وهب پسر ارشد شهید همدانی گفت: تابستان امسال بود که به مشهد رفتیم، من خیلی دوست داشتم که با پدر به زیارت بروم. برایم جالب بود؛ چندین بار که به حرم امام رضا (ع) رفتیم، پدر جای بخصوصی را برای زیارت انتخاب میکردند. علت را جویا شدم اما پدرم از پاسخ گفتن طفره میرفت. بعدها فهمیدم آن جای بخصوص، جایی بود که پدرم به همراه همرزم قدیمی خود، شهید علی صیاد شیرازی به آن جا میرفتند و پدر با رفتن به آن مکان برای زیارت خاطرات خود و یار قدیمیاش را مرور میکرد.
محسن پسر دوم خانواده همدانی گفت: پدرم به خانوادههای شهدا و علیالخصوص فرزندان شهید، اهمیت بسیار زیادی میداد. یادم میآید شبی قرار بود یکی از فرزندان شهدا با پدر تماس بگیرد. انتظار پدر به درازا کشید و آن شخص تماس نگرفت. پدر به علت خستگی زیاد، به خواب رفت.
وی ادامه داد: زمانی که پدر خواب بود، فرزند شهید یاد شده با تلفن همراه پدر تماس گرفتند که من تلفن را جواب داده و گفتم که إنشاالله فردا با سردار صحبت خواهید کرد. هنگام صبح که پدر بیدار شدند، به بنده گفتند آیا آن شخص تماس نگرفتند؟ بنده پاسخ گفتم چرا، اما شما خواب بودید و من صحبت با شما را به امروز موکول کردم. سردار به شدت خشمگین شدند که چرا درخواست این فرزند شهید را رد کردید، شما حق چنین کاری نداشتید. این فرزندان شهید بر گردن ما حق دارند.
محسن همدانی خاطرنشان کرد: یادم میآید که آن روز پدر برخورد بدی با من داشت.
وهب همدانی پسر حاج حسین همدانی در پایان با اشاره به حضور گسترده مردم تهران و همدان در تشیع پیکر سردار شهید حاج حسین همدانی عنوان کرد: از همه مردم عزیز و شهیدپرور تهران و همدان تشکر میکنم که ما را تنها نگذاشتند و ما را در تشییع پیکر پدرم همراهی کردند. همچنین تشکر ویژهای از مقام معظم رهبری دارم که با پیام خود باعث دلگرمی خانواده ما شدند.
انتهای پیام/
ای فرزندان شهید همدانی قدر خودتان را بدانید و دشمن با لباس های مختلف سراغتان خواهند آمد مواظب خود باشید که البته سراغ خیلی ها رفته اند
این مسئله که به یاد شهدا و فرزندان شهدا باشیم واقعا کمترین کاری است که نظام مقدس جمهوری اسلامی می تواند برای فرزندان شهدا که یادگاران شهیدان در بین ما هستند بکند. بنده خودم در دوران تحصیل در مقطع دکتری دانشگاه فردوسی دوست بسیار عزیزی داشتم که ایشان سید و از فرزندان شهدای نگ تحمیلی بود. اما ایشان به حدی بزگوار بودند که ما به طور غیر مستقیم متوجه شدیم که فرزند شهید هستند. هیچ گاه از نظام طلبی نداشته و ندارند. اما متأسفانه ایشان بعد از گذشت دوسال از فراغت از تحصیل خود در مقطع دکتری به دلیل روحیه خاصی که دارند نتوانسته اند در بازار کار جذب شوند و از طرفی به دلیل تواضعی که نشان می دهند درخواست عضویت هیأت علمی ایشان در دانشگاه که واقعا هم از لحاظ علمی و نیز عقیدتی صلاحیت ایشان ثابت شده است، هنوز به جایی نرسیده است و ایشان در شرایط مناسبی به سر نمی برند. به خدا بنده هم به خاطر رضای خدا شاید بهترین موقعیت را همین جا دیدیم که شاید مسئولی این مطلب را پیگیری کند. اگر لازم شد شماره تماس ایشان را از طریق ایمیل در اختیار خواهم گذاشت.