به گزارش خبرنگار
حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نمایشهای شادیآور گونهای از نمایشهای سنتی ایران هستند که در مقایسه با سایر گونههای نمایشی از تنوع زیادی برخوردارند، نمایشهایی مانند «نوروزخوانی»، «بقال بازی»، «سیاه بازی» یا «تخت حوضی» که به ویژه در جشنها و مراسم شادی اجرا میشدند.
یکی از مهمترین ویژگیهای که میتوان به آن اشاره کرد. ارتباط خوبی بوده که با مخاطب عام برقرار می کرده و به خوبی دغدغههای مردم عام را میشناخت و با زبانی بیپرده و طنز بیان میکرد، اما در حال حاضر اینگونه از نمایشها که از میراث فرهنگی و ایرانیان است کم رنگ شده و گویا فقط نامی از آنها بر جای مانده است.
سیاهبازی در آغاز از حیاط خانهها شروع شد و بعد به لالهزار آمد با دکوری بسیار ساده که برای بازی از حرکات بدن و بیان خود بیشتر استفاده میکردند در واقع حیات این نمایشها به لالهزار و حیاط خانهها وابسته شد و وقتی لالهزار تعطیل و حیاط خانهها هم تبدیل به برجهای چند هزار متری شد نمایشهای روحوضی هم با آنها از بین رفت شاید اگر از همان ابتدا سالنی مختص به آنها در نظر گرفته میشد هیچ وقت شاهد این کمرنگی نبودیم، نمایشهای «روحوضی» مثل یک قطار تندرو پیش رفت ولی به دلیل ریلگذاری نامناسب به ناگاه از مسیر خارج شد و به پرتگاه سقوط کرد.
در این راستا جواد انصافی نویسنده، کارگردان و بازیگر و مدرس تئاتر در خصوص «سیاه بازی» گفت: در واقع «سیاه بازی» از اول نامش نمایش نبوده بلکه «تقلید» نام داشته و به دوره ساسانیان برمیگردد.
عمو نوروز و حاجی فیروز پیامآور شادیهایی هستند که سوژهها را از دل خود مردم پیدا میکردند و به شکل طنز به اجرا درمیآوردند.
وی با بیان اینکه «سیاهبازی» در دوره قاجار به اوج تکامل خودش رسید، بیان کرد: با ورود نمایش اروپایی در سرزمینمان نمایش ایرانی هم برای اینکه جا نماند پیشرفت کرد و به اوج خود رسید.
انصافی درباره «سیاه» عنوان کرد: سیاه ما تکامل یافته نوعی از شخصیت است، در واقع «سیاه» میگوید که پیرو خط سیاوشم (صورتم) را سیاه میکنم که مثل سیاوش شوم.
وی در این راستا افزود: سیاوش فردی چشم پاک و راستگو بوده که حتی اگر موضوعی بر ضدخودش هم بوده باز دروغ نمیگفته.
الگوبرداری نمایشهای تلویزیونی از «سیاه بازی»
همچنین جواد انصافی به «مجید دلبندم» و «کلاه قرمزی» اشاره کرد و آنها را جزیی از نمایش «سیاه بازی» قلمداد کرد و گفت: خوشبختانه نمایشهای تلویزیونی گاهی از این امر الگوبرداری میکنند.
در «مجید دلبندم» ما شاهد «وارونه گویی» بودیم البته به دلیل اینکه مخاطبان کودک و نوجوان بودند برای آن وارونهگویی واژهها توضیحاتی آورده و کلمات صحیح گفته میشد.
از طرفی دیگر شخصیت «ببخشید» در «کلاه قرمزی» که او هم از یک الگوی ایرانی گرفته شده و این الگوبرداریها خود باعث امیدواری است که امیدوارم تداوم پیدا کند.
«سیاه» و نامهای دیگر آن
انصافی در این باره اظهار داشت: مبارک، یاقوت، زمرد، الماس و در مواردی هم قنبر اسامیی بودند که روی شخصیت «سیاه» میگذاشتند که نشان از با ارزش بودن آن است.
کم رنگ شدن نمایش «روحوضی» ناشی از چیست؟
انصافی با بیان اینکه هنوز سالنی برای این نمایش در نظر گرفته نشده اظهار داشت: متاسفانه ما سالنی نداریم که وقتی توریستها به کشور ما میآیند به آن سالنها بروند و آئین و سنتهای ما را در نمایش ببینند آئین و سنتهایی که در هر سرزمینی قدمت و گذشته خودش را بیان میکند و این کم کاری جای تاسف دارد.
وی در این راستا افزود: این کم رنگ شدن میتواند دلایل بسیاری داشته باشد که از همه مهمتر میتوان به حمایت نکردن از سوی مسئولان اشاره کرد که اگر به فکر چارهای نباشند همین نمایشهایی که گاهی روی صحنه با این مضامین میرود ممکن است به دست فراموشی سپرده شود و با وجود یک سالن مختص، این امر میتواند کمک بزرگی باشد، از طرفی رسانهها و مطبوعات که هیچ مانوری روی این موضوع نمیدهند، ما تا همین چند هفته گذشته جشنواره آیینی سنتی را داشتیم که باید جنجال به پا میشد که بدین گونه نشد. امیدوارم حمایتی صورت گیرد و فقط به جشنواره دو سالانه آیین سنتی ختم نشود.
انتهای پیام/