به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ازسمنان؛ احمد نادعلیان يكي از چهره هاي شناخته شده هنر محیطی در عرصه بين المللي است. در حال حاضر اغلب در طبیعت زندگی میکند، به گوشه و کنار جهان سفر میکند و در یک عرصه بین المللی هنر محیطی اجرا میکند. آثار او در بیش از 40 کشور دنیا در شرق تا جزایر ژاپن در شمال تا جزایر شمالی فنلاند در قطب و در غرب تا غربی ترین نقطه امریکا پراکنده هستند. ایشان یک هنرمند برجسته هنرهای محیطی و زمینی ایرانی است. او بیشتر بهخاطر کندهنگاری بر روی سنگهای رودخانه شناخته شدهاست. فعالیتهای هنری او همچنین شامل حجاری، چیدمان، کارهای چندرسانهای و اینترنتی (نتآرت)، چیدمان ویدئویی، کارهای تعاملی و اخیرا ساخت آهندیسها است.
با جناب استاد نادعلیان به بهانهی برپایی جشنواره هنر محیطی در شهرستان مهدی شهر، به گفتگو نشستهایم.
سین: خودتان را معرفی کنید؟جیم: احمد نادعلیان هستم. زاده 2 تیر سال ۱۳۴۲ در سنگسر، دانش آموخته نقاشی و دکترای فلسفه هنر در زمینه تخصصی نقاشی و تزئینات دیواری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشگاه مرکزی انگلستان (UCE)
سین: موفقیتهایی که در این عرصه بدست آورید را برای ما بگویید؟جیم:
2002: اعطای نشان نتآرت (هنر شبکه و اینترنتی)
2005: جایزه بزرگ و سیمرغ طلایی دوسالانه تاشکند
2006: انتخاب به عنوان یکی از هنرمندان محیطی سال در آمریکا
2009: انتخاب به عنوان هنرمند برگزیده موزه سبز آمریکا
سین: برای مخاطبان ما، یک تعریفی از هنر محیطی ارائه دهید؟جیم: هنرمحیطی به هنری اطلاق میشود که هنرمند با استفاده از امکانات موجود در طبیعت یا با جابهجایی آنها بصورت خیلی محدود تا به آنجا که به محیط آسیب نرسد، عناصر را در وضعیت یا در ترکیبی چیدمان میکند که از آن مفهومی استنباط میشود که لزوماً مانا نیست و با رسانهها ثبت میشود. در طبقهبندی هنر محیطی گاهی رویکرد زیست محیطی که به زبان طبیعت و آسیبهای آن توجه معطوف میشود، گاه ترکیبی زیباشناسانه است و گاهی هنرمند با مواد دور ریز زبالهها، یک هنر بازیافتی را خلق میکند و حتی نمونه آثار نادری وجود دارد که در شهر و به دور از طبیعت کار میشود.
سین: آیا در هنر محیطی لزوماً مولفههای بومی مطرح است؟جیم: آنهایی که در خاور دور، آمریکا، اروپا و آسیا زیست میکنند، هرکدام ویژگیهای خاص محیطی خودشان را دارند، اما آنچه در ایران تجربه نشان داده است هم از نظر جابهجایی و رفتن به حوزههای مختلف متنوع است و هم از نظر موجودیت ماده بومی که به روی کار تاثیر به سزایی دارد و ازجهتی ایران مهد فرهنگ است و دارای آداب و رسوم و سنن اقلیمی متنوعی است که همهی این موارد در هنر محیطی نمود پیدا میکند، در هنری که با کالبد انسانی انجام میشود توجه ویژهای به آیینهای اقلیمی هر منطقه میشود.
