شاید مرور تجربه‌های گذشته جریانهای سیاسی داخلی را به این باور رسانده باشد که زمان ، زمان وحدت و همدلی است و رمز عبور موفق از گردنه انتخابات کنار گذاشتن اختلافات است .

به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ائتلاف و دور یک میز نشستن اصولگرایان، کم‌کم برایمان تبدیل به رویایی دست‌نیافتی شده بود. اما چند وقتی است که این رویا، چهره حقیقت به خود گرفته است. از مدت‌ها پیش سه تشکل موتلفه، پایداری و ایثارگران جلساتی را برای دست یافتن به فرمولی تازه جهت همگرایی هر چه بیشتر انتخاباتی برگزار کردند. 

ماحصل این دورهم‌نشینی‌ها، پیچیده‌شدن صدای مولود تازه‌ای از اردوگاه راست سیاسی بود. نام این نو رسیده را نهادند، شورای هماهنگی اصولگرایان. با شنیدن نام این نوپای سیاسی، ناخودآگاه ذهنمان به سمت و سوی انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84 رفت. آنجا که اصولگرایان از "محمدباقر قالیباف" گرفته تا "علی لاریجانی" و "علی‌اکبر ولایتی" و "محمود احمدی‌نژاد" در قالب شورای هماهنگی، دور شمع وجود "علی‌اکبر ناطق نوری" گرد آمدند و تصمیم بر آن شد تا این شورا حرف اول و آخر را در میان تابعین اصولگرا بزند. اما اصولگرایان در آن مقطع زمانی، بی‌تفاوت به لسان شیخ نور، هر کدام راه خود را پیش گرفتند و در نهایت، صندلی ریاست‌جمهوری به احمدی‌نژاد شهردار رسید.

با نگاه به گذشته، دریافتیم که هدف از شکل‌گیری قریب‌الوقوع شورای هماهنگی اصولگرایان، غایتی است که راست‌نشینان سیاسی در سال 84 به دنبال آن بودند؛ یعنی اجماع تمامی رنگ‌های طیف اصولگرا به زیر یک چتر و تبدیل شورای مزبور به قطب مرجعیت سیاسی اصولگرایان. البته این مرجعیت سیاسی با فرمانبرداری از جامعتین و فصل‌الخطاب قرار دادن منویات ایشان، اعتبار ماهوی پیدا خواهد کرد. 

در همین راستا، "محمدرضا باهنر" دبیرکل جبهه پیروان آستین‌هایش را برای اجماع نیروهای اصولگرا بالا زده و در حال گفت‌وگو و رایزنی با شناخته شده‌های طیف متبوع خویش است. 

باهنر می‌داند که بایستی نتیجه سال‌ها فراگیری فن سیاست‌ورزی از پای منبر اساتید خود همچون "علی‌اکبر ناطق نوری" و "مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی" را امسال و در انتخابات پارلمان دهم به کار بگیرد. به همین خاطر است که مرد سیاست‌مدار کرمانی، امروز بیش از هر زمان دیگری خود را در جایگاه گرانیگاه اردوگاه راست می‌بیند. 

گزارش

باهنر در اولین گام از تور دیدارهایش با رجال اصولگرا، به سراغ متولیان جامعه روحانیت مبارز رفت. در این دیدار، جامعه روحانیت مبارز از طرح جبهه پیروان برای ساماندهی شورای هماهنگی اصولگرایان استقبال کرد و قرار بر این شد که اعضای این شورا به دو روش "اقناعی" و "توافقی" از میان احزاب اصولگرا و با صلاح‌دید این نهاد روحانی انتخاب شوند. به نظر می‌رسد که جامعه روحانیت مبارز با نقش‌آفرینی در تعیین اعضای شورای هماهنگی و از طرفی جذب جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی(یکتا)، رُل ممتازی در جفت‌وجور کردن لیست‌های انتخاباتی اصولگرایان داشته باشد. 

از طرف دیگر "بهروز نعمتی" نایب‌رئیس فراکسیون رهروان ولایت، فراکسیون متبوع رئیس مجلس، از دیدار باهنر و لاریجانی پرده برداشت و گفت: "رهروان با گروه‌هایی تعامل می‌کند که عاقلان اصولگرایی هستند". اینکه در این دیدار چه گذشته بر کسی محرز نیست اما آنچه مسلم است، باهنر در معادلات سیاسی امروز، حاضر است برای همگام شدن لاریجانی با شورای هماهنگی، به هر کاری اقدام کند.

