تنها هنرمند معاصر که قصد دارد سینما را با قالبی ایرانی بومی و خودی کند، علی حاتمی است.

به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در یکصد و چهلمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه 16 آذر در تالار استاد ناصری برگزار شد، منتخبی از سکانس‌های برگزیده آثار زنده‌یاد علی حاتمی به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور امید روحانی و علی علایی برگزار شد. از دیگر حاضران در این برنامه می‌توان به عنایت بخشی، پرویز پورحسینی و احمد بخشی اشاره کرد.
 
بخشی و پورحسینی از حاتمی گفتند 
پیش از آغاز نشست نقد و بررسی فیلم، عنایت بخشی طی سخنان کوتاهی گفت: صحبت کردن راجع به مرحوم حاتمی کار دشواری‌ست. قدم گذاشتن در این اقیانوس وسیع جرات می‌خواهد و این کار هر کسی نیست. از افتخارات دوران بازیگری‌ام، حضور در نمایش «قصه طلسم حریر و مرد ماهیگیر» به کارگردانی عباس جوانمرد بود که اولین نمایشنامه علی حاتمی محسوب می‌شد. آثار حاتمی هر یک از دیگری زیباتر است و جمع این آثار را می‌توان مجموعه‌ای شعر دانست. به همین جهت انتخاب یک اثر به‌عنوان اثر برتر از میان آنها کار سختی است. حاتمی سینما و افکار بسیار زیبایی داشت و سعادت داشتم سال‌ها در کنار او زندگی کرده و در چند اثر او نقش‌آفرینی کنم. از جمله در فیلم «خواستگار» که از زیباترین کارهای اوست و متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سال‌ها و سال‌ها زمان لازم است تا انسان بزرگی مانند حاتمی در ایران ظهور کند.
 
پس از آن پرویز پورحسینی نیز در توصیف شیوه کار حاتمی گفت: به‌عنوان یک بیننده، سینمای او را به‌شدت ایرانی یا ملی می‌دانم؛ او بسیار به سنت‌ها، موسیقی و نمایش ایرانی می‌پرداخت. موسیقی ایرانی را به خوبی می‌شناخت و مانند بیضایی و جوانمرد بر نمایش ایرانی تسلط داشت و آن را به‌کار می‌بست. تصاویر سینمایی او پر از شعر است و جزو تاریخ سینمای ایرانی باقی خواهد ماند.

وی سپس به بیان خاطره‌ای از ساخت مجموعه «هزاردستان» اشاره کرد و گفت: در هنگام آماده شدن برای فیلمبرداری صحنه مربوط به ترور «متین‌السلطنه»، عزت‌الله انتظامی افرادی را به من معرفی کرد که در مقابل ما نشسته بودند؛ آنها بهترین افراد نمایش سنتی ایران بودند که در آن زمان بیکار شده بودند. علی حاتمی همه آنها را در شهرک سینمایی جا داده بود، شب‌ها در همان مکان می‌خوابیدند و در فیلم‌ها نیز به‌عنوان سیاهی لشکر ظاهر می‌شدند. حاتمی از این افراد خیلی محافظت می‌کرد و به آنها کار می‌داد.

این بازیگر سینمای ایران در پایان گفت: یکی دیگر از ویژگی‌های کار حاتمی، استفاده از مستندات بود. به‌عنوان مثال سه نطق که در «هزاردستان» توسط من، علی نصیریان و مرحوم فروهر قرائت شد، همگی مستند بودند. نطق «متین‌السلطنه» را دقیقا از روزنامه عصر جدید کپی گرفته بود و از من خواست تمام آن را حفظ کنم.
 
رابطه میان هنرمند و حاکمیت؛ تم مورد علاقه حاتمی
در ابتدای نشست نقد و بررسی فیلم، علایی به اشتباهی رایج راجع به سینمای حاتمی پرداخت و گفت: حاتمی را به اشتباه یک فیلمساز تاریخی می‌دانند، در حالی‌که او ضمیر ناخودآگاه مخاطب را نسبت به گذشته تحریک می‌کرد تا به فکر فردا باشد. حاتمی باورها و اقوال مردم را تاریخ حقیقی می‌دانست و به تصویر کشیدن یک مقطع تاریخی، بستری برای بیان حرفش بود. به‌عنوان مثال در فیلم «کمال‌الملک»، قصد او به تصویر کشیدن رابطه میان هنرمند و حاکمیت است و کمال‌الملک واسطه‌ای برای بیان این مساله است.
 
روحانی ضمن تایید صحبت‌های علایی گفت: در آستانه ورود به بیستمین سالگرد درگذشت حاتمی، منتقدان باید تنبلی را کنار گذاشته و به جملات عام و حرف‌های تکراری پناه نبرند. باید پرسید حاتمی چه کرد؟ قصد انجام چه کاری داشت و آیا در آن موفق بود؟ پایگاه او در هنر ایران چیست؟ و به شخصه نمی‌دانم سینمای تاریخی چیست؟ در سینما مستندهایی راجع به جنگ داریم و علاوه بر آن در برخی فیلم‌ها، حادثه‌ای تاریخی را بر اساس کتاب‌ها، عکس‌ها و عین‌به‌عین بازسازی می‌کنند که آن هم از در نهایت از صافی ذهن هنرمند می‌گذرد. اما حاتمی هرجا دوست داشته از تاریخ استفاده کرده است.
 
