؛ با نگاهی به 10 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد و بررسی حوادث قبل و بعد از صدور این قطعنامه ها مشخص می شود كه در هیچ كدام تمامی شرایط مدون صدور قطعنامه توسط این شورا لحاظ نشده و تمهیدات لازم برای اجرای كامل آنها اندیشیده نشده بود.
از سویی دیگر بررسی شرایط زمانی صدور این قطعنامه ها، نشان می دهد همگی این قطعنامه ها در زمانی صادر شده كه ایران در عرصه نبرد پیشرفت هایی بدست می آورد و یا موازنه قدرت به نفع ایران رقم می خورد. لذا صدور این قطعنامه ها در آن زمان نه تنها كمكی به ایران و خاتمه جنگ نكرد، بلكه در جهت تضعیف طرف مظلوم جنگ و محدود كردن اقدامات دفاعی آن و حمایت و پشتیبانی تلویحی از متجاوز بوده است .
علاوه بر این اقدامات شورای امنیت عمدتاً مرتبط با وضعیت جبهه های جنگ بود. یعنی هرگاه پیشرفتی به نفع ایران در جبهه ها حاصل می شد، شورا قطعنامه ای صادر می كرد و به تعبیر خود از گسترش جنگ یا ادامه آن یا حملات اخیر ابراز نگرانی می كرد و در مقاطعی كه عراق به تحكیم مواضع خود در خاك ایران می پرداخت، شورای امنیت با سكوتی سنگین و طولانی جانب متجاوز را می گرفت. این رویه ای است كه تقریبا در همه قطعنامه های شورای امنیت به عینه دیده می شود.
*اولین قطعنامه شورای امنیت
اولین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ تحمیلی ( به شماره 497 ) در تاریخ59.7.6 یعنی یك هفته پس از آغاز تجاوز همه جانبه عراق به داخل مرزهای ایران صادر شد. این قطعنامه در حالی صادر شد كه تجاوز و ورود ارتش عراق به داخل مرزهای ایران و پیشروی در داخل خاك ایران كاملا محرز و آشكار بود و هزاران كیلومتر مربع از خاك جمهوری اسلامی در اشغال رژیم بعث عراق بوده قرار داشت. با این حال این قطعنامه با كمال تاسف دو طرف را به آتش بس توصیه می كند.
موضوعاتی مانند وجود تهدید علیه صلح، نقض صلح، وقوع تجاوز و نقض تمامیت ارضی ایران از جمله مسائل بسیار مهمی هستند كه در این قطعنامه اساسا وجود ندارند. این قطعنامه آگاهانه از تجاوز و حمله عراق به مرزهای جمهوری اسلامی ایران چشم پوشیده و با توصیه خودداری از توسل بیشتر به زور، عملا از جمهوری اسلامی ایران می خواست تسلیم عراق شود. از این رو در این قطعنامه نه تنها هیچ اشارهای به متجاوز و محكومیت تجاوز و حمایت از مظلوم نشده بلكه هیچ ساز و كار لازم نیز برای ملزم نمودن متجاوز برای قطع تجاوز اندیشیده نشده بود.
با نگاهی به حوادث قبل از آغاز تجاوز همه جانبه عراق، همچون تجاوز گاه و بیگاه هواپیماها و نیروهای زمینی و دریایی ارتش عراق و از طرفی پاره نمودن قطعنامه 1975 الجزایر توسط صدام حسین در مقابل دوربین های خبرنگاران و اعلان جنگ تمام عیار این رژیم علیه ایران، از همان ابتدا متجاوز مشخص بود.
لذا سئوال این است كه جمهوری اسلامی ایران چطور میتوانست در حالی كه مورد تجاوز قرار گرفته با آتش بس تجویزی قدرت های استعماری موافقت نماید؟
واقعیت این بود كه شورای امنیت با توصیه طرفین به آتش بس، در راستای سیاست كشورهای حامی صدام حسین خواهان تثبیت وضعیت به نفع متجاوز بود. در راستای این هدف بود كه تا فتح خرمشهر، شورای امنیت یا به تعبیر دیگر كشورهای قدرتمند، از تجاوز عراق به شورای امنیت سكوت رضایتمدانهای دارد. لذا به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این مقطع یك سكوت مرگباری اعضای شورای امنیت را فرا می گیرد.
شورای امنیت از زمان اشغال خرمشهر تا دوره بازپس گیری این مناطق توسط نیروهای ایرانی، هیچ قطعنامه ای در جلوگیری از قتل و تجاوز به شهروندان ایرانی و خروج نیروهای عراقی از سرزمینهای اشغالی ایران صادر نمیشود تا اینكه ایرانیان با كسب اعتماد به نفس و تجهیز قوا با چهار عملیات بزرگ ثامن الائمه (شروع در تاریخ 5/7/60)، طریق القدس (تارخ8/9/60)، فتح المبین (تاریخ2/1/61)و سرانجام بیت المقدس(تاریخ10/2/61)موفق به آزادی خرمشهر در سوم خرداد 1361می شوند (در پایان عملیات از مجموع13600كیلومتر مربع كه در آغاز سال دوم جنگ تحت اشتغال دشمن بود 8600كیلومتر مربع آزاد و 2500كیلومتر مربع تخلیه می شود.)
*قطعنامه دوم شورای امنیت
با تغییر روند جنگ، رویه شورای امنیت سازمان ملل نیز در صدور قطعنامه تغییر می كند؛ بدین معنی كه برای جلوگیری از پیشروی های نیروهای ایرانی و برای حمایت از رژیم بعث عراق، قطعنامه دوم شورای امنیت صادر می شود. شورای امنیت با این قطعنامه 514 موضع قبلی خود را تكرار می كند و طرفین را به آتش بس و عقب نشینی به مرزهای بین المللی توصیه می كند. این قطعنامه در واقع در واكنش به رشادت رزمندگان ایرانی و برای ایجاد وقفه در پیشروی های آنان صادر شده است.
در مقدمه این قطعنامه، شورای امنیت نگرانی خود را از طولانی شدن درگیری بین دو كشور و كشته شدن انسانهای بیگناه، آسیب رسیدن به اماكن و تأسیسات و در خطر بودن صلح و امنیت جهانی ابراز كرده و خواستار آتشبس سریع و عقب نشینی نیروهای دو طرف به مرزهای شناخته شده بین المللی از طریق اعزام نیروهای حافظ صلح و ناظران سازمان ملل به منطقه می شود. لازم به ذكر است كه در این قطعنامه نیز نامی از متجاوز برده نشده بود.
*قطعنامه سوم؛ عاملی برای تضعیف روحیه نیروهای ایرانی
پس از آزادی خرمشهر، با توجه به افزایش روحیه ی نیروهای ایرانی، فكر تنبیه متجاور در ایرانیان قوت گرفت. بر همین اساس، قوای ایران بعد از آزادسازی خرمشهر، مجموعه عملیات هایی را با هدف عقب راندن نیروهای ارتش عراق در دستور كار قرار دادند.
پیروزی هایی كه رزمندگان اسلام بدست آوردند سبب نگرانی حامیان رژیم بعث عراق گردید.بر همین اساس كمك به ارتش از هم پاشیده عراق از طریق اعزام نیروی انسانی و كمك تجهیزاتی، اطلاعاتی، فنی و مستشاری از سوی آمریكا ، روسیه، فرانسه، مصر و سایر همقطاران شورای امنیت در دستور كار قرار گرفت. در كنار اینها شورای امنیت در تاریخ 12/7/61یعنی كمتر از 3 ماه پس از قطعنامه دوم، سومین قطعنامه خود را صادر كرد كه در آن طرفین را به آتش بس فوری و عقب نشینی به مرزهای بین المللی فرا خواند. این قطعنامه نیز مقارن با پیروزی های جمهوری اسلامی ایران صادر شد و و بار دیگر سیاست های خصمانه آنها را روشن ساخت. در این مقطع است كه همزمانی و هماهنگی خاصی بین حمایت تسلیحاتی با حمایت های قطعنامه ای دیده می شود.
*قطعنامه 540 در رابطه با جنگ شهرها
قطعنامه چهارم شورای امنیت در تاریخ 9/8/62 صادر شد. بهانه صدور این قطعنامه ایجاد وقفه در جنگ شهرها بود ولیكن در واقع امر برای ایجاد مانع در مقابل پیشرویهای جمهوری اسلامی ایران صادر می شود. از زمان آغاز جنگ یعنی دیماه 1359، رژیم عراق بارها به مناطق مسكونی و شهرهای ایران حمله و تاسیسات زیر بنایی كشور را تخریب كرده بود. از طرفی این رژیم، جنگ دریایی در مناطقی از خلیج فارس را آغاز كرده و كشتی های تجاری و نفتی ایران را مورد حمله قرار می داد بطوریكه برای مدتی ایران محروم از صادرات نفت بود.
اما صدور قطعنامه چهارم از طرف شورای امنیت درست زمانی در دستور كار قرار گرفت كه جمهوری اسلامی ایران در موضع قوی تری قرار گرفته بود و احتمال ضربه زدن به عراق قوت گرفته بود. از این مقطع به بعد بود كه ممنوعیت حمله به مناطق مسكونی و رعایت قواعد مرتبط با جنگ دریایی در دستور كار این شورا قرار گرفت.
* قطعنامه 552 و حمایت از عراق در جنگ نفكش ها
قطعنامه پنجم شورای امنیت در تاریخ 11/3/63 ابزاری برای حمایت از عراق در جنگ نفتكش ها بود. از اردبیهشت ماه سال 63جنگ كشتی ها در خلیج فارس بطور آشكار آغاز شد و با توجه به ادامه تهدید ایران به بستن تنگه هرمز (در صورت ادامه حملات عراق به كشتی های ایرانی و حمایت غرب از عراق و مشخص شدن جدیت ایران در دفاع و احتمالا بستن تنگه هرمز) شورای امنیت قطعنامه پنجم خود را برای تضعیف موضع ایران صادر كرد. قطعنامه ای كه در آن بسیار دیرهنگام، حفظ آزادی كشتیرانی و محكومیت حمله به كشتی های تجاری مورد تاكید قرار گرفته بود.
*عملیات بزرگ ولفجر 8 و قطعنامه 582
از مهر ماه سال 63 تا مهر ماه سال 64، مقطع فروكش موقت آتش جنگ و آغاز اقدامات سیاسی از سوی ایران برای پایان جنگ بود اما متاسفانه اقدامات سیاسی كشورمان برای توقف جنگ به نتیجه نرسید. شورای امنیت هم در این دوران هیچ قطعنامه ای در حمایت از اقدامات ایران برای توقف جنگ صادر نكرد تا اینكه در تاریخ 64.11.20 قوای ایران پس از ناامیدی از تلاش سیاستمداران خود برای توقف جنگ، عملیات والفجر 8 را طراحی و عملیاتی كردند كه در نتیجه آن فاو فتح شد و تعداد زیادی از نیروهای عراقی به اسارت ایران در آمدند. پس از موفقیت ایران، قطعنامه ششم شورای امنیت در در تاریخ 64.12.5 صادر شد كه در آن به طرفین توصیه شد آتش بس فوری و عقب نشینی به مرزهای بین المللی را بپذیرند.
*قطعنامه 588 در مقابل عملیات های موفق ایران
در اواخر سال 64 و اوایل سال 65 عملیات والفجر 9و كربلای1 از سوی ایران در دستور كار قرار گرفت. در این ایام بود كه استراتژی دفاع متحرك عراق به شكست انجامید. پس از این تحولات در تاریخ 65.7.16 قطعنامه هفتم(588)شورای امنیت صادر شد كه در آن اجرای قطعنامه ی ششم582 مورد تاكید قرار گرفت.
*قطعنامه (598) هشتمین قطعنامه شورای امنیت
در اواخر سال 65 و اوایل سال66 چندین عملیات كوچك و بزرگ از جمله كربلای 4، 5،10و عملیات های نصر توسط نیروهای ایرانی طراحی و اجرا شد. در عملیات كربلای 5 شدیدترین درگیریهای طول جنگ در پشت دروازههای شهر بصره و تهدید بصره توسط ایران به وقوع پیوست. در این دوران موازنه قدرت به نفع ایران بود لذا از اسفند 65 (پس از عملیات كربلای 5) تلاشی جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه هشتم شورای امنیت موسوم به 598آغاز شد و در پایان تیر ماه 66 به تصویب شورای امنیت رسید.
همزمان تلاش آمریكا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران نیز شدت می گیرد. در این قطعنامه، تصمیم به خاتمه دادن به منازعه ایران و عراق گرفته می شود و آتش بس فوری و پیدا كردن یك راه حل جامع و شرافتمندانه و عادلانه و عقب نشینی به مرزهای بین المللی و اعزام تیم نظارت به مرزهای دو كشور مورد تاكید قرار می گیرد. این قطعنامه تنها قطعنامه ای بود كه می توانست حداقل خواسته های ایران را تامین كند و نسبت به سایر قطعنامه های صادر شده سازمان ملل منطقی تر جلوه نماید. ایران بدلیل برخی از ملاحظات سیاسی و نظامی ابتدا از پذیرش آن سر باز زد و پیش شرطهایی را برای پذیرش آن عنوان كرد. همزمان با صدور قطعنامه تبلیغات گسترده جهانی پیرامون قطعنامه 598، جهت تحت فشار قرار دادن ایران آعاز شد.
*قطعنامه نهم:
پنجاه روز پس از فاجعه حلبچه در تاریخ 19 اردیبهشت ماه سال 1367، شورای امنیت قطعنامه 612 را صادر كرد. پس از صدور قطعنامه هشتم (598)، با ادامه جنگ و تمایل عراق به خاتمه جنگ در تاریخ67.2.19 قطعنامه نهم شورای امنیت(612) صادر شد. این قطعنامه به دنبال گسترش جنایات شیمیایی عراق و ترس و توهم غرب از اقدامات تلافی جویانه ایران صادر شد. به بیان دیگر همانند جنگ شهرها و جنگ نفتكشها این قطعنامه نیز به منظور بازدارندگی ایران از بكارگیری توانمندیهای احتمالی اش صادر شد.
هر چند این قطعنامه نیز به ابتكار آلمان غربی، ایتالیا و ژاپن با توجه به گزارش 5 اردیبهشت ماه دبیر كل در مورد اعلام نظر گروه اعزامی به منطقه درباره استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ ایران و عراق، به شدت ادامه به كارگیری از سلاحهای شیمیایی را در جنگ محكوم كرد و از دیگر دولتها نیز خواست تا صدور محصولات شیمیایی خود را به دو طرف جنگ به دلیل آنكه ممكن است در تولید سلاحهای شیمیایی به كار گرفته شوند، كنترل بیشتری كنند، اما همچون دیگر قطعنامههای آن سازمان از عراق و جنایتهای حكام آن در حلبچه سخنی به میان نیاورد. این اقدام شورای امنیت درباره محكومیت استفاده از سلاحهای شیمیایی به صورت كلی و بدون ذكر نام عراق، با توجه به وضعیت نا به سامان این كشور در جنگ و جو غالب افكار عمومی در جهان تحت تأثیر ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی حامی عراق، با این هدف صورت میگرفت كه ایران و عراق را از این نظر در وضعیت یكسانی قرار دهد.
* قطعنامه ی دهم (620):
در اوایل سال 1367، پس از ناامیدی سازمانهای جهانی از توقف پیشرفتهای ایران و نگرانی از شكست آمریكا در تئوری جنگ بدون برنده ایران و عراق، ارتش آمریكا مستقر در خلیج فارس دست به تحركات وسیعی علیه ایران زد كه مهمترین آن ها اصابت موشك به هواپیمای مسافربری ایران با 290 مسافر در تیرماه 67 بود. این تحركات و نیز تحركات ارتش عراق در جبهه جنوب، شرایط جدیدی را پیش آورد كه بدنبال آن جمهوری اسلامی قطعنامه ی 598 را به رغم عدم تامین پیش شرطهای خود پذیرفت. بدنبال آن پس از اعلام آتش بس در تاریخ 67.6.4 و با فشار دیپلماسی جمهوری اسلامی، قطعنامه ی دهم (620)شورای امنیت صادر شد كه در آن نیز مجددا استفاده از سلاحهای شیمیایی محكوم شده و كاربرد این سلاح ها علیه ایران مورد تایید شورا قرار گرفته بود.
انتهای پیام/