به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، امروزه ما در مراکز مشاوره می بینیم که گاهی اوقات این اختلاف فرهنگ ها سالیان سال ذهن پدر و مادرها را در زندگی به خود درگیر کرده است؛ مثلاً پدر می خواهد آداب و رسوم مادر را تغییر بدهد و او هم می خواهد در رفتار همسرش تغییر ایجاد کند.
دانایی
در روایت آمده است که همسر نادان انتخاب نکنید؛ چراکه انسان های نادان، انسان های کم اندیش هستند و خوب فکر نمیکنند. ملاک دانایی انسان ها، به این است که بتوانند از فکرشان در مسیر زندگی به خوبی استفاده کنند. اگر دختر و پسر در مسیر انتخاب خود به این ملاک توجه نداشته باشند، منجر می شود که آن بستر تربیتی ایجاد نشود. دانایی و عاقل بودن انسان در توانایی حل مسائل است؛ که به آن هوش می گویند.
اگر این هوشمندی با پیشینه دینداری و اخلاق باشد؛ قدرت حل مسئله در زندگی زیاد خواهد شد. به عنوان مثال اگر کودکی در محیط خانه پرخاشگری کند، پدر و مادر نادان، با تنبیه بدنی این پرخاشگری فرزند را حل میکنند؛ ولی انسان هوشمند و متفکر می اندیشد که علت این پرخاشگری فرزندش چیست و به حل کردن دلایل پرخاشگری میپردازد.
هوشمندی پدر و مادر در زندگی، که از آن تعبیر به قدرت حل مسئله میشود، میتواند خیلی از مسائل مربوط به تربیت فرزندان را در مسیر ایده آلی قرار دهد؛ مثلاً پدر به جای این که به فرزند خود تندی کند، تفکر میکند که عامل این رفتار فرزند چه بوده است.
لازم به ذکر است که اختلاف هوش و توانایی های حل مسئله در زن و مرد نباید خیلی زیاد باشد؛ یعنی مردان یا زنانی که از لحاظ توانایی ذهنی خیلی بالا هستند و قدرت حل مسئله ی بالایی دارند، با پایین تر از حد خود ازدواج نکنند و تناسب بین زن و مرد حفظ شود. عدم یکسان بودن هوش در زندگی به زن و مرد آسیب می رساند، به خصوص در تربیت فرزندان.
تناسب فرهنگی
نکته بعدی در انتخاب همسر، تناسب فرهنگی والدین است. ما در سرزمینی زندگی می کنیم که اقوام مختلف در آن وجود دارد. فرهنگ های مختلف و آداب و رسوم خاصی نیز در آن حاکم است و در هر منطقه خرده فرهنگ هایی وجود دارد که نمی توانیم نسبت به آن ها بیتوجه باشیم.
گاهی اوقات اگر این فرهنگ ها یا خرده فرهنگ های متضاد در محیط یک خانواده جمع شود، ممکن است منجر به این شود که بستر لازم و مناسب برای فرزندان فراهم نشود؛ زیرا این اختلاف فرهنگ ها باعث درگیری ذهنی بین والدین میشود.
امروزه ما در مراکز مشاوره می بینیم که گاهی اوقات این اختلاف فرهنگ ها سالیان سال ذهن پدر و مادرها را در زندگی به خود درگیر کرده است؛ مثلاً پدر می خواهد آداب و رسوم مادر را تغییر بدهد و او هم می خواهد در رفتار همسرش تغییر ایجاد کند.
البته منظور ما این نیست که حتماً باید با غیر هم فرهنگ مان ازدواج کنیم؛ بلکه آن چیزی که مد نظر است این است که باید با شناخت کامل این اتفاق بیفتد؛ چراکه اصل در ازدواج، شناخت زوجین نسبت به یکدیگر است.
اگر جوانان به این نکته توجه نکنند، به فرزندان خود در آینده آسیب وارد کرده اند. بنابراین، این امربه عنوان یکی از ملاک های مهمی است که باید در هنگام ازدواج به آن توجه کرد.
منبع متن زندگی
انتهای پیام/