وی ادامه داد: تم مورد علاقه حاتمی، رابطه میان فرد هنرمند و نخبه با حاکمیت است. اگرچه همواره می‌گویند که او محبوب دستگاه بوده، اما هیچ فیلمساز مشهوری تا این اندازه به این تم علاقه نداشته و راجع به آن فیلم نساخته است. در فیلم‌های «کمال‌الملک» و «ستارخان» و همین‌طور مجموعه «هزاردستان»، او به رابطه این افراد با قدرت می‌پردازد و اینکه آنها در قبال قدرت چه می‌کنند. فیلم «دلشدگان» نیز راجع به سرسپردگی هنرمند ایرانی به غرب و شکست اوست. مساله‌ی اَشکال مبارزه با قدرت وقت برای او مهم‌تر از این بود که تاریخ دقیقا چه می‌گوید. برای نمونه، «کمال الملک» را آن‌گونه که دوست دارد روایت می‌کند و تاریخ دقیق هیچ‌گاه برای او اهمیت نداشته است. دلیل اینکه ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» بیست سال به تاخیر افتاد نیز این بود که در مورد آنچه بر تختی گذشت، تکلیفش با خودش روشن نبود.
 
سطحی‌نگری منتقدان سینمایی در مواجهه با حاتمی 
این منتقد سینمایی افزود: کوشش اولیه حاتمی بر پیدا کردن و احیای فرم موزیکال ایرانی بود که در سه فیلم اول او بیشتر به چشم می‌خورد. در واقع او در روزهای نخست در جستجوی شکلی از قصه‌گویی ایرانی در ترکیب با موسیقی و شعر ایرانی بود. دغدغه‌ی دیگر او، چگونگی قرار دادن قصه‌های ایرانی در قالب‌های آشنا بود. سومین کار حاتمی نیز، رفتن به سراغ هنرهای فراموش شده ایرانی بود. هنرمندان ایران در سال‌های اولیه قرن حاضر می‌کوشیدند هنر و زبان‌های بیگانه را به‌شکلی بومی در آورند و میان این دو پیوندی برقرار کنند. در واقع از قالب‌های هنر فرنگی بهره بگیرند و در دل آن هنر ایرانی بریزند و یا برعکس. این اتفاق در نقاشی، تئاتر، ادبیات و.. رخ داد. در سینما نیز از سال 1327همین اتفاق افتاد و تلاش هنرمندان برای رسیدن به قالبی ایرانی در نهایت جواب داد. اما متاسفانه منتقدان ما همه‌ی این تلاش‌ها را به اسم «فیلمفارسی» بودن، دور می‌ریزند و این هم جزو اشتباهات ماست.
 
روحانی در خصوص نقش حاتمی در این زمینه گفت: تنها هنرمند معاصر که قصد دارد سینما را با قالبی ایرانی بومی و خودی کند، علی حاتمی است. او این کار را با دقت زیادی انجام می‌دهد، اما تنها در ده سال اخیر است که توجهات به سمت حاتمی جلب شده و تا پیش از آن هیچ منتقدی او را جدی نمی‌گرفت. متاسفانه دیدگاه ما منتقدان نسبت به او سطحی‌نگر بوده و از توصیف دیالوگ‌ها و تصاویر شاعرانه فراتر نرفته است. در حالی‌که این وظیفه و تعهد ماست که با نوشتن کتاب و مقاله، سینمای او را آن‌گونه که هست معرفی کنیم. حاتمی اگرچه هیچ‌گاه محبوب منقدان نبود، اما محبوب مردم بود. چرا که مردم رویکرد او برای خودی کردن زبان بیگانه را حس می‌کردند و به این تلاش او احترام می‌گذاشتند. اما ما منتقدان هنوز متوجه نشده‌ایم او چه کرد و چه به‌وجود آورد. «دلشدگان» نمونه‌ای از نزدیک شدن به آن چیزی‌ست که حاتمی قصد بیان آن را داشت. به‌رغم انتقادات، او بهتر از تمام ما سینمای دراماتیک غربی را می‌فهمید. اگر در «دلشدگان» این‌همه تکلف در نورپردازی، طراحی صحنه و.. به‌کار می‌گیرد، تمام اینها به قصد انجام می‌شود. در تاریخ سینمای ایران، او از معدود هنرمندانی‌ست که در دوره «موج نو» می‌کوشد زبان بین‌المللیِ سوغاتِ فرنگ را ایرانی کند و ریشه‌های هنر ایرانی را در آن به‌کار بگیرد. البته اینکه تا چه حد در این کار موفق بوده، جای بحث دارد.
 
لزوم بازخوانی عملکرد منتقدان سینمایی 
حