به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان «قاف آمد»؛ جملهای است که این روزها تعدادی از کتابفروشیها مطرح تهران بر روی شیشه کتابفروشی خود نصب کردهاند. یاسین حجازی ویراستار کتاب «قاف» بعد از ارائه اثر موفق «آه» کتاب اخیر خود را به «بازخوانىِ زندگىِ آخرین پیامبر از سه متنِ کهنِ فارسى» اختصاص داده است و دوباره تلاش کرده است متنی متفاوت از دیگر متون مذهبی بوجود آورد.
بسیاری از منتقدین، آثار حجازی را یک نوع «کولاژ» موفق میدانند که با استفاده از تصویرها، پارهای از یک نامه یا گفت و شنودها و کنار هم قرار دادن آنها داستان را نگاشته است. هرکدام از خرده داستانها تکهای از یک «کولاژ» است که از چیدن و کنار هم گذاشتنشان مىتوان اصل واقعه را فهمید و یکپارچه کولاژ را دید. کتابهایی که منابع اینچنین اثری بودهاند آنچنان درگیر اسناد و توضیح و تحلیل بودهاند که به مخاطب عمومی اجازه نمیدادند ماجرا را به خوبی دریافت کند و این شاید برجستهترین دلیل ناشناخته ماندن کتابهایی نظیر «نفس المهموم» است. حالا «قاف» این برداشت را هنرمندانه آسان کرده است.
این کتاب را انتشارات شهرستان ادب در 1162 صفحه به چاپ رسانده است. به گفته یاسین حجازی 4 سال پیش ایده این اثر در ذهن او بوجود آمد و 3 سال نوشته شدن آن طول کشید. در ادامه چند ویژگی یا دلیل خاص برای خواندن این کتاب بیان میشود:
* اول - حضرت «محمد رسولالله(ص)» چند روزی از آغاز پخش فیلم «محمدرسولالله(ص)» در ایران و همزمان در مونترال کانادا گذشته بود که «قاف» هم به بازار آمد. اثر دیگری با نقطه ثقلی حولی شخصیت گرامی حضرت رسول اکرم(ص) و این بار به شکل کتاب.
فیلم «محمدرسولالله(ص)» در مونترال کانادا واکنشهای جالبی را به خود دید. پیش از این محدث، دانشجوی ایرانی حاضر در جشنواره فیلم مونترال روایت کرده بود با وجود اینکه اکثر تماشاگران فیلم «محمدرسولالله(ص)» در کانادا را غیرایرانیهای غیرمسلمان تشکیل میدادند اما در عین حال واکنشهای آنها به صحنههای مختلف فیلم خیلی عجیب بود. برای مثال در صحنههایی مانند درگذشت حضرت آمنه(س) صدای گریه اکثر جمعیت سالن را شنیده میشود.
همه این اتفاقات نشان از شروع دوران جدیدی از توجه به ساحت حضرت رسول(ص) دارد. این روزها، توجه بیش از پیش جهانیان به حضرت «محمدرسولالله(ص)» جلب شده است.
* دوم - «یاسین حجازی» یاسین حجازی فقط نویسنده دو کتاب «آه» و «قاف» نیست. نمایشنامههای حجازی در عرصه تئاتر دینی روایتی خاص و متفاوت داشتند و همین امر باعث شد که فضا برای اجرای آثار دینی با شکلی مدرن با توجه به بستر نمایشنامههای او ایجاد شود.
یاسین حجازی گرچه در عرصه تئاتر ناملایمتیهای را دید، اما نمایشنامههای او در عرصه تئاتر دینی همواره مورد توجه بوده است. «شعله در زمهریر»، «معمای مطربان پریشان» و ... از جمله آثار متفاوت او در نمایشنامهنویسی است، نمایشنامههایی که نشان از روندی تازه در نگاهی متفاوت به رخدادهای دینی مانند شهادت حضرت صدیقه کبری(س) و واقعه عاشورا دارند.
حجازی خود را نویسنده نمیداند و بارها تاکید کرده است که نقش او ویراستاری است و همواره تلاشکرده است که متنهای کهن را برای خواننده امروزی خواندنی کند که فروش و توجه مخاطبان به آثار او این ادعا را تایید میکند.
* سوم - «آه» بسیاری هستند که به جای خواندن متن ثقیل مقتلها، «آه» را خواندهاند. کتاب «آه» همهاش تصویر و دیالوگ و نامه است: تصویرها و دیالوگ ها و نامههای ردوبدل شده میان شخصیتهای دخیل در حادثه کربلای سال 61 هجری. و چیزی بیش از این نیست.کتاب «آه» حاصل بازخوانی و ویرایش مقتل «نفس المهموم» است ـ کتابی که غالب نقلهای صحیح مقاتل و کتب تاریخ را در خود گرد آورده و جزءجزء حادثه شهادت حضرت حسین ابن علی(ع) را ـ از شش ماه پیشتر تا چند ماه بعدترش ـ ثبت کرده است.
