به گزارش خبرنگار
مجلس گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، "تسلط بر منطقه" و به دنبال آن "نفوذ در ایران" نقشه راهی است که آمریکا از همان ابتدا در راس تصمیمات سیاست خارجی خود قرار داده و همه توان خود را در این مسیر بهکار میگیرد.
اخبار گوناگونی که در چند دهه اخیر از تمامی رسانههای دنیا به گوش میرسد حاکی از این است که کاخ سفید و سردمداران آن در تمامی دورهها، کوچکترین اتفاقی را بهانهای برای مداخله و در پی آن ایجاد ناامنی در منطقه قرار میدهند.
کار به همین جا ختم نمیشود، در اغلب مواقع آمریکاییها اقدام به بهانه سازی میکنند و با طراحی یک نمایش و رویداد ساختگی که بازیگران آن را خود تعیین میکنند و بهای آن را نیز باید مردم بی گناه منطقه بپردازند، نظامیان خود را به همراه انواع تسلیحات راهی خاور میانه میکنند که با تجاوز به کشورها و نقض حاکمیت دولتهای حامی مقاومت در منطقه، به تعبیر خودشان امنیت را در خاورمیانه برقرار کنند.
به بیان بهتر آمریکا و صهیونیسم جهانی با طراحیهای متجاوزانه و متنوع، قصد نفوذ به قلب محور مقاومت یعنی ایران را از رهگذر مسئله هستهای دارند؛ مسیری که برای همیشه به رویشان بسته خواهد بود.
*حادثه11 سپتامبر، بهانه جنگ افروزی در عراق و افغانستان / مبارزه با تروریسم به نام منطقه، به کام غرب
بدین منظور میتوان نگاهی به تاریخ سیاه آتش افروزیهای آمریکا و متحدانش در منطقه جهت نفوذ به آن و در نهایت دست یابی به ایران، انداخت.
یکی از موارد بارز این نمایشهای ساختگی ماجرای معروف 11 سپتامبر سال 2001 بود که در جریان آن برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی آمریکا در شهر نیویورک مورد اصابت دو هواپیمای مسافربری که به ادعای مقامات کاخ سفید توسط هواپیما ربایان ربوده شده بود، قرار گرفت. این رویداد ساختگی بهانه مناسبی بود تا آمریکا ماجراجوییهایش را در منطقه خاورمیانه آغاز کرده و به اصطلاح سناریوی "مبارزه با تروریسم" را کلید بزند.
"جرج بوش" رئیس جمهور وقت آمریکا تروریستهای القاعده را عامل اصلی حملات 11 سبتامبر عنوان کرد و در یک واکنش جنگطلبانه و مداخله جویانه به بهانه مقابله با تروریسم به افغانستان حمله کرد.
وی مدعی بود که این کشور به تروریستهای القاعده پناه میدهد لذا به بهانه برکناری طالبان از قدرت، به این کشور حمله کرد و این آغازی بود بر حضور نظامیان آمریکایی در منطقه که نتیجهای جز کشتار مردم بیدفاع و زنان و کودکان و تبدیل خاورمیانه به ناامنترین نقطه جهان، نداشت.
پس از فرو رفتن در باتلاق افغانستان به هیچ نتیجهای در حالیکه حدود دو سال از آغاز اشغال این کشور میگذشت، رئیس جمهور آمریکا با ادعاهای واهی و به بهانه آتش افروزی دیگری در منطقه، ابتدا از سه کشور"ایران، عراق و کره شمالی" به عنوان محور شرارت نام برد و این بار در ( ۲0 مارس ۲۰۰۳) با حمله یک ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده و بریتانیا، عراق را برای کشتار و ناامنی و اشغال برگزید.
