به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بدون شک کرملین پیش از انجام عملیاتهای نظامی هوایی خود، با همتایان خود در کاخ سفید گفتوگوها و مذاکراتی داشته است. در این یادداشت نگارنده درصدد است ابتدا به سخنان روسای جمهور روسیه و آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل اشارهای داشته باشد و پس از آن اهداف و پیامدهای عملیات نظامی روسیه در سوریه را مورد ارزیابی قرار دهد.
سوریه؛ نقطه اشتراک در گفتوگوهای مجمع عمومی سازمان ملل
پوتین و اوباما روز دوشنبه هفته گذشته در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند؛ دیداری که به گفته منابع دیپلماتیک هر دو طرف موضوع سوریه و اقدامات آتی نظامی روسیه در این کشور موضوع اصلی این گفتوگو بود.
کاخ سفید که تا ماهها قبل در پی براندازی دولت اسد و روی کار آوردن دولتی با گرایشات غرب گرایانه و معتدلتر بود، اکنون مواضع خود را تعدیلتر کرده و از همکاریهای روسیه و ایران در حل بحران سوریه استقبال میکند و چراغ سبز خود را برای مبارزه با داعش و جبهه النصره نشان داده است اما نباید فراموش کرد این چراغ سبز به معنای از بین بردن نیروهای مخالف بشار اسد توسط روسیه نیست؛ نگرانی که آمریکاییها همچنان با آن مواجه هستند.
پوتین در سخنرانی خود در سازمان ملل نیز به خوبی نشان داد همچنان خط بشار اسد خط قرمز روسیه میباشد. وی در همین رابطه همکاری نکردن با دولت اسد را اشتباهی بزرگ دانست و خودداری از همکاری با حکومت سوریه که در تقابل با تروریسم میباشد را اشتباهی بزرگ دانست. اوباما نیز در همین رابطه گروههای تروریستی که در منطقه موجب ناامنی شدهاند را فراتر از مشکل یک کشور دانست و برای مبارزه با داعش بر ضرورت همکاری کشورها تاکید کرد؛ اگرچه وی در نگاهی مخالف با پوتین، رئیس جمهور سوریه را به قتل عام متهم کرد. در این میان اگرچه در رابطه با عدم یا وجود بشار اسد در سوریه و گزینههای پس از آن اجماعی میان طرفین وجود ندارد، اما تقابل با داعش هدفی مشترک است. از یک سو کاخ سفید به خوبی میداند به تنهایی نمیتواند با داعش و النصره مقابله کند و از سوی دیگر کرملین به دنبال آن است به این بهانه از مواضع خود در سوریه دفاع کند.
اهداف راهبردی روسیه در حملات هوایی سوریه
پس از سقوط شهر ادلب به دست مخالفان دولت بشار اسد، پایگاه نظامی روسیه در طرطوس با تهدیدی جدی مواجه شد. از این رو صبح روز هشتم مهر ماه، رئیس جمهور پوتین از مجلس سنای روسیه خواست تا مجوز استفاده از نیروی نظامی در سوریه را صادر کند. اقدامی که اگرچه به گفته پسکوف، سخنگوی کرملین بنا به درخواست بشار اسد از همتای روسی خود صورت گرفته که از وی درخواست «کمک نظامی» کرده است. به موجب این تقاضا، سنای روسیه مجوز حمله نظامی به سوریه را صادر کرد؛ چراغ سبزی که تنها شامل حملات هوایی شد و حملات زمینی را در بر نگرفت.
روسیه که طی دو سال گذشته به موجب بحران اوکراین و تحریمهایی که از سوی غرب بر آن اعمال شده است با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، همچنان میکوشد از خارج نزدیک خود به هر قیمتی محافظت کند؛ حتی به قیمت هزینههای نظامی بالا یا متهم شدن به دخالت در امور دیگر کشورها. اگرچه اتهام دخالت روسها در امور داخلی دیگر کشورها (نظیر اوکراین و سوریه) همواره از سوی کرملین رد شده است که به عنوان نمونه میتوان به موضعگیریهای نماینده این کشور در سازمان ملل پس از تصرف کریمه و یا حملات نظامی روسیه به مواضع مخالفان سوریه طی روزهای اخیر اشاره کرد.
پیامدهای مداخله نظامی روسیه در سوریه
پس از حمله آشکار نیروهای روسیه به مخالفان دولت سوریه در خاک این کشور، برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که سیاستهای آمریکا و غرب و متحنشان در منطقه (عربستان و ترکیه) برای روی کار آوردن دولتی میانه رو و مخالف بشار اسد با شکست رو به رو شده است. اما از سوی دیگر این حملات واکنشهای طرفهای مقابل را نیز در پی داشت.
اشتون کارتر وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در واکنش به حملات روسیه به مخالفان بشار طی روسهای گذشته واکنش نشان داد و سیاستهای روسیه در منطقه را شکست خورده اعلام کرد.
وی در این رابطه گفت روسها تمرکز حملات نظامی خود را به همه گروههای مخالف دولت بشار اسد گذاشتهاند، حتی گروههایی که از نظر آمریکا باید در روند دولت انتقالی در سوریه مشارکت کنند.
حال به نظر میرسد اگر روسها نخواهند به توافقات انجام شده با آمریکا پایبند باشند و مواضعی فراتر از داعش و النصره را هدف قرار دهند، گره کور دیگری در روابط خود با آمریکا و نظام بین الملل پدید میآورند؛ اما در صورتی که بتوانند به درستی حضور خود را در سوریه مدیریت کنند شاید بتوانند در اوکراین نیز با طرف غربی به نتیجه ای مطلوب برسند.
سناریوهای مطرح در همکاری روسیه و آمریکا در سوریه
روسیه از سال ۲۰۱۳ تا کنون به دنبال تقابل خود با آمریکا بر سر موضوعاتی چون اسنودن، سوریه، اوکراین و در اوج آن اشغال کریمه تا حدودی در نظام بین الملل منزوی شد و رویکردهای منفعلانه این کشور در بهار عربی سیاست خارجی کرملین را با سردی مواجه ساخت. اما از سوی دیگر این کشور در صدد است جایگاه خود را در عرصه بین المللی بار دیگر به دست آورد و دیگر اشتباهاتی نظیر رویکرد منفعلانهاش در لیبی را تکرار نکند.
از سوی دیگر ورود این کشور به سوریه به صورت مستقیم و آشکارا میتواند با بحران اوکراین نیز ارتباطی مستقیم داشته باشد. روسها از یک سو در تلاش هستند به طرف مقابل وانمود سازند که بحران اوکراین آنها را از بازیگری در دیگر نقاط استراتژیک باز نمیدارد و از سوی دیگر به دنبال آن هستند در سوریه چنان قدرت نمایی کنند که از طرف مقابل بتوانند امتیازاتی در اوکراین بگیرند.
اما روسیه در این میان باید به خوبی میداند سوریه اوکراین نیست؛ روسها در موضوع اوکراین برای حفظ پایگاه نظامی خود کریمه را اشغال کردند اما در سوریه نمیتوانند طرطوس را اشغال کنند و یا تنها به داشتن آن بسنده کنند. حضور در سوریه نیازمند همکاری با طرف مقابل است تا هر کدام از طرفین بتوانند به صورتی نسبی منافع خود را دنبال کنند و پوتین به امید هواپیماهایش را در آسمان سوریه به پرواز در آورده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
انتهای پیام/