به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در هیئت انجام دادن هركاري سعادت می خواهد؛ از هیئت داری گرفته تا جفت كردن كفش، چاي دادن و آشپزي كردن. همه اين كارها به سن و سال هم ربطي ندارد و مهم براي بچه های هیئت اداي وﻇيفه است.
ماجراي ساخت حسینیه
اصالت حاج محمود و خانواده اش از همدان است اما خودش متولد تهران است. پایه شکل گيري هيئت علمدار كربلا از هيئت جوانان حضرت علي اكبر(ع) ریشه مي گيرد كه قبل از انقلاب یك هيئت سيار قرآني در محله بوده است. این هيئت مخصوص جوانان محله بوده و حاج محمود هم در آن شركت مي كرده تا اینکه هيئت علمدار كربلا را پایه گذاري كرده است. قصه ساخت حسينيه هم زیباست كه حاجي برایمان تعریف مي كند: «بعد از ازدواج ساختمان ۲ طبقه ای ساختم. طبقه پایين خودم بودم و پدر و مادرم طبقه بالا زندگي مي كردند. خانه خودم در ماه محرم هيئت مي شد و از طبقه پدر و مادرم براي تداركات هيئت استفاده مي كردیم تا اینکه بنا به دلایلي مجبور به فروش آن خانه شدم و یک زمین ۱۶۰ متری در كوچه دو شهيد خریدم. تابلوي هيئت هم سركوچه قبلي ماند و محرم آن سال مراسم را در كوچه دو شهيد برگزار كردم. دوست داشتم زمينم را بسازم و هيئت را مثل قبل در خانه ام برپا كنم اما آن زمان شهرداري اجازه ساخت نداد. به همين خاطر به بنگاه سپردم كه در كوچه چيتگري اگر خانه اي بود، برایم جور كنند. یك روز از بنگاه زنگ زدند و گفتند كه خانه اي كه مدنظرت است را پيدا كرده ایم، قيمتش هم ۴۰ تومان است. ما رفتيم پاي معامله، گفتند ۴۵ تومان. هفته بعد هم باز قيمت را بالا بردند و بعدش گفتند، نمي فروشيم. داشتيم با پسرهاي خانواده وارﺙ صحبت مي كردیم كه مادرشان به بنگاه آمد و گفت: «من به جز آقامحمود، خانه ام را به دیگران نمي فروشم چون خبر دارم كه مي خواهد چه کار كند.» این طوري قسمت شد كه خانه را خریدیم. جالب اینکه آن زمان من ۵ تومان پول دستي گرفتم و پول پيش دادم و مانده بودم كه بقيه را چطور جور كنم كه یك روز از بنگاه زنگ زدند و گفتند كه براي زمين كوچه دوشهيد مشتري پيدا شده است. هرچه گفتم آنجا جواز ساخت نمی دهند، گفتند شما كاري نداشته باشيد ما این زمين را می خواهيم. این طور شد كه آن زمين را فروختم و پول این خانه را دادم. حياطش بزرگ بود. داربست زدیم و آن را حسينيه کردیم و بعد از چند سال ساختيم. الان هم زیرزمين و حياط خانه، حسينيه شده است.»
خلاقيت در حسینیه
نام حضرت ابوالفضل(ع) هميشه ما را به یاد سقا و دست هاي بریده اي می اندازد که به اميد آوردن آب به فرات زد. هيئت علمدار كربلا در محله جوادیه به خاطر سقاخانه و كف العباس(ع) معروف است. وارد كوچه چيتگري كه ميشوي، بين دیوار منزل و حسينيه، سقاخانه و عکس شهدایي است كه به نوعي از این هيئت برخاسته اند. این پيرغلام اهل بيت(ع) درباره كف العباس(ع) مي گوید: «این كف العباس(ع) را شبيه كف العباس(ع) یعني جایي كه دستان حضرت ابوالفضل(ع) قطع شده ساختم. وسط حسينيه یك ستون وجود داشت كه فکر من را مشغول كرده بود با آن چه كار كنم. تا اینکه تصميم گرفتم به یاد دست هاي بریده حضرت ابوالفضل(ع) طرح كف العباس(ع) را در آنجا پياده كنم.» هيئت علمدار كربلا یك هيئت قوميتي نيست و از همه قوميت ها حتي از شهرهاي دیگر براي عزاداري به این هيئت مي آیند.
خانواده اﻡ ﻛﻔﺶ ﻋزاداران را جفت میﻛﻨﻨد
حرف هاي حاج محمود به قدري دلنشين است كه فقط گوش مي سپاریم به گفته هایش: «در دستگاه امام حسين(ع) نوكري هم افتخار است. هرچه باشد، اگر توفيق و سعادت پيدا نکنيم، نمي توانيم به مراسم عزاداري برویم. پيراهن سياه پوشيدن هم لياقت مي خواهد. شاید شما هم افرادي را دیده باشيد كه تا ورودي حسينيه آمده اند اما تلفن همراهشان زنگ خورده و نتوانسته اند به حسينيه و مراسم عزا برگردند. فرقي نمي كند چاي ميریزي یا كفش جفت مي كني، همه اینها توجهات خودشان است. من هميشه مي گویم كسي كه در آشپزخانه عرق مي ریزد، اجرش بيشتر از مداح است. همه خانواده در كارهاي هيئت كمك مي كنند. من خانه و زندگي ام را با دستگاه امام حسين(ع) شریك هستم. به زن و بچه ام مي گویم كه عزادارها مهمان حضرت ابوالفضل(ع) هستند. مراقب باشيد كه به آنها بي احترامي و بي حرمتي نکنيد. به همين خاطر خانواده ام كفش عزاداران را جفت می كنند. همه اینها را از لطف خدا و همراهي همسرم دارم. اگر در دنيا دو نفر خوشبخت باشند، یك نفرشان من هستم!»
منبع: مهر
انتهای پیام/