سین: چه رویکردها و گرایشهایی در هنر محیطی ایران دیده میشود؟جیم: خیلی از هنرمندان در کارهایشان به اسطورههای کهن ایرانی مانند آناهیتا، مادر زمین و امثالهم توجه میکنند، برخی از هنرمندان توجهشان به آیینها است، آیینهایی که در مراسم بزرگداشت طبیعت استفاده میشود و از آنها یک استنباط فرهنگی صورت میگیرد. گاهی از صنایع دستی که بومآورد آن منطقه است و آلاینده نیست و در واقع هدف هنرمند از این کار کمک به زیست محیط است. به رغم اینکه امروزه در زندگی مصرفگرایی خیلی از مواد دور ریخته میشود، مادربزرگها در گذشته با ساختن بقچههای چهل تکه از تکه پارچههای دورریز و یا درست کردن ساک و کیف دستی با نوشیدنیهایی که روکش پلاستیکی داشتند در واقع یک هنرمحیطی انجام میدادند که امروزه هنرمندان محیطی در جهت احیای آن تلاش میکنند.
سین: از دیدگاه حضرتعالی اساساً هنر در خدمت طبیعت است یا طبیعت در خدمت هنر؟جیم: انسان با زندگی در طبیعت در یک تعامل دوسویه است یا در یک اصل کلیتر انسان بخشی از طبیعت است، پس انسانی که جزئی از طبیعت است، پس رفتارهایش همگن با طبیعت است. زمانی که دید خردگرایانه به رفتار مصرفگرایانه قالب شود، انسان به عینه میبیند قبل از اینکه به طبیعت آسیب رسانده شود، به خود اوست که آسیب رسیده است در نتیجه این یک امر دوسویه است. در واقع یک زندگی مسالمتآمیز از قعر و جهان اکبر که کل و جز در کنار هم مطرح هستند تا این که یکی فرمانده و یکی خدمات دهنده خطاب شود.
سین: روند رشد هنر محیطی در ایران را در قیاس با سایر کشورها چطور ارزیابی می کنید؟جیم: در کشور ما از کمیت و کیفیت خوبی برخوردار است. یکی از دلایش این است که در فرهنگهای باستانی ایران همواره به بهداشت محیط و محیط زیست توجه میکردند، حتی در آیینهای کهن قبل از اسلام و دورهی اسلامی نیز این موضوع مدنظر بوده است و علاوه بر این مورد، هنر محیطی هنر کم هزینهای است و از آن جایی که ما جمعیت جوانی داریم و چون خیلی از سیاستمداران و دولت مردان برای این عرصه برنامه و بودجهای ندارند، خیلیها به صورت خود جوش دست به فعالیت میزنند و در واقع یک فضای جدید اجتماعی را تجربه میکنند که در کنار آن نیز شرایط گردشگری فرهنگی نیز فراهم میشود و همچنین رسالت زیست محیطی خود را انجام میدهند و تنوع اقلیم طبیعی و جغرافیایی ایران نیز خیلی کمک میکند. در ایران ما از جنگل انبوه تا کوهستان و کویر برخورداریم. ایران دربردارندهی فرهنگ تمامی کشورهای همسایه است در صورتی که هرکدام از کشورهای همسایه تک فرهنگی هستند که این یک معیار مثبت دیگر است. در حوزههای جهانی میدانند که ایران از نظر کیفی و کمی در حوزه هنر محیطی فعالیت زیادی دارد.
سین: برای مخاطبان ما توضیح میدهید که چرا جشنواره هنر محیطی در مهدیشهر برگزار شده است؟جیم: کسانی که میدانند من متولد مهدی شهر هستم و کارهای مرا دنبال میکنند شاید به زعم آنها باید در وهلهی اول ضرورت زیست محیطی لحاظ شود و آنها فکر میکنند چون من به همهی شهرها میروم چرا نباید در اینجا حضور داشته باشم. در حقیقت این یک انگیزه اولیه است و شاید برخی این استنباط یا آگاهی را داشته باشند که این هنر در اینجا نیز باید ارائه شود. مگر چند هنر پیشرو و فراگیر ملی و یا فرا ملی در اینجا داریم که هنر محیطی نیز جزو آنها باشد.
