این حد همسرم با من همراهی و همکاری کرد و اگر جوانان با مشورت پدر و مادر خود ازدواج کنند، احساساتی نشوند و غیرمنطقی برخورد نکنند حتما موفق می شوند.

سین: آیا کودکی شما در جایگاهی که دارید نقشی داشته است؟

جیم: بله، از نظر علمی که کودکی ام معروف است و هنوز مادرم که خدا ایشان را سلامت بدارد گاهی با من شوخی می کند و می گوید: تو از همان بچگی و سال اول دبستان هم که بودی در پله های خانه می نشستی مشق خود را اول در پله ها می نوشتی بعد وارد اتاق می شدی و از همان موقع بچه ای درسخوان بودی اول به درس و مشق می رسیدی بعد بازی .

سین: آیا در کودکی فکر می کردید به چنین جایگاهی برسید؟

جیم: نه.

سین: شما موقعیت های زیادی داشته اید که به خارج از کشور بروید و آنجا فعالیت کنید چرا نرفتید؟

جیم: من اینگونه رفتار کرده ام و هر کسی یا دانشجویی هم که با من در خصوص اینکه آیا در ایران بماند یا نماند آیا در ایران درس بخواند یا در خارج از کشور و اینکه کدام مقطع در ایران و کدام مقطع خارج از ایران باشد پیشنهاد من این است اگر رشته شما پزشکی است حتما دوره عمومی را در ایران بخوانید دوره دستیاری و تخصصی را نیز در ایران بگذرانید تا با مشکلات مردم عجین تر شوید چون فرهنگ ما نسبت به کشورهای دیگر متفاوت است، بیماری های کشور ما، نوع شکایات و اظهار دردهایی که مردم ما دارند نسبت به یک اروپایی یا امریکایی متفاوت است از نظر علمی در دنیا عقب نیستیم تنها در زمینه تجهیزات پزشکی عقب هستیم البته آن هم می توان گفت: 10 درصد تجهیزات پزشکی را نداریم که برای رسیدن به آن 10 درصد تجهیزات پزشکی، پیشنهاد من این است که بعد از دوره تخصصی یا برای فلوشیپی یا فوق تخصصی یا دوره های کوتاه مدت آموزشی به خارج از کشور بروند.

سین: چند فرزند دارید؟

جیم: 2 فرزند.

سین: فرزندان شما به رشته و کار شما علاقه مند هستند یا رشته و شغل دیگری انتخاب کرده اند؟

جیم: فرزند اول من که علاقه مند نبود رشته کامپیوتر خواند و لیسانسش را کامپیوتر گرفت سپس فوق لیسانس خود را در رشته الهیات گرفت و اکنون نیز دانشجوی دکترای رشته الهیات است و دومی علاقه مند به رشته پزشکی است و امسال فارغ التحصیل رشته پزشکی عمومی شد.

سین: شما معمولا بیشتر اوقات در محل کار هستید این مسئله باعث گله مندی خانواده با موقعیت شغلی شما نمی شود خانواده با شما همکاری می کند؟

جیم: چرا خانواده گله مند هستند اما این گله مندی همراه با همکاری است و اگر این همکاری نبود قطعا بنده و امثال بنده در کارهای اجرایی و علمی هرگز موفق نبودیم و اگر ما کاری می کنیم که نزد خدا ثوابی دارد حتما اول به آنها خواهند داد بعد به من می دهند.


اول مشق، بعد بازی


سین: آیا شهرت را دوست دارید؟

جیم: از شهرت دو تعبیر می توان داشت زیارتی داریم به نام زیارت امین الله آنجا از خداوند می خواهم که خداوند من را محبوب زمین و آسمان قرار بده یعنی اگر این معنا باشد که جزء دعاها و زیارتهایمان است ولی اگر شهرت به معنای غرور، فخر و اینکه انسان خود را بالاتر و برتر از دیگران بداند درست نیست.