در این راستا دودلیل عمده برای آغاز این جنگ توسط بوش رئیسجمهور وقت ایالات متحده مطرح شد. یکی از این دلایل، رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابودکردن سلاحهای کشتار جمعی عراق بنابر توافقنامه ۱۹۹۱ بود. اتهامی که پس از زمان اندکی پس از اشغال عراق، خط بطلان پررنگی بر آن کشیده شد. در طی این حملات دولت و ارتش عراق در طول سه هفته پس از حملهٔ آمریکا و همپیمانانش در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰۰۳) سقوط کرد.
پس از گذشت قریب به یک دهه از آغاز اشغال عراق، سردمداران کاخ سفید با بهجای گذاشتن نزدیک به 4500 کشته و 32000زخمی و خسارت مالی حدود 1500 میلیارد دلار و از همه مهمتر با به ارمغان آوردن صدها هزار تن کشته و زخمی و آواره برای ملت عراق، این کشور را با سرافکندگی تمام ترک کردند و برای چندمین بار نام خود را در لیست جنگافروزترین کشورها و اصلیترین عوامل تهدید کننده حقوق بشر در تاریخ ثبت کردند.
حملات نظامی کاخ سفید به افغانستان و عراق که زیانهای جبران ناپذیری را برای امنیت منطقه به ارمغان آورد و خاور میانه را به ناامنترین نقطه جهان تبدیل کرد، همگی به منظور نفوذ در این نقطه حساس جهان و ایجاد یک حیاط خلوت جهت بهره برداری از منابع آن بود؛ همانگونه که استعمار بریتانیا در قرن گذشته سایهای سنگین بر منابع منطقه انداخت و سالهایی طولانی به غارتگری های انگلیس با شعار "اختلاف بینداز و حکومت کن" گذشت و سیاهترین خاطرات را برای مردم این دو کشور در صفحات تاریخ بر جای گذاشت.
*داعش جاده صاف کن نفوذ آمریکایی-صهیونیستی در منطقه
پس از ناکامیهای پی درپی آمریکا و رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف و منافع خود در منطقه، سردمداران استکبار این بار با تعریف سناریویی جدید به نام گروههای تکفیری-صهیونیستی ملت های منطقه را در باتلاق بحران دیگری فرو بردند.
کاخ سفید و صهیونیسم با به راه انداختن جنگهای نیابتی در منطقه توسط گروههای تروریستی مانند داعش، النصره و امثال این ها که به آنها عنوان "اسلامی" را هم گره میزنند، قصد رسیدن به اهداف خود، یعنی نفوذ و حضور در منطقه را دارند. به عبارت بهتر، تروریستهای تکفیری-صهیونیستی و بهطور مشخص داعش با کشتار و وحشی گری، مسیر نفوذ و تسلط کاخ سفید و رژیم صهیونیستی بر استراتژیکیترین منطقه جهان را هموار میکنند.
*مسئله هستهای ایران، ابزاری برای اعمال نفوذ کاخ سفید
در سالهای اخیر موضوعی که آمریکا در یک طرف آن در حال ایفای نقش میباشد، بحث هسته ای و مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با مجموعه کشورهای 1+5 است که کاخ سفید یکی از اعضای این گروه به شمار میرود.
در این راستا با وجود تمام کارشکنی ها و زیاده خواهیهایی که از جانب طرف مقابل و بهخصوص آمریکا صورت گرفت در نهایت سندی تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک یا همان "برجام" به دست آمد که به نظر میرسد ایالات متحده قصد دارد از این مسئله برای بهرهبرداری جهت منافع خویش که در نهایت همان سیاست "نفوذ در ایران "را دنبال میکند، استفاده کند.
پرده برداری از سیاستهای فریبکارانه کاخ سفید موضوعی بود که در هشدار هوشمندانه و راهگشای مقام معظم رهبری در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس مجمع جهانی اهل بیت (ع) و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی صورت گرفت.
*" ایجاد اختلاف و نفوذ "، نقشه نظام سلطه در منطقه
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز (دوشنبه 1394.05.26) در دیدار علما، صاحبنظران و میهمانان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام و اجلاس اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی، مبارزه با نقشه های استکبار در منطقه را مصداق بارز جهاد فی سبیل الله خواندند و با اشاره به مقابله قاطع با «تلاش آمریکا برای سوءاستفاده از نتایج مذاکرات هسته ای و نفوذ اقتصادی سیاسی و فرهنگی در ایران»، افزودند: نقشه نظام سلطه در منطقه بر دو پایه ایجاد اختلاف و نفوذ استوار است که باید با نقشه های صحیح هجومی و دفاعی به مبارزه هوشیارانه و بی وقفه با آن پرداخت.
*آمریکا مصداق عینی و مظهر کامل "دشمن"
رهبری معظم انقلاب اسلامی، نظام سلطه و در رأس آن ایالات متحده آمریکا را مصداق عینی و مظهر کامل «مفهوم دشمن» خواندند و تأکید کردند: آمریکا هیچ بهره ای از اخلاقیات انسانی ندارد و بدون هیچ ابائی و در پوشش الفاظ زیبا و لبخند، دست به خباثت و جنایت می زند.
*"ایجاد اختلاف" پایه اول نقشه دشمن
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی موضوع «ایجاد اختلاف» به عنوان پایه اول نقشه دشمن در منطقه اسلامی غرب آسیا، خاطرنشان کردند: تشدید اختلاف در دنیای اسلام ممنوع است و ما با هر رفتار و حرکتی که موجب ایجاد اختلاف شود حتی از جانب برخی گروههای شیعه مخالفیم و اهانت به مقدسات اهل سنت را محکوم می کنیم.
*"نفوذ" دومین نقشه آمریکا برای ایران
رهبر انقلاب اسلامی، «نفوذ» در کشورهای منطقه را دومین نقشه شوم آمریکا برشمردند و تأکید کردند: ایالات متحده درصدد نفوذ دهها ساله در منطقه و بازسازی آبروی از دست رفته خویش است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش واشنگتن برای سوءاستفاده از نتایج مذاکرات هسته ای افزودند: آمریکایی ها می خواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در آمریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیله ای برای نفوذ در ایران بسازند اما ما این راه را قاطعانه بسته ایم و با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا حضور سیاسی در ایران را به آمریکاییها نمی دهیم.
*"برجام" از دیدگاه دولتمردان آمریکا و فریب خوردگان داخلی، مقدمهای برای نفوذ در ایران
هیأت رئیسه فراکسیون روحانیت مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای ضمن تاکید بر لزوم تصویب برجام در مجلس تاکید کرد دولتمردان آمریکا و غرب و بعضی از فریبخوردگان داخلی به برجام به عنوان مقدمهای برای نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در ایران مینگرند؛ نفوذ اجتماعی مستکبران نه تنها مشکلات داخلی ایران را حل نخواهد کرد بلکه موجب فروپاشی اتحاد انقلابی ملت ایران و شکستن ابهت نظام الهامبخش در چشم مستضعفان جهان خواهد شد.
*هشدار به موقع و سنجیده مقام معظم رهبری
رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی مجلس به مناسبت سالروز کودتای 28مرداد گفت: اگر امروز رهبر معظم انقلاب در خصوص نفوذ آمریکا در بخشهای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هشدار میدهند به خاطر واکاوی تاریخ گذشته ایران است که چه در نیروهای مسلح چه در بین سیاسیون چه در بین فرهنگیان و چه در بین فعالان اقتصادی آمریکا شبکههای نفوذ ایجاد کرده بود.
وی افزود: مسئله هستهای و مذاکرات مربوط به آن مسئله جداگانهای است و ما نمیتوانیم از تاریخ گذشته خود منفصل شویم. ما روشهای نفوذ آمریکا در بخشهای مختلف را دیدهایم و اقدامات آنها را نسبت به ستیز با اراده ملت مشاهده کردهایم و لذا هشدار رهبری یک هشدار به موقع و سنجیده بود که باید همگان آن را مورد توجه قرار دهند.
*"برجام" موجب دو دستگی و ایجاد راه برای نفوذ آمریکا نخواهد شد
غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی ضمن اعلام اینکه بار دیگر آمریکاییها به بهانۀ مذاکرات هستهای، به خیال نفوذ در ایران افتادهاند، از ایجاد دو دستگی در داخل کشور توسط کاخ سفید همانند برنامه کودتای 28 مرداد سخن گفت و با بیان اینکه برجام موجب دو دستگی و ایجاد راهی برای نفوذ آمریکا نخواهد شد، اظهار داشت: آنها میخواهند دوباره در ایران نفوذ کنند و سیاست، امنیت، اقتصاد و فرهنگ جامعۀ ایرانی را مثل سالهای قبل به دست گیرند.
*برنامه کاخ سفید پیرامون توافق هستهای، نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در ایران
"منصور حقیقت پور" عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار
حوزه مجلس باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص وضعیت کنونی آمریکا پیرامون توافق هستهای با ایران، اظهار داشت: در حال حاضر بین لابی صهیونیستی و دولتمردان آمریکا بخصوص دموکراتها، اختلافی جدی صورت گرفته است.
وی گفت: این اختلافات و بهنوعی تضاد منافع، باعث ایجاد دوگانگی در صحبتها و اظهارات دو طرف شده است. به همین دلیل آنهایی که دنبالهرو لابی صهیونیستی هستند به گونهای صحبت میکنند و طرف دیگر که منافع آمریکا را دنبال میکنند اظهارات دیگری در مورد توافق هستهای با ایران و مسئله برجام دارند.
نماینده مردم اردبیل، سرعین و نمین در مجلس ادامه داد: به طور قطع میتوان گفت که در برنامههای کاخ سفید پیرامون توافق هستهای با ایران؛ نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مدنظر است و بهعلاوه در همه این موارد راهکارهای خاص خود را اعمال و دنبال میکنند.
حقیقت پور درباره موارد نفوذهای کاخ سفید در ایران بیان داشت: بهعنوان مثال در بحث فرهنگی حتما لازم نیست که دشمن برای اعمال نفوذ، حضور فیزیکی داشته باشد. در هجمه فرهنگی مواردی از قبیل سیستمهای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی، رمانها، کتابها و موسیقی میتواند در جهت توسعه فرهنگ لیبرالیسم برای عقب زدن فرهنگ انقلابی مردم ایران مورد استفاده قرار گیرد.
وی در پایان تصریح کرد: اما نفوذ و حضور اقتصادی و سیاسی آمریکا در ایران، به ورود در حوزه جغرافیایی ما منوط است تا با افتتاح مراکز و دفاتر خود، به خیانتهای دوباره در خصوص منافع اساسی جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند.
*مهر قاطعانه "شکست" بر ادعای متجاوزانه صهیونیسم
در پایان لازم به ذکر است در مقطع کنونی که منطقه غرب آسیا یا به عبارت غربیها "خاورمیانه"، بحرانها و حوادث خطرناک و سرنوشتسازی را از سر می گذراند، دشمنان محور وحدت و مقاومت و بهطور مشخص آمریکا و رژیم صهیونیستی، همگی نوک سلاح تفرقه و نفوذ و تسلط خود را به سمت کشورهای واقع در این محدوده استراتژیک دنیا و بخصوص جمهوری اسلامی ایران نشانه گرفته اند.
آنها با توسل به ابزارهای گوناگون و بعضا متنوع در مقاطع زمانی مختلف، قصد تحقق رویای دیرینه خود و دستیابی به ادعای تخیلی و متجاوزانه " از نیل تا فرات" را دارند؛ ادعایی که مقاومت از همان ابتدا "محکوم به شکست بودن" آن را با پاسخهای کوبنده و قاطعانه خود به دشمنان مقاومت هشدار داده است.
گزارش از: وحید امیدی موحد
انتهای پیام/