به گاه استدلال انگیزهی اول قوی است. زمانی که ما میخواهیم استان را از تک صدایی خارج کنیم و افرادی خارج از استان یک سری مسائل فرهنگی را با خودشان هدیه بیاورند و افرادی از خود استان داشتههایشان را از قبیل قومی، فرهنگی و تواناییهای هنری عرضه کنند، این تبادل هم به نفع جامعهی میزبان است هم به نفع جامعهی مهمان.
من در اینجا به دنیا آمدهام و ده روزه بودهام که مرا به زیر چنین گهوارهای بردند، خنکی که از زیر این چادر در این ظل آفتاب میآید، تمام وجود مرا احاطه کرده است و تمام رویاهایی را که در گهواره دیدهام و شعاع نوری که از یک روزنه به درون چادر میتابید، هیچ گاه فراموش شدنی نیست. حال شما به عنوان یک کوچرو و دهاتی به شهر میروی و سپس به پایتخت ، سپس به خارج از کشور و میبینی که در نهایت انسانها به دنبال همزیستی با طبیعت هستند، از همین جهت از چیزهای صنعتی اجتناب میکنند رو به مواد ارگانیک آوردهاند. خب منی که هنوز نتوانستهام از فضای زندگی گذشتهام فاصله بگیرم چرا باید آن را فراموش کنم و این مسیر را بروم و دوباره برگردم به اصل خویش.
شاید تفاوت من با آنها در این است که آنها فکر میکنند شهرشان را باید مرمر کنن، نقش برجسته بزنند، همهی بلوارها را برج بزنند و اینها را نشان دهندهی تمدن میدانند. در حالی که آنها به راحتی دست یافتنی هستند اما این به راحتی قابل بازگشت نیست. زیستن در سیاه چادر واجد تمام مولفههای زیست محیطی است.
چون تمام عناصر به کار رفته در چادر تجزیه پذیرند، چرا که از دل طبیعت هستند مانند موی بز، پشم، تیرک چوبی و...، اگر عشایر سنگسری میلیونها سال زندگی کنند، از روی کرهی زمین نه چیزی کم میشود و نه زیاد. نگاه که میکنی میبینی همهی توانمندیها و راهبردها در سیالیت است، چرا که انسان یاد بگیرد که خودش را با شرایط تطبیق دهد.
در زندگی عشایری آموختهاند اگر پاییز است به سمت کویر حرکت کنند، اگر بهار است و علف برای احشام نیست به نوک قله بروند و همهی اینها یعنی طبیعت حکمفرمایی میکند و این حکم فرمایی و همزیستی در جزء جزء این چادر بوده است. از هنرمندانی که در اینجا حضور دارند جویا شوید با وجود تمام شرایط سخت از قبیل سفت بودن زمین، امکانات کم، آفتاب و... باز حاضر نیستند این جشنواره را در یک سالن اجرا شود و غذاهایی در ظروف یکبار مصرف به دستشان داده شود و...، آنها آمدهاند این تجربه را در زیر چادر و در دل طبیعت داشته باشند؛ یک تجربهی جدید. و نکتهای دیگر، با وجود اینکه مسئولان از مدتها پیش در جهت برپایی چادر و کمک رسانی برای جشنواره قول داده بودند ولی عصر گذشته چادر را برپا کردهاند که این اقدام دیرهنگام موجب شده است که شأن و معماری آن، آن طور که باید بیان نشود و سازوکارش به آن شکلی که بوده است نباشد. این چادر نسبت به واقعیتش یک شوخی است. این شوخی ناشی از عدم آگاهی ارشاد، میراث فرهنگی، شورای شهر و... نسبت به پیشینهی فرهنگی است که دارا هستند. یقین دارم هنوز به ارزش این محیط و فضا آگاه نیستند.
