به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ناگهان صدای دردناک یکی از آنان بلند شد و کف خیابان افتاد.
ردی از خون، آسفالت خیابان را قرمز کرد و به دنبال آن جوانی با موتورسیکلت از محل متواری شد. بعد از مدتی پلیس و اورژانس به محل درگیری رسیدند، جوان را به بیمارستان اعزام کردند، اما وقتی کنجکاوی مردم در مورد علت درگیری به پاسخ رسید، عابران سری از روی تأسف تکان دادند ....؛ قتل تنها در پی رانندگی یا یک نگاه به ظاهر چپ. همین!!
این روزها وقتی در محل زندگی، مرکز شهر یا نقاط دیگری تردد میکنیم هر چند وقت یکبار به صحنههای زشت و زننده نزاع برمیخوریم که تأسف همه را جز نزاعکنندگان، بهدنبال دارد. پدیده نزاع و درگیری در جامعه از آن دسته آسیبهایی است که با ایجاد اختلال در روابط اجتماعی، فضایی آکنده از بغض و دشمنی را در میان افراد به وجود میآورد که این امر با زمینهسازی برای ایجاد نزاع و تنشهای بعدی، جامعه را از نظر مادی و معنوی متضرر میکند.
متاسفانه در زندانها کم انسانهایی نیستند که تنها به خاطر عدم کنترل خشمشان سالهای زیادی را مجبور به تحمل تنهایی در سلولها میشوند، گذشته از این افراد که محکوم به حبس ابد هستند، عده دیگری عقربههای ساعت بزرگترین دشمنشان است و با مرور خاطرات و اشتباهاتشان منتظر طنابی هستند که زندگی آنها را به پایان برساند.
جلوتر که میروم صدای مهیب برخورد 2 خودرو توجه همه را به خود جلب میکند؛ رانندگان بعد از شوکی که به آنان وارد شده از خودروی خود پیاده میشوند وهریک به سمتی میروند تا از میزان خسارت آگاه شوند.
سپر و گلگیر اتومبیلها به هم خورده و خسارت قابل توجهی را برای هریک ایجاد کرده است. رانندگان، عصبانی به سوی هم میروند و هر یک دیگری را مقصر میشمارد. صداها بالا میرود، گلاویز میشوند اما کوتاه نمیآیند، به یکدیگر توهین میکنند و آن کسی که عصبانیتر است دیگر چیزی نمیفهمد، وقتی به خود میآید که چاقویی خونین در دست دارد و پیکر نیمه جانی روی زمین افتاده است.
و این سرآغاز ماجرای هولناکی میشود که چاقو برای راننده عصبانی رقم زده است. نظیر این اتفاقات که بعد از آن هزار ای کاش و اما و اگر در پیش دارد، در نزدیکی ما بسیار رخ میدهند که بعضی را عزادار و برخی را گرفتار میکنند.
بعید است روزی را در شهر پرسه بزنم و با صحنه نزاع و دعوا روبه رو نشوم.
بازهم نزاع بازهم قتل ...
نزاع و درگیری دو جوان 23 و 25 ساله در شامگاه پنجشنبه 19 شهریور سال جاری در خیابان شهاب پایان خونینی را رقم زد.
سرهنگ "یدالله حسنپور" رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا گفت: متاسفانه خشم که بالا میگیرد، کنترلش سخت میشود و زیر آتش پرخاشگری، لا به لای رفتارهای بدون فکر، پایانی هولناک رقم میخورد.
وی ادامه داد: شامگاه پنجشنبه 19 شهریور سال جاری از یک نزاع و درگیری که در نهایت منجر به قتل شد در خیابان شهید مصطفی خمینی (شهاب) شهر کرمان با خبر شدیم که بلافاصله بازپرس ویژه قتل با همکاران نیروی انتظامی به صحنه اعزام شدند.
رئیس پلیس آگاهی استان کرمان بیان کرد: قاتل 23 ساله خیابان شهاب، با متواری شدن از صحنه جرم و فرار به سمت شهرستانهای استان، پس از 72 ساعت با پیگیریهای بهعمل آمده از سوی پلیس آگاهی استان در یکی از شهرستانها دستگیر شد.
حسن پور تصریح کرد: پس از دستگیری متهم صراحتا به جرم خود اعتراف کرد.
عدم کنترل خشم است که پروندههای قتل را افزایش میدهد
وی با بیان اینکه متاسفانه عدم کنترل خشم در افراد باعث تغییر سرنوشت آدمی میشود، تصریح کرد: این قتل میتوانست اتفاق نیفتد و با کمی گذشت از کنار آن رد شد اما متاسفانه به دلیل همان عدم کنترل خشم زندگی دو خانواده به سمت و سوی دیگری کشیده شد.
رئیس پلیس آگاهی استان کرمان تاکید کرد: معتقدیم که باید در جهت ارتقاء فرهنگ بالا بردن آستانه تحمل افراد و آگاهی از عواقب نزاع و درگیری در خیابانها برنامه ریزی و تلاش فراوانی کنیم.
حسنپور ادامه داد: متاسفانه قتلهایی که تنها بر اثر یک حرف اتفاق میافتد نه تنها خود قاتل را درگیر میکند بلکه دو خانواده و حتی جامعه را مورد آسیب قرار میدهد.
400 درصد پرونده های قتل استان کرمان بر اثر نزاع و درگیریهای خیابانی
وی با اشاره به پروندههای نزاع در استان کرمان گفت: 40 درصد پروندههای قتل استان کرمان بر اثر نزاع و درگیریهای خیابانی است که این امر در جنوب استان شدت و رقم بیشتری دارد و نشان از آن است که باید آستانه تحمل کرمانیها را افزایش دهیم.
رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در پایان خاطرنشان کرد: در سال جاری 120 درصد افزایش کشف پروندههای قتل نسبت به سال گذشته در استان کرمان وجود داشته است.
ماجرای قتل خیابان شهاب از زبان قاتل
« م – ح» قاتل 23 سالهی خیابان شهاب نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: بعد از ظهر 19 شهریور در خیابان گوهر در حال حرکت با موتور بودم که مقتول نیز از سوی دیگر با موتور در حال عبور از خیابان بود و من برای اینکه به یکدیگر برخورد نکنیم، صدای بلندی را از خود برای جمع کردن حواس مقتول بروز دادم.
وی ادامه داد: وقتی که مقتول از کنارم عبور کرد موتور را متوقف و با حالت عصبانیت از «هو» گفتن من، به طرف من آمد و مشت محکمی به صورتم زد.
« م - ح » بیان کرد: از آنجا که برای انجام کاری مهم به سطح شهرآمده بودم وقت و قصدی برای نزاع و درگیری نداشتم و سعی کردم مقتول را متقاعد کنم که دعوایی با وی ندارم اما مقتول خیلی عصبانی بود و به حرفهای من گوش نمیداد.
متهم تصریح کرد: کمتر از یک ماه است که پدر و برادرم فوت شدهاند و مقتول با دادن فحشهای رکیک به خانوادهام خصوصا پدر و مادرم مرا بسیار عصبانی کرد.
وی افزود: کتک خوردن و فحاشی کردن مقتول به امواتم کنترل خشم را از من گرفت و با چاقویی که از مغازههای اطراف پیدا کردم به قصد ترساندن مقتول به سمتش رفتم و خواستم چاقو را به شانه او بزنم که متاسفانه چاقو به حدی تیز بود که به ریههای مقتول اصابت کرد.
متهم اظهار کرد: با اینکه میدانستم توسط ماموران نیروی انتظامی دستگیر میشوم اما از ترس باز متواری شدم و در آخرین مخفیگاه خود حتی برای خرید تکهای نان بیرون نمیآمدم اما دیری نگذشت به دام قانون افتادم.
«م - ح» در پایان خاطرنشان کرد: در میان این ماجرا بسیار نگران حال مادرخودم و مادر مقتول هستم و میدانم مجازاتم چه خواهد بود اما دیگر پشیمانی سودی ندارد.
نمیدانم پایان این گزارش را چه بنویسم فقط میدانم که این گزارش را نوشتم که بخوانیم شاید درس عبرتی برایمان باشد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام