به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حدود 7سال پیش بود که ناوگروه اتمی "نيميتس" به سوی آبهای خليج فارس حرکت کرد. هرچند پنتاگون اعلام کرد که اين ناوگروه قرار است جايگزين ناو هواپيمابر "آيزنهاور" شود. با وجود پايان مأموريت يگان رزمی آيزنهاور سخنگوی ناوگان پنج آمريکا حاضر در بحرين، اظهار داشت: نيازهای عملياتی در نبردهای احتمالی آينده باعث افزوده شدن گروهی ديگر به ماشين جنگی آمريکا در آبهای خليج فارس شده است. 

گفتنی است که منابع نظامی خارجی تعداد نيروهای آمريکايی حاضر در منطقه را بيش از ۲۲۰۰۰نفر تخمين می زنند. 

روز شنبه ۳۱مارس2007 اطلاعيه ای از سوی پنتاگون منتشر شد که حاکی از حرکت ناوگروه اتمی "نيميتس" به سوی خليج فارس بود. بدين ترتيب تعداد ناو گروه های حاضر در منطقه  به ۳ فروند افزايش  يافت. يگان نظامی آيرنهاور مشهور به ناو هواپيمابر آيزنهاور دارای بيش از ۸۰ جنگنده-بمب افکن F-18E/F، شماری هواپيمای عمود پرواز "سی هرير" و واحد رزمی به ارزش۲۲۰۰ نفر تفنگدار دريايی بود. اين ناوگروه را کشتی های اسکورت، زير دريائی ها اتمی (نزديک شانزده ناو جنگی و تدارکاتی) و چيزی بيش از دوازده هزار سرباز ،خلبان و ناوی امريکائی با صد ها موشک دوربرد (اتمی و متعارف) پشتبانی می‌کردند. 

روزنامه‌ تايمز لندن نیز در آن روزها نوشت:" هر زمان به تاريخچه ناو «آيزنهاور» نگاهی می اندازيم به اين نتيجه می رسيم که عمده علت حضور آنها در پایان به آغاز جنگ منجر می شود." ناوگروه؛ "کوين آندال" فرمانده ناوگان پنجم نيروی دريايی آمريکا در معرفی تجهيزات و ادوات ناو جان.سی.استنيس معروف به ناو هواپيمابر جان.سی.استنيس در منامه گفت: اين ناو هواپيمابر متشکل از حدود 80 جنگندهء اف/ای 18 سوپر هورنت به همراه 4 ناوچهء تهاجمی - پشتیبانی است. 

ناو هواپيمابر استنيس همراه با ناوهای گروه خود وظيفه حراست از سواحل غربی آمريکا در اقيانوس آرام و حفظ امنيت شهرهای مهم ايالت پرجمعيت کاليفرنيا ازجمله لس آنجلس و سانفرانسيسکو را پس از حملات تروريستی ۱۱سپتامبر بر عهده داشت. 

 اين دو ناو هواپيمابر آمريکايی یعنی «آيزنهاور» و «استينس» در قالب ناوگان پنجم نيروی دريايی ارتش آمريکا در منطقه مستقر بودند، و با اضافه شدن ناوگروه اتمی نيميتس، تعداد آنان به ۳ فروند رسيد. 

يگان رزمی اتمی نيميتس را يک رزم‌ناو موشک انداز، ۴ ناو شکن موشک انداز، يک زير دريايی تهاجمی اتمی همراهی می کرد و در عرشه اين ناو بيش از ۸۰ فروند هواپيمای شکاری-بمب افکن سوپر هورنت، شماری از هليکوپترهای تهاجمی، ضدزيردريايی و دو اسکادران هواپيماهای ويژه جنگ الکترونيک EA-6B و تجسسی + E-2C مستقر بود. گفتنی است اين ناو به بزرگترين کشتی جنگی دنيا معروف شده است.

غير از موارد فوق ۲ ناو مادر هليکوپتربر «باکسر» و پشتيبانی «بتن» در حال حفاظت از خليج فارس و گشت‌زنی در آبهای منطقه بودند. 

بسياری از کارشناسان نظامی-سياسی بر غير عادی بودن اين تحرکٌات تأکيد داشته و آن را در راستای طرح نو محافظه کاران آمريکا مبتنی بر حمله بسیار گسترده به تأسيسات هسته ای و نظامی ايران در صورت عدم تعليق غنی سازی اتمی از سوی جمهوری اسلامی می دانستند. 

هرچند دولت واشنگتن اقدامات خود را در جهت تهاجم نظامی به ايران نمی داند اما شواهد امر حاکی از حقايق ديگری است. واشنگتن پست حرکت اين ناو به سمت خليج فارس را اتفاقی هراسناک خواند. 

آيا می توان به صراحت اظهار داشت که ناوگروه ها و نيروهای آمريکايی تنها برای حفظ و حراست دموکراسی و امنيت کشورهای متحدشان پای به عرصه خليج فارس و منطقه می گذارند؟! شاید لازم است که آمریکایی‌ها بار دیگر سخنان مارک گافنی کارشناس مسائل سیاسی را به یاد آورند که می‌گفت: در صورت حمله نظامی به ايران، خون نيروهای آمريکايی خليج فارس را قرمز رنگ خواهد کرد. 

روزنامه‌های  صهيونيستی، در گزارشی در سال گذشته اذعان کردند که آمريکا از قابليت‌های نظامی دريايی ايران وحشت دارد. بنا بر اين گزارش، متخصصان تخمين زده‌اند که ايران در حال تقويت قوای نظامی خود در خليج فارس بوده است و در ميان ديگر جنگ‌افزارها، موشک‌های ناوشکن و قايق‌هاي تندروی اين کشور از همه کارآمدتر هستند.

در جبهه موشکی، سامانه‌های موشکی جديد ايران، اين اعتماد به نفس را به فرماندهان اين کشور می‌دهند که در صورت وقوع حمله نظامی، به سرعت ناوهای دشمن را نابود کرده و خسارات زيادی به ناوگان دريايی آمريکا وارد کنند. 

همچنین، پيشرفت‌های بزرگ ايران در موشک‌های ناوشکن نگرانی زيادی در ميان مقامات نظامی آمريکا مبنی بر شکست ناوگان‌های اين کشور در اولين ساعات جنگ احتمالی ايجاد کرده است. 

متخصصان حال و گذشته نظامی آمريکا عقيده دارند که افزايش خيره‌کننده موشک‌های کوتاه‌برد ايران که با تاکتيک‌های هجومی قايق‌های گشتی مسلح ترکيب مي‌شود، می‌تواند توانايی دفاعی بسياری از ناوهای مدرن آمريکا را فلج کند.

حال آمریکایی‌ها با تغییر رویکرد خود،بزرگترین جیره‌خوار خود در منطقه یعنی عربستان را وارد معرکه کردند.

تصاویر ماهواره ای که اخیراً از عربستان سعودی گرفته شده، بیانگر آن است که سکوهای پرتاب موشک در یک پایگاه موشکی تازه تأسیس این کشور، به سوی ایران و نیز سرزمین های اشغالی جهت گیری شده است. این امر بیش از هر چیز اثبات کننده اخباری است که از تلاش های جدید و جدی عربستان سعودی برای توسعه گستره فعالیت های نظامی در منطقه حکایت دارد.تصاویر ماهواره ای که اخیراً از عربستان سعودی گرفته شده، بیانگر آن است که سکوهای پرتاب موشک در یک پایگاه موشکی تازه تأسیس این کشور، به سوی ایران و نیز سرزمین های اشغالی جهت گیری شده است. این امر بیش از هر چیز اثبات کننده اخباری است که از تلاش های جدید و جدی عربستان سعودی برای توسعه گستره فعالیت های نظامی در منطقه حکایت دارد.، روزنامه انگلیسی »تلگراف« باانتشار یک تصویر ماهواره ای، به نقل از کارشناسان نظامی گزارش داده که موشک های موجود در یک پایگاه تازه تأسیس عربستان سعودی، ایران و نیز سرزمین های اشغالی را هدف گرفته است.به نوشته این روزنامه، متخصصان نظامی در موسسه IHS Jane’s Intelligence Review این موضوع را در جریان مطالعه تصاویر ماهواره ای مربوط به یک پایگاه موشک های بالیستیک میان برد در صحرای جنوب غربی ریاض دریافته اند. در این تصاویر، شماری از سکوهای پرتاب موشک رویت شده که مشخصاً به سوی شمال غرب تل آویو و شمال شرق تهران هدف گیری شده اند.

ترکیب و چیدمان این سکوهای پرتاب موشک که به نظر می رسد طی پنج سال گذشته در این محل مستقر شده اند. این فرضیه را تقویت می کند که عربستان سعودی، هم ایران و هم رژیم اسرائیل را به عنوان تهدیداتی علیه خوددر نظر می گیرد.تلگراف در این زمینه اشاره می کند که هرچند دولت عربستان سعودی همواره از طریق کانال های غیر رسمی با رژیم اسرائیل در تماس بوده، اما در مورد ایران، این هراس را دارد که حکومت شیعی ایران ، با به چالش کشیدن عربستان سعودی، خود را به عنوان قدرت اول منطقه خلیج فارس تثبیت نماید. ما فراموش نمی‌کنیم زمانی که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا برای تبریک پادشاهی ملک‌سلمان با او دیدار کرد،پادشاه عربستان صریحا اعلام کرد که ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

همگان دیدند که آل سعود چگونه عید قربان خود را با قربانی کردن حاجیان برگزار کرد.نکته جالب ماجرا آنجا بود که کشورهای دیگر به خصوص جمهوری اسلامی  ایران را باعث این فاجعه انسانی می‌دانستند.این دیدگاه احمقانه آل‌سعود با واکنش فرمانده کل قوا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روبرو شد.هشدار کم سابقه ایشان به مقامات سعودی مبنی بر اینکه "در صورت کوچکترین بی حرمتی به حجاج ایرانی و عدم بازگشت پیکر مطهر جانباختگان ایرانی حادثه منا، پاسخ ایران سخت و خشن خواهد بود"؛رعشه بر اندام آل‌سعود انداخت و موضع آنان نسبت به ایران را تغییر داد.در اینجا یاد ضرب‌المثل قدیمی ایران‌زمین می افتم که می‌گفت:"تا نباشد چوب تر؛فرمان نگیرد گاو و خر".

1ـ برخی تحلیلگران معتقدند ایران در ۳۵ سال گذشته اشراف اطلاعاتی بسیار مناسبی نسبت به ابعاد بسیار پنهان "اطلاعات داخلی" و شناسایی شخصیت های تاثیرگذار، موارد اختلافی، نقاط آسیب پذیر... و خاندان آل سعود جمع آوری کرده است. اما نکته قابل تامل این است که ایران تاکنون- همچنان که رهبر معظم انقلاب نیز تاکید کردند به علت رعایت حرمت برادری اسلامی و مصالح جهان اسلام- بنا به استفاده از آن را نداشته است. این در حالی است که قدرت اطلاعاتی عربستان نهایتا در استفاده ابزاری از گروه های تروریستی در برخی مناطق مرزی کشور خلاصه شده و البته سقف آن کم و بیش پر شده است. ایران در این زمینه هنوز اراده عمل برای استفاده از این اطلاعات فوق سری را نداشته است. در صورت شکل گیری این اراده – که به نحوه رفتار این روزهای مقامات عربستان، بستگی دارد- ابعاد قدرت اطلاعاتی ایران در این زمینه قطعا جهان را شگفت زده خواهد کرد.

2-یکی از  ابهامات استراتژیک مقامات اطلاعاتی و اندیشکده های نظامی غربی تاکنون عدم اطلاع و پیش بینی دقیق اقدام ایران در صورت استفاده و اراده از اقدامات خشن و سخت بوده است. این ابهام به گونه ای بوده است که مقامات اطلاعاتی غربی به همین دلیل ابزار جنگ علیه ایران را گزینه نامناسب می دانند. بر این اساس به اعتقاد این مقامات از آنجایی که ابعاد پاسخ خشن و سخت ایران بر هیچ دستگاه اطلاعاتی در دنیا قابل محاسبه و پیش بینی نیست، آینده و نتیجه عصبانی کردن ایران برای پاسخ خشن قطعا قابل تصور نیست. ضمن اینکه این ابهام به تنهایی یک ترس و وحشت استراتژیک در جبهه مقابل ایران در منطقه ایجاد کرده است.

دستگاه های اطلاعاتی غربی معتقدند در صورت اراده ایران برای استفاده از توان موشکی در همان روزهای اول بسیاری از پادگان های نظامی در اطراف خود را منهدم خواهد کرد. اما نکته مهمتر این است که ایران در اطراف خود می تواند، نقطه زنی موشکی داشته باشد. به تعبیر دیگر ایران قادر خواهد بود هر نقطه حساس را در اطراف خود به راحتی منهدم کند. این نقاط تنها شامل مراکز نظامی نخواهد بود و بلکه مکان هایی را در بر خواهد گرفت که محل حضور مقامات عالی سیاسی و تصمیم گیر یا نقاط استراتژیک اقتصادی جامعه هدف است.

 در کنار همه گزینه های سخت و خشن این موضوع نیز قابل تامل است که ایران در صورت اراده، قدرت بسیج کنندگی ملت های منطقه علیه عربستان را نیز دارد. تنها به عنوان نمونه میزان محبوبیت ایران در پاکستان به گواه نظرسنجی های معتبر غربی بالای ۷۰ درصد است و این در حالی است که پاکستانی ها تعداد زیادی قربانی در حادثه منا از دست داده اند و نسبت به عربستان موضع خشمگینانه ای دارند. ایران در صورت اراده می تواند با بسیج مردمی در کشورهای مختلف جریانی را تولید کند که در نقاط مختلف جهان اسلام، سعودی ها متحمل گزینه های سخت و البته غیرقابل مهار شوند. سعودی ها این نکته را نیز نباید از یاد ببرند که ایران بیش از ۳ دهه تجربه بسیج مردمی در مراسم برائت از مشرکین را در قلب عربستان دارد و این تجربه و البته در صورت اراده در ایران می تواند حج سال های آینده را همواره تحت تاثیر قرار بدهد.

عربستان سعودی همگان را عصبانی کرده است. اقدامات اخیر آنها از جمله جنگ سوریه،جنگ عراق،جنگ یمن،حادثه جرثقیل در مکه و فاجعه منا صبر همگان را لبریز کرده است.جمهوری اسلامی ایران آماده فرمان رهبر معظم انقلاب است تا عربستان آمریکایی را گوشمالی دهد.باید دید که تقدیر چه می‌کند، آل‌سعود این راه جاهلانه‌ای را که در پیش گرفته است،کنار می گذارد یا باید آنها را از صفحه تاریخ کنار گذاشت.

گزارش از حمیدرضا قربانی

انتهای پیام/