سیاه نمایی، موضع بی طرفانه نداشتن در برجام، پوشش تلویزیونی نامناسب، ظلمی که بر برجام رفت همه و همه اتهاماتی بودند که در جلسه فراکسیون اکثریت مجلس نهم با محمد سرافراز متوجه وی شد.

ساز مخالف میزنیم، حرف از سوابق میزنیم
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از ایران خبر محمد سرافراز رئیس صدا و سیما در حالی روز یکشنبه به دیدار اعضای فراکسیون اصولگرا رفت که احتمالاً اصلاً فکر نمی‌کرد گرزهای برخی نمایندگان بر روی دوششان باشد و شمشیرهای آخته به سویش از غلاف درآمده، یکی موضع معاونت خبرش در برجام را زیر سوال میبرد، دیگری گزارش هایش در پوشش برجام را توجیه معرفی می کرد، سومی به سیاه نمایی محکومش می کرد و برخی دیگر هم او را ظالم به برجام و کم لطف بر آن معرفی می‌کردند و البته چوب تهدید هم همچون همیشه در میان که دستگاه متبوعش بی گمان به تحقیق و تفحص مجلسیان بی گمان دچار خواهد شد.

افزون بر این انتقادها و اتهام ها، حضور یک مولفه اساسی در برخورد جمع منتقد از سرافراز (که علی الاغلب به عنوان فردی اصولگرا در آرایش سیاسی موجود جامعه شناخته می‌شود) بیش از دیگر مولفه‌ها خودنمایی می‌کند و آن اینکه عمده این مسائل به معاون خبر منصوب او مرجوع میشد. معاون خبری که پیشتر و بیشتر از ناحیه اصلاح‌طلبان و اعتدالیون هم به لطف نوازش‌ها شده بود.

پیمان جبلی در نگاه فراکسیون اصولگرا حاشیه‌دار معرفی شده است حاشیه‌ای که در اطراف برجام شکل گرفته است، حاشیه‌ای که به زعم منتقدین صدای مخالفان برجام را بر صدای موافقان تفوق داده است، حاشیه‌ای که دوربینش بر مخالفین برجام متمرکز بوده و مخالفین را کمتر دیده است، حاشیه‌ای که در مونتاژ ضبط شده‌هایش قیچی برنده‌تری بر موافقان برجام گذشته و مخالفان برجام را به لطف نواخته است، حاشیه‌ای که حتی اگر هیچ کدام از این کارها را نکرده بود یک جرم اساسی داشت و یک تقصیر اصلی و آن اینکه معاون سعید جلیلی بوده است.

پر واضح است که حاشیه‎دار در ادبیات سیاسی رایج ما فقط به دلیل اینکه حاشیه دار است محکوم است به گونه‌ای که حتی به رئیس فرد حاشیه دار اجازه داده نمیشود نوری بر حاشیه‌هایی که ادعا می‌شود معاونش ایجاد کرده بیندازد و اضلاع و ابعاد حاشیه‌اش را بشکافد بلکه اقناعی حاصل شود. در جلسه ای چند ساعته آنگاه که فقط 10 دقیقه برای دفاع از عملکرد یکساله سرافراز (که البته از هر سو مورد هجوم واقع شده است) اختصاص می‌یابد معلوم نیست پاسخ کدام اتهام را میتوان داد و البته معلوم نیست که به چه میزان میتوان مفروضات شکل گرفته طی ماهها را به دقایقی چند حداقل با علامت سوال مواجه کرد و صد البته معلوم نیست به فرض تمرکز کل 10 دقیقه به روشنگری درباره برجام چطور میتوان بحث را به فرجام اقناع رساند.

در تحلیل آنچه در جلسه یکشنبه فراکسیون اکثریت مجلس نهم با رئیس رسانه ملی گذشت میتوان چندین گمانه مطرح کرد.

