به گزارش
گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عوامل زیادی در فرهنگ لباس پوشیدن و به اصطلاح خوشتیپ به نظر آمدن موثرند که تحت عوامل مختلفی افراد با آنها سروکار دارند. بسیاری از مردم دنیا برای اینکه زیبا و شکیل به چشم آیند. دست به انجام کارهای مختلفی میزنند. یکی از آن کارها پوشیدن لباس خوب و مناسب است. این موضوع خوب و مناسب در هر جامعه و قشر و طبقهای متفاوت است و متفاوت بودن یعنی فرهنگ.
فرهنگ لباس پوشیدن بین هر قوم وقبیلهای به شکل مختلف دیده میشود. این اشکال متنوع فرهنگ، از این شهر تا شهری دیگر متفاوت است.
ناگفته نماند یکسری عوامل در همه فرهنگها وجود دارد که دیگر مرز و فاصله نمیشناسد. یعنی بعد از تبدیل شدن به خوراک و یک مقوله غالب،رنگ پوست و زبان و ... هم دیگر مهم نیست . برعکس! اینجاست که نه تنها غریبگی از بین میرود، بلکه یک آشتیکنان واگیردار بین فرهنگها و طرز لباسپوشیدن به وجود میآید که به هیچ وجه نمیتوان از آن فرار کرد.
در واقع عدهای از مردم مایل هستند تا هماهنگ با اصطلاح مدی شوند که در جامعه وجود دارد. مدی که مورد پسندگان همگان است. زیرا در این صورت که خوشتیپ به نظر میرسند. عنوانی که برای گرفتن تاییدیه جمعی همیشه مورد توجه است. در غیر این صورت ممکن است همان افراد تبدیل به یک وصله ناجور شوند. وصلهای که اگر همرنگ جماعت نباشد حتما طرد خواهد شد. حال این روحیه از کجا نشات میگیرد و به خورد آدمها میرود جای بحث دارد
یکی از دلایلی که میتوانیم به آن اشاره کنیم همهگیر شدن مد لباس است. مدی که با سرعتی بسیار زیاد و از راههای مختلف وارد جامعه میشود. یکی از این راهها میتواند رسانههایی مانند شبکههای مختلف ماهوارهای باشد. شبکههایی که به شکل تخصصی در این زمینه کار میکنند. با تبلیغات وسیع لباسهایی که در صورت پوشیدن آنها تبدیل به یک آدم شیکپوش میشویم. چاپ نشریه و مجلههای مد و لباس و برگزاری شوهای لباس هم از این قافله عقب نمانده و هر روز با گسترش کار خودشان، بیشتر و بیشتر مردم را درگیر این موضوع میکنند. چرا که شرط زندهبودن و نفس کشیدن کمپانیهای تولید پوشاک و لباس، رفتن مردم به سمت این محصولات است.
فراموش نکنیم این محصولات و لباسهایی که عرضه میشوند همیشه هم مورد تایید نیستند. یعنی سنجاقشدن یک برند معروف به لباسها، تضمینی برای خوشتیپشدن نیست. گاهی اوقات این تصورات غلط میتواند دلایلی مانند: هویت،استقلال،شخصیت، اعتماد به نفس و گاهی هم حس تنوعطلبی و زیبای دوستی داشته باشد. هر کسی برای رسیدن به این موارد بجای ارائه راهحل ریشهای اغلب صورت مسئله رو پاک میکند. البته باز هم تاکید میکنم که لباس خوب پوشیدن و شیکپوشی به هیچ وجه تکذیب نمیشود.
مسئله مورد توجه این است که افراد برای برآورده کردن نیازهایی که بیشتر جنبه ذهنی و فکری دارند، دست به دامن بوتیکها و پاساژهایی پرزرق و برق میشود. در این میان نباید از بعد جامعهشناسانه این جریان غافل شد. کمی قبلتر جامعهشناسان ذهن و بدن را از هم جدا میدانستندف اما کمکم این نظریه تغییر کرد. چنانکه میبینیم که تفکر هر آدمی تاثیرات مستقیمی روی بدن و فیزیک او دارد. بیشتر اوقات عده زیادی از ما فکر میکنیم اگر یک سری لباسهای عجیب و غریب پشت سر هم در کمد لباسهایمان ردیف شود، جزو آدمهای خوش تیپ محسوب شده و از یک جایگاه ویژهای در اجتماع برخوردار میشویم.
به طوری که حاضریم هزینههای گزافی را برای خریدن فلان لباس با مارک ویژه، یا یک پوشاک که فلان مدل و آدم معروف آنرا پوشیده است خرج کنیم تا به تیپ و ظاهر مورد نظر نزدیک شویم. این نوع پول خرجکردنها هم فقط مختص به آدمهای پولدار نیست! این نوع اسکناس خرجکردن برای رسیدن به خوشتیپی تب واگیرداری است که همه اقشار و طبقات را میتواند مبتلا کند.
اوضاع وقتی بدتر میشود که افراد بسیاری برای تهیه و گذراندن زندگی روزمره دچار مشکل شوند، یا آنقدر وضعیت مالی خوبی نداشته باشند که بخواهند پیگیر مد لباس و خرج کردن پولهای هنگفت در این زمینه باشند. حالا به فرض اینکه هیچ مشکل مالی وجود نداشته باشد، انتخاب و سلیقه هم نقش پررنگی دارد. چه بپوشیم که با فرهنگ و ارزشهای ما سازگاری داشته باشند؟ هر چیزی که پشت ویترین و در عکس و یا یک ویدئو و ... دیدهایم را باید بپوشیم؟
در این بین یک دسته هم هستند که به هیچ وجه نیازی به خرید لباس جدید ندارند، اما برای این که دچار یک حساسیت شدهاند باید از قافله عقب نمانده و هر چه را که میخواهند و میبینند را بخرند، ولو این که هیچ وقت از آن استفاده نکنند.
اگر بخواهیم کمی جدیتر به موضوع بنگریم، مواقعی پیش میآید که پوشیدن لباسهای نامتعارف و عجیب و غریب به شیکپوش و جذابیت تعبیر میشود! به طوری که مردم با گفتن این جمله«عقل مردم به چشمشونه» حتی اگر آن لباس برازنده اندامشان و به عبارتی متناسب هم نباشد، چون همه میپوشند و غریب به اتفاق از آن مدل لباس دارند، پس باید آنها هم نمونه آنرا داشته باشند.
این دسته از آدمها خوش تیپی را در داشتن چیزهایی میدانند که مد شده و تن همه است. این موارد بیارتباط به سنوسال و جنسیت هم نیست. شاید فکر کنیم که دغدغه خوش تیپ بودن فقط مخصوص به سن و سال و قشر خاصی است، اما این طور نیست. خوش تیپی سنوسال نمیشناسد، چه زن، چه مرد، اکثرا در هر سن و سالی میل ورود به جمع و گرفتن نظر مثبت اطرافیان را همیشه مدنظر دارد. این ورود به جمع اگر به یک ظاهر آراسته که مورد تایید همه است اضافه شود، حس رضایتمندی را هم دنبال خودش دارد.
بعد از اشاره به این مواردی که گفته شد، نباید به یک مسئله دیگر بیتوجه بود. همان طور که هر چیزی دارای یک سری استانداردهای مخصوص به خود است، لباس و تولیدات آن نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما متاسفانه تقریبا توجه خاصی به این موضوع نداریم. البته استانداردهای موجود در هر فرهنگ و مرز جغرافیایی متفاوت است. توجه به این مقوله بیش از هر چیز به تولیدکنندهها مربوط میشود. این که در تولید البسه و پوشاکی که برای آن برنامهریزی میکنند تا چه حد به استانداردها توجه دارند؟!
استانداردهایی که از آن حرف میزنیم، طبق یک سری قواعد و باید و نبایدهایی تعریف شدهاند که متناسب با عقبه هر جامعه و فرهنگ غالب مخصوص به خود است. با این تفاسیر بهتر است به این مساله هم توجه کنیم که برای به وجود آمدن این استانداردها توجه به زیبایی و جذابیت که استقبال متقاضیان را به دنبال داشته باشد، خیلی مهم است.
اگر این استاندارسازی با مطالعه در سطح جامعه، توجه به نیازها، در نظر داشتن سلایق و فرهنگ موجود توام شود، نتیجه قابل قبولی را به همراه دارد. نتیجهای به نام خوش تیپی واقعی.
در نهایت با تمام این موارد گفته شده باید بگوییم که همه ما باید برای زیباتر بودن و داشتن ظاهر آراسته و موجه تمام تلاش خود را بکنیم. اما نه به قیمت نادیده گرفتن بن و ریشهای که به آن تعلق داریم. چون در این صورت یا از این طرف بوم خواهیم افتاد یا از آن طرف. یعنی نه آنقدر که نسبت به ظاهر و طرز لباس پوشیدنمان بیتفاوت باشیم و نه این که تمام فکر و ذکرمان معطوف به تیپ زدن و آراستگی ظاهر شود.
برگزیدن یک راه متعادل همیشه جواب دادن و این بار نیز کارساز است. فقط کافی است این باور را در خودمان نهادینه کنیم. باور کنیم که با رعایت یک سری اصول موجه و متناسب در هر موقعیتی میشود خوش تیپ بود. در عین حال میتوان معرف خوبی برای فرهنگ و اصل خود باشیم که دغدغه اصلیمان مهر تایید بقیه نیست. در آنصورت نگاه چپچپ دیگران خیلی هم اذیت کننده نیست.
یادداشت از لیلا سلمانی
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید. انتهای پیام/