سین: شما با کارهایی که تا به حال انجام دادهاید، خواهان انتقال چه مفهومی بودهاید؟جیم: اگر بلندپروازانه نباشد، اول از همه خواهان بهبود روابط خود با محیط و طبیعت هستم. اگر هر کسی این اصل را بیاموزد شرایط کلی زمین بهبود خواهد یافت. هنر محیطی به عکس فکر میکند و میگوید اگر انسانها در ابتدا از خودشان، خانوادهشان، چادرشان شروع کنند، تک به تک افراد آسیب نرساندن به طبیعت را یاد میگیرند، آن وقت است که کل زمین درست خواهد شد. لازم نیست کسی از آن سمت دنیا بیاید و شرایط را برای تو بهبود ببخشد. برای حل مسئله ریزگرد باید منشا آن را جست. نباید به نتیجهی غایی پرداخت. باید دید سرمنشا کجاست.
سین: هنرهای ابداعی خود را برای ما شرح میدهید؟
جیم: من چیزی را ابداع نکردهام بلکه فقط چیزهایی را که در گذشته بوده است آنها را احیا میکنم. سنگ به روی طبیعت میتراشم، انسان نخستین این کار را انجام داده است. اگر مهرهای میغلتانم در هزارهی سوم این کار انجام شده است. فقط همهی اینها فراموش شده است. شاید در برخی موارد مانند دوچرخهی صلح که روی ساحل رکاب زدهام امروز از آن بشود تحت عنوان ابداع نام برد. ما خوب نگاه نکردهایم. بعضی از مجسمههای من با نمکی است که گوسفندان آن را لیس زدهاند و در کتابهای بین المللی نیز چاپ شده است. اما در واقع من کاری نکردهام کاری که من انجام دادم از یک چوپان نیز برمیآمد. اما نکته در وجه هنری است که میخواهی بگویی ذره ذره که حجم این سنگ تغییر میکند، صیقل مییابد، زیبایی دارد. حال که تو این زیبایی را دیدهای و آن را برای مخاطب بیان میکنی، بیننده هم از آن لذت میبرد. انسان چیزهایی را دفن میکند که برایش ارزشمند است.
سین: دلیل شما از رها کردن آثارتان در نقاط مختلف جهان و دفن آنها چیست؟جیم: از طبیعت فقط میشود مصرف کرد و نه آنکه چیزی را از آن برداشت. زمانی که شما از نظر فرهنگی مصرفکننده باشی بالاخره روزی موجودیتت تمام خواهد شد ولی زمانی که اهدا کننده باشی طبیعت به شکل پویا به حیات خود ادامه خواهد داد. انسان چیزهایی را دفن میکند که برایش ارزشمند است. هدفم از دفن آثارم این است که آنها هدیهای برای نسل آینده است که یقین دارم نسل آینده آنها را پیدا خواهند کرد.
افراد زمانی که به جایگاه قدرت تکیه میزنند به منافع اقتصادی کوتاه مدت فکر میکنند و به همین خاطر آنها حاضرند به راحتی یک باغ را تغییر کاربری بدهند و درختی را قطع کنند تا ماشینشان راحتتر عبور کند و خیلی چیزها را رعایت نمیکنند به دلیل اینکه منفعت طلب هستند و اگر چشم اندازشان وسعت بیشتری داشته باشد و آینده نگری بیشتری داشته باشند، میتوانند در واقع از طبیعت بهره بیشتری ببرند که امروز تحت عنوان محیط زیست پایهدار از آن نام برده میشود.
سین: آیا شما با هنر محیطی مسیری میانبر برای ایجاد فرهنگ محیط زیست است؟جیم: در قرن 21ام یک فرد نمیتواند تاثیر عمیقی روی تک تک افراد کرهی زمین بگذارد، مهم این است که هرکس آنچه را که فکر میکند درست است انجام دهد و هرکس در جهت بهبود شرایط تلاش کند و افراد نقش پیامبران را بازی نکنند.
سین: حرف آخر؟جیم: شواهد زیست محیطی نشان می دهدکه بحرانهای تیره و تاری برای کرهی زمین ایجاد خواهد شد. انسانها برای یک جرعه آب و تکه زمین میجنگند و البته به موازات آن رشد آگاهی انسانها میتواند کمک کننده باشد.
انتهای پیام/گ