اول: آنکه در عالم واقع چنان که این دسته از نمایندگان مجلس گفته‌اند موضع رسانه ملی و بویژه معاونت خبر پوشش جانبدارانه و یکطرفه برجام بوده است. اگر چنین باشد آنگاه حقاً عباراتی چون ظلم به برجام و سیاه‌نمایی برجام و ... کاملاً مصداق رویکرد صدا وسیما خواهد بود. این در حالی است که در نامه 9 بندی رهبری عملکرد رسانه ملی در تصویرگری کامل موافقتنامه برای افکار عمومی ستایش شده است والبته سست بنیانی این مساله که در قالب یک ادعا که نه جایی ثبت رسمی شده و نه از سوی فرد ثقه‌ای مورد تأئید قرار گرفته روشن میشود. این فراز رسانه‌ای شده که می‌گوید "صدا وسیما ادعا داشت چون رهبری نسبت به برجام انتقاد داشتند ما هم مجبور شدیم این گونه عمل کنیم" بدیهی است که حرف بی سند زدن انگار چنانکه عادت مالوف بسیاری است از آن جهت که بی هزینه ترین چیزها از یکسو و البته پر سودترین آن‌ از دیگر سو است همچنان در سپهر سیاسی ایران خوش جایگاه است و البته پر واضح است که در مقابله یک ادعا و یک نص صریح کدام یک ارجع خواهند بود. می‌ماند تفسیرهای خود خوانده‌ای که گاه و بی گاه از کدام بزرگان هزینه سیاست می‌شود و مصادره‌هایی که برای اثبات ادعا و البته اسکات خصم بر زبان‌ها جاری می‌شود.

دوم: آنکه هرگاه قصد شود سخن حق شنیده نشود هیچ استدلال و برهانی راهگشا نخواهد بود چنانکه گویی در این جلسه اصرار بر نشنیدن بوده است و الا آنگاه که رئیس صدا وسیما از دقایق پخش صدای مخالفان سخن می‌گوید و به شکل کمّی به اشکال دوستان پاسخ می‌گوید جواب دریافتی وی این است که این‌ها توجیهات است. شاید این برخورد مصداق قصه معروف شخصی باشد که از او سراغ مرکز زمین را گرفتند و پاسخ داد اینجا که من ایستاده‌ام مرکز زمین است واگر غیر این باور دارید ثابت کنید... و البته مصداقی از فراموشی اصل عقلی و اصولی البینه علی المدعی...
 
سوم: به نظر میرسد جرم پیمان جبلی واقعاً این نباشد که معاون سعید جلیلی بوده است چه آنکه مجرم تر از او بسیارند. از آنان که در ستادهایِ.... نمایندگیِ.... بر عهده داشته‌اند و یا در دولت هایِ .... مناصب عالیه را عهده دار بوده‌اند و اینک در آسایش کامل و آرامش مطلق همچنان صاحب منصبند و ..... احتمالاً و به این استدلال اگر پیمان جبلی قدری گشاده دست تر با دیگران برخورد می‌کرد و آنان را نمی‌رنجاند و اگر به گونه‌ای عمل می‌کرد که اصطلاحاً در هیچ حکومتی اعدام نمیشد (چنانکه بسیاری کردند و همچنان بر استر مراد سوارند) درچنان شرایطی حتماً معاون جلیلی بودن نه تنها برایش حاشیه ایجاد نمی کرد بلکه بر افتخاراتش می‌افزود. شاید کافی بود پیمان با دیگران پیمان می بست چشم ها را هر از گاهی بر هم نهد و برخی ها و برخی عملکردها را نادیده بگیرد ، سوء مدیریت دیگران را بر روی آنتن مدیریت کند و در یک کلام بگذرد تا از او بگذرند که البته انگار نخواست چنین پیمانی ببندد. شنیده‌ها بسیار است که از او خواسته شده فلان را بر آنتن پخش نشاند و بهمان را از نقد عملکرد وارهاند و البته گزارش‌ها هم کم شمار نیستند که از او تقاضاهاست که در سیما و صدا، شبکه خبر و هر جا که در آن از اعتبار اثری است سفارش کند تا احیاناً گزارش سو عملکرد نبیند.

چهارم: شاید این دست رفتارها و گفتارها در این روزها طبیعی باشد چون تا اسفند ماه زیاده زمانی باقی نمانده است. شاید باز هم نزدیکی به انتخابات، انتخابهایمان را دچار تغییر و تحول کند. شاید ساز مخالف زدن و صحبت از سوابق کردن سرافراز را از پیمانی که با پیمان جبلی بسته منصرف نکند که احتمالا همینطور است. اما برخی صندوق های اسفند ماه را به رای موافقت پر کند که البته معلوم نیست احتمالا اینطور باشد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۵۲ ۱۳ آبان ۱۳۹۴
متن خیلی پر معنا و زیبا بود!!! اما باید چند بار بخونمش تا بفهمم منظور نویسنده چیا بود چیا نبود البته مقداریش رو فهمیدم!!!در کل ممنونم!!