سین: دوست دارید مثل چه گروهی از اجتماع باشید؟

جیم: مثل معلمان، شغل معلمی شغل خداوند متعال است چون خداوند در سوره الرحمن می فرمایند: علم القرآن یعنی تعلیم را خداوند به پیامبر یاد داد بنابراین شغل معلمی شریف ترین شغل کل دنیای مخلوقات است.

سین: بیشتر با کدام یک از گروه های جامعه ارتباط راحت تری دارید؟

جیم: با افراد علمی و مذهبی یعنی ترکیبی داشته باشند از هر دو خصوصیت .

سین: آیا مورد داشتید کسی بخاطر مشکل مالی به شما مراجعه کند و بخواهد بدون هزینه او را معالجه کنید؟ چنین کاری را تا به حال انجام داده اید؟ اگر خاطره ای در این خصوص دارید بگویید؟

جیم: بله، اگر انجام ندهم خیلی خجالت آور است، بهتر است چیزی نگویم.

سین: آقای دکتر ایمانیه چه وقت هایی از کوره در می رود؟

جیم: جایی که بداخلاقی مرتبط با اعتقادات دینی می بینم، از کسی که توقع ندارم خلاف اخلاق اعتقادی ببینم از کوره در می روم.

سین: بهترین خاطره زندگیتان؟

جیم: زمان پذیرش فرزندانم در دانشگاه.

سین: بدترین خاطره زندگیتان؟

جیم: مرگ پدرم.

سین: بزرگترین آرزویی که داشته اید و تحقق یافته؟

جیم: پیشرفت کشور در علوم پزشکی، قطعا به آنچه شایسته کشور، استان و شهر بوده است نرسیده ایم اما راضی کننده است.

سین: از جمله مسئولیت هایی که داشته اید؟

جیم: من بلافاصله فارغ التحصیل شدم رییس دانشگاه وقت آقای دکتر تابعی ریاست بیمارستان شهید بهشتی شیراز را به مدت 9 ماه به من واگذار کرد و بعد از آن برای فوق تخصص پذیرش شدم و به تهران رفتم بلافاصله تا برگشتم آقای دکتر ملک حسینی رییس دانشگاه شده بودند از من خواستند رییس بیمارستان نمازی شوم که آنجا 3 سال رییس بیمارستان بودم، سپس معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شدم (1381-1378)، زمانی که دکتر پنجه شاهین رییس دانشگاه علوم پزشکی شد از من خواست قائم مقامی رییس دانشگاه و معاون پشتیبانی دانشگاه را قبول کنم (1384-1381) و هم اکنون نیز رییس دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستم.

سین: چرا شیراز به قطب پزشکی جنوب کشور مشهور است؟

جیم: به دلیل خدماتی که ازنظر تشخیصی و درمانی ارائه می دهد و حتی به جرات می توان گفت شیراز قطب پزشکی نه تنها کشور، بلکه قطب پزشکی منطقه اطراف کشور است.

سین: آینده پزشکی ایران را چگونه می بینید؟

جیم: از نظر علمی، تکنولوژی و تولید بسیار درخشان می بینم ولی از نظر اخلاق حرفه ای و اخلاق پزشکی نگرانم که دچار افت نشود.

سین: از جمله آثاری که دارید؟

جیم: چاپ 60 مقاله در مراجع بین المللی، 6 کتاب در بحث علوم پزشکی دارم و یکی از کتابها، جایزه کتاب سال را کسب کرد.

سین: دکتر محمد هادی ایمانیه کیست؟

جیم: بنده ناچیز خداوند.

سین: برداشتتان از کلمات زیر:

خدا: نهایت همه چیز.

پزشک: خدمتگزار مردم و رفع کننده دردها و نیازهای بیماری.

امید: تنها دلیل زنده ماندن و تلاش.

ایران: همه عشق و وجود ما حداقل ایرانی ها. 

گزارشی از: مژده عینی

انتهای پیام/پ
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.