اما همگام شدن لاریجانی‌ها با شورای هماهنگی یک مانع پیش روی خود دارد. این مانع به ساز و کار گذشته اصولگرایان برای دست‌یافتن به ائتلاف باز می‌گردد. در این ساز و کار، صحبت از مثلثی بود که جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین و موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره ) به ریاست "آیت‌الله مصباح یزدی"، هر کدام اضلاع آن را تشکیل می‌دادند.

کشاندن پای لاریجانی به شورای نوظهور اصولگرایان به همین سادگی‌ها هم نیست. لاریجانی خواهان زیاد دارد."ابوالحسن نواب" از اعضای شاخص جامعه روحانیت مبارز، بر اجماع اصولگرایان حول علی لاریجانی تأکید دارد. گذشته از این‌ها، شاید عجیب به نظر برسد که انتظار داشته باشیم علی لاریجانی و راست‌های تند و تیز پایداری زیر یک سقف واحد، کنار هم، مشق سیاست‌ورزی املا کنند، مگر آنکه حافظه تاریخ در ثبت و ضبط جنجال استیضاح وزیر کار دولت دهم، مُهر‌پراکنی عده‌ای خودسر علیه لاریجانی در شهر قم (در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال 91) و این مورد آخری که متن برجام، دستاویزی برای درگیری لفظی لاریجانی با متبوعین جبهه پایداری در مجلس شد را معیوب بدانیم.

گزارش

تئورسین‌های شورای هماهنگی اصولگرایان، علاوه بر علی لاریجانی، گوشه چشمی هم به ائتلاف با "محمدباقر قالیباف" و "علی‌اکبرولایتی" دارند. اما به قول "حسن بیادی" از چهره‌های نزدیک به شهردار تهران، "قالیباف ذیل هیچ مجموعه‌ای قرار نخواهد گرفت". شاید بیادی پر بیراه هم نگفته؛ تلاش قالیباف برای تأسیس حزب "آزادگی ایران اسلامی" مهر تأییدی بر این اظهارات است.

اما درباره ولایتی بحث فرق می‌کند؛ دیدار با مسئولین کشورهای خارجی در ساختمان شیشه‌ای واقع در جنوب پارک نیاوران، خلاصه‌ای از تکانه‌های سیاسی این روزهای رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اصولگرایان میانه‌رو به خصوص قالیبافی‌ها، ولایتی را یکی از مسببان اصلی پیروزی "حسن روحانی" در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 می‌دانند و بر این باورند که در صورت کنارکشیدن ولایتی از میدان رقابت، قالیباف فاتح پاستور یازدهم لقب می‌گرفت. از این جهت بعید به نظر می‌رسد که در آینده، شاهد هم‌خوان‌شدن سیاسی قالیباف و ولایتی در شورای هماهنگی باشیم.

گزارش

همه اینها در حالیست که تجربه سیاست در ایران و فراز و فرود جریانهای سیاسی در این جغرافیا نشان داده است همیشه آنچه در دل یک واقعه یا تصمیم رخ نمایی میکند لزوما با آنچه در تحلیلها و مباحث نظری مطرح می شود لزوما انطباق ندارد در خصوص پدیده ی اصولگرایی هم این قاعده می تواند حاکم باشد ای بسا چهره های جدیدی که امکان انسجام و وحدت اثر بخش این جریان را فراهم آورد چهره هایی که غافلگیری سیاسی خصیصه آنها خواهد بود و شاید حداکثر زمان بروز خود را دقیقه ی نودهای یک اتفاق قرار دهند .

همچنین دور از ذهن نخواهد بود که وجود رقیب یا رقبا جریان اصولگرا را به این واقعیت ضروری سیاسی برساند که همه اختلافات را با هر توضیح و تفسیری کنار بگذارند و با هدف غلبه بر رقیب زیر یک سقف رفاقت را جایگزین اختلاف سلیقه کنند و همه اینها در حالیست که از اردوگاه اصلاحات هم ساز وحدت شنیده نمی شود و انگار واقعا همچنان جریان اصلاحات جبهه ای است که به دلیل اختلاف نظرهای بعضا 180 درجه ای معبرهای قابل توجهی را برای نفوذ رقیب و غلبه ی آنها باز گذاشته است .

آخرین مورد و رسمی ترین آن استعفای صادق خرازی از ریاست تشکل نوپای ندا است که مبین این حقیقت است.


انتهای پیام/ 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار