به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها وقتی به سراغ فضای مجازی میرویم یا پای حرفهای مردم مینشینیم، تنها چیزی که عایدمان میشود، انبوه کلماتی است که به زحمت می توان آن را کلمه فارسی دانست. اغلب کلماتی که به کار میبریم یا کلمات انگلیسی هستند یا کلماتی عربی که کاربرد زیاد آن در زبان فارسی، اینگونه کلمات را به کلمهای فارسی تبدیل کرده است.
به راستی دلیل کاربرد انبوه کلمات غیرفارسی در زبان امروز چیست؟ چرا اینقدر مردم ما به دنبال کلمات بیگانه میروند و توجه کمتری در کاربرد کلمات فارسی میکنند؟
برخی افراد کاربرد کلمه بیگانه را نوعی به روز بودن و دوری از تحجر قلمداد میکنند. این دسته از افراد، به دلیل تمایل فراوان به فرهنگ غرب، کمتر سراغی از فرهنگ خود میگیرند. البته این مسئله بین تمام مردم دیده نمیشود و تنها قشر خاصی به این دلیل سراغ کلمههای بیگانه میروند.
پس چرا بقیه مردم کلمات بیگانه را به کار میبرند؟
شاید در نگاهی سطحی و گذرا بتوان به ناآگاهی مردم نسبت به کلمات فارسی بسنده کرد. اما مسئله به همین جا ختم نمیشود.
گاهی نبود معادلی مناسب برای کلمات لاتین دلیلی میشود تا مردم به کاربرد کلمه بیگانه تمایل پیدا کنند. البته ساخت معادلهایی نامفهوم نیز در این امر تأثیر میگذارد. درباره معادلها به همین مقال اندک بسنده میکنم.
ناآگاهی مردم از کلمات فارسی را دلیلی دانستیم برای آنکه مردم به کاربرد کلمه بیگانه رغبت بیشتری داشته باشند. ریشه این ناآگاهی کجاست؟ گاهی کمکاری ادیبان دلیل ناآگاهی مردم میشود. ادیبانی که به دلیل بیتوجهی و بیرغبتی به ادبیات در جامعه کمتر مجال آن را مییابند تا به آگاهی مردم نسبت به زبان خود توجه کنند.
هر چند در این بین کمکاری ادیبان نسبت به ادبیات توجیهپذیر نخواهد بود اما تمام قصورها را نباید به پای ادیبان نوشت. فعالان و مسئولان حوزه فرهنگی نیز در این زمینه کاستیهایی داشتهاند. تمام بیتوجهیهایی که به ادبیات شد، به مشاهده ثمره آن در این روزها منتج شد. ثمره این بیتفاوتیها شکلگیری جامعهای بود که برای جستجوی کاربرد کلمات فارسی در بین مردم ذرهبین برداریم و پس از تلاشهای فراوان به هیچ نتیجهای نرسیم.
انتهای پیام/