«آه» یکی از موفقترین آثار ادبی چند سال گذشته بوده است که در سال 87 برای اولین بار توسط انتشارات جام طهور به چاپ رسید.
*چهارم - هنر مجید زارع و لذتِ داشتن یک کتاب شیک به اذعان چندی از طراحان گرافیک که نسخه منتشر شده این کتاب را دیدهاند. طراحی و صفحهبندی قاف بسیار منحصر به فرد بوده است. بسیاری از آنها طراحی مناسب و جاگیر نبودن کتاب باوجود تعداد صفحات بالا و ابعاد مناسب آن را جزء ویژگیهای اصلی این کتاب میدانند.
طراحی جلد این کتاب را مجید زارع انجام داده است. مجید زارع، از طراحان برجسته کشور است که او را بیشتر با جلد کتابهای مختلفی که با سبک و سیاقی خاص طراحی کرده است، میشناسند. زارع حالا برای کتاب «قاف» یاسین حجازی هم علاوه بر انتخاب تصویری خاص از نگارههای خمسه نظامی، تصویری با محتوایی عمیق را نیز مورد نظر قرار داده است و آن تصویر معراج است که به شدت هم به جهت شکلی و هم به جهت محتوایی با اثر همخوانی دارد.
کتاب با طراحی مجید زارع فراتر از محتوای کتاب، حس خوب و لذت در دست داشتن یک طراحی جذاب و عجیب را هم به همراه دارد. طراحیای که با محتوای آنچه خوانده میشود، قرابت دارد و نشان از ارتباط معنوی هنرمند گرافیست آن بعد از خوانش اثر دارد. حالا «قاف» یک اثر هنری ولو در اندازه کتاب هم جلوه میکند.
در صفحهبندی کتاب در هر صفحه با توجه به جداگانه بودن منابع و برای شناخت مخاطب یک نشان خاص با توجه به سه کتاب استفاده شده که این نشانها با عنوان خال ابتدای هر مطلب و پیشانی صفحه گذاشته شده است.
* پنجم - «شهرستان ادب» «مجموع آثار شما، بحمدالله خوب است»؛ این تعبیری است که مقام معظم رهبری امسال در نمایشگاه کتاب در مورد آثار موسسه و انتشارات شهرستان ادب بیان داشتهاند. چندی بعد علیمحمدمودب در نشست خبری اردوی آفتابگردانها با اشاره به توجهات مقام معظم رهبری به برگزاری اردوهای آفتابگردانها گفت: «از دقت و لطف مقام معظم رهبری باید تشکر کرد که فعالیتهای ناچیز ما را دیده و بیان کرده و نگاه ایشان ثروتی است که باید شکرگزار آن بود.»
مودب گفته بود: «کار ادبی ما از این جنس است که امیدواریم و دعا میکنیم که به درد قبر و قیامت ما بخورد و اعتقاد ما بر این بود که ما موظف به انجام این کار هستیم.» شاید همین نگاه مکتبی است که مایه برکت و بروز اثار آن ها شده است. اثر را کس دیگری به آثار آنان داده است. اثری که شاید به واسطه خلوص نیات بوده است. خلوصی که به گواه بسیاران از مؤدب آغاز شده و در دیگر بچههای شهرستان ادب هم متجلی است.
ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز در مورد این موسسه میگوید: شهرستان ادب خیر الموجودین در حوزه ادب و فرهنگ است تا کارهای پایینتری که بعد از این انجام میشود، به مثابه کاری باشد که انجام نشده است. الگوی شهرستان ادب موفق بوده و خروجی کار هم این را تأیید میکند.
حالا شهرستان ادب «قاف» را منتشر کرده است تا نشان دهد راه را درست انتخاب کرده و مسیر درستی را پیش گرفته است. این یک مزیت «قاف» برای شهرستان ادب و یک مزیت شهرستان ادب برای «قاف» است. دو خوب در کنار همدیگر.
* ششم - قلمی با سلیقه و ذوقدار حجازی در مقدمه کتاب میگوید: کتابی که دستِ شماست پیشنهادی برای خواندهشدنِ این سه کتابِ بزرگ است. شکل و هیکلش شما را نفریبد که آن سه در این یک، «بازنویسی» شده است فیالمثل به این سودا که متنهایی قدیمی را بی دستانداز و دشواری بخوانید. این کتاب عیناٌ همان سهکتاب است با این توضیح که ویراستار مَشاطه شد، چهرههایی مَستوره و عُزلتی را بند انداخت و «خانه از غیر نپرداخته» و «قدر این مرتبه نشناخته»، «ناگهان پرده برانداخت»!
حجازی در این کتاب تلاش کرده است که دو اصل را در بازخوانی این کتاب مورد توجه قرار دهد. اولا حجازی تلاش کرده است تا در این کتاب فقط پیامبر را دنبال کند و میگوید: واقعهها و شخصیتها صرفا بهانهای برای تعقیب پیامبر بودند. بسیار شد از واقعهای طولانی گذشتم به این دلیل که پیامبر در آن دیده نمیشد و از کسرِ کوچکی از یک روز نگذشتم. اصل دوم این بود که از تمام متن سه کتاب فقط عناصر دراماتیک را جدا کنم. عناصر دراماتیک یعنی ایماژها و دیالوگها.
