به گزارش خبرنگار
حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندي پيش مرد جوانی به دادگاه خانواده مراجعه كرد و درخواست طلاق داد.
وي در خصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي همسرم به پدرم بي احترامي كرده است. پدر من مرد متعصبي است و هميشه احترام برايش مهمترين چيز در زندگي اش بوده است. در اين همه سال هايي كه پدرم را شناختم هميشه از بي احترامي بدش مي آمده و جوري برخورد كرده كه به ما اجازه بي احترامي نداده است.
مرد جوان ادامه داد:ما فرزندانش هيچ وقت اجازه نداشتيم به او بي احترامي كنيم و كاري كنيم كه ناراحت شود. ولي همسرم تنها سه ماه بعد از ازدواجمان كاري كرد كه پدرم ناراحت شد. او دعوت پدرم را رد كرد و در حاليكه پدرم با ذوق و شوق زنگ زده بود و ما را دعوت كرده بود، او به راحتي گفته بود فعلا وقت نداريم به خانه شما بياييم و هروقت توانستيم بياييم با شما تماس مي گيريم. اين موضوع خيلي پدرم را ناراحت كرد و باعث شد دلش بشكند.
وی افزود:وقتي شنيدم همسرم اين كار را كرده انقدر عصباني شدم كه تصميم به جدايي گرفتم. من تحمل اين را ندارم كه كسي به پدرم بي احترامي كند و همسرم هم از همان اول اين موضوع را مي دانست با اينحال كار خودش را كرد و پدرم را تحقير كرد. براي همين ديگر نمي خواهم با او زندگي كنم.
بعد از صحبت هاي اين مرد قاضي همسرش را نيز به دادگاه احضار كرد تا صحبت هاي او را هم بشنود و بعد از آن در اين خصوص تصميم گيري كند.
انتهای پیام/
دوم اینکه دوستان قضاوت نکنید شاید اون خانوم کاملا میدونسته پدر شوهرش چه اخلاقی داره و بازم این کارو کرده یا ..
سر موضوعی با همسرش بحث داشته ایجوری انتقام گرفته ....
ولی نباید اینجوری تلافی می کرد
خطای اول خطای اخره ................
این آقا باید مدیریت کند
اول رفتار و طرز تفکر و روحیات پدرش را به همسرش توضیح دهد
و از او بخواهد که چون پدرم بزرگ خانواده ی ماست و ما بسیار به او احترام میگذاریم
از شما انتظار دارم که شما نیز مراعات حال او رو بکنید
این خانم هم میتوانست خیلی مودبانه تر با مشورت با همسرش طور دیگری این دعوت رو رد میکرد
طوری پدر همسرش با روی باز بپذیرد
خودخواهی واقعا بده
چه واسه یه پیرمرد چه واسه یه دختر جوون و چه واسه یه پسر جوون
خدا به راه راست هدایت نماید