ا. خود را ویراستار این آثار میخواند. ویراستاری مطلوب نسل امروز ایرانیها. او میگوید: هر تصویر یا پاره گفتوگو را در صفحهای مجزا آوردم و پاراگرافها را نگاتیوهایی فرض کردم که با حفظِ ترتیبِ «تقریبیِ» وقوع و ضرباهنگ و تَعلیق چنان بایست به هم میچسباندم که اولا صفحات برای خواننده بیوقفه ورق بخورد و ثانیا او بتواند از کنارِ هم چیدنِ هریک از این صفحه/کاشیهای کوچک طرحِ بزرگِ پایانی را خودش کامل کند. به همین دلیل، کتابی که در دست دارید یکسر متفاوت از یکایک آن سه کتابِ کهن است، گو اینکه هیچ بیرون از آن سه نیست.
همه این شرایط کنار هم قرار گرفته است تا کتاب یاسین حجازی خواندنی شود و ویراستاری زیبای او کتاب را خواندنیتر کرده است. حجازی مشقاش را با حوصله و از سر سلیقه و تمیز نوشته است.
* هفتم - منابع «قاف» به گفته حجازی، این کتاب حاصل بازخوانی سه کتابِ کهنِ فارسی است که کمسالترینشان هشت قرن پیش نوشته شده است: «سیرت رسولالله(ص)» به سال 612 هجری قمری و شرفالنبی حدودِ سالهای 577 و 585 هجری قمری و تفسیرِ سورآبادی حدود 470 هجریِ قمری.
حجازی در چند صفحه ابتدایی کتاب «قاف» در روایتهایی کوتاه به داستان و روند شکلگیری هرکدام از سه منبعی که برای شکلگیری این کتاب استفاده شده است، اشاره کرده و در مورد این کتابها میگوید: تنها با کمی تردید، باید گفت که این نیمه از تفسیر سورابادی و کتابهای شرفالنّبی و سیرت رسولاللّه اولین کتابهایی است که در زبان فارسی مشخص و منحصر درباره پیامبر اسلام نوشته شده است.
خُرده تردید هم، وَسواسانه، به فرض دست تَطاول روزگار است که از آستین مغول و تاتار و تُرک و افغان و دیگران بارها بیرون آمد و کتابخانههامان را سوزاند و بسا کتابهایی را به ما نرساند یا به فرض نسخه خطی ناشناختهای است که همین الان در کتابخانهای شخصی دارد خاک میخورد و نمیدانیم ما.
* هشتم - «تشنگی یک جامعه برای شنیدن قصههای دینی» روزگار جدید که آن را با برند شبکههای اجتماعی، اینترنت و ... یاد میکنند به جایی رسیده که بسیاری از مردم دنیا را با هجوم اطلاعات مواجه کرده است و مردم را از کتابخوانی دورتر. بسیاری معتقدند درمان این درد نیازمند تلاش گسترده نویسندگان و تولید آثاری بدیع است.
در حوزه ادبیات داستانی دینی، مخاطبان همواره از آثار ادبی دینی موقر استقبال کردهاند. در نمونهای نوشتههای سید مهدی شجاعی یا ابراهیم حسنبیگی همیشه با اقبال مواجه بودند. در کنار «کشتی پهلو گرفته»، «پدر، عشق، پسر»، «آفتاب در حجاب» و دیگر آثار سید مهدی شجاعی، دو رمان «قدیس» و «محمد» حسن بیگی هماره با اقبال مواجه بودند. مخاطب ابراهیم حسن بیگی کتاب تاریخ زندگی امیرالمومنین علی(ع) نوشته ملاهاشم رسولی محلاتی را که در حدود 600 صفحه نگاشته شده است را در رمانی جذاب به نام «قدیس» مرور میکند. مخاطبان دنیای جدید «سقای آب و ادب» سید مهدی شجاعی را که میخوانند با هر ورقاش گریه میکنند. این نشان از قدرت ادبیات در روایتگری داستانی از دین دارد.
اگر تاریخ به زبان جذاب رمان و ادبیات فاخر و مطلوب جامعه امروز تبدیل شود، مخاطبان بسیاری خواهد داشت و دیگر تاریخهای نوشته شده در کنج کتابخانهها خاک نخواهد خورد. تاریخی که هر گوشهاش درسهای بسیاری برای جوامع امروزی دارد. این مسیر را همین سید علی شجاعیها و یاسین حجازیها توان ادامه دارند. باشد که بر عددشان افزوده شود.
-------------------------------
پینوشت: «قاف» ویژگیهای بسیار دیگری هم دارد که فیالحال به همین چند نکته بسنده شد و مابقی برای آینده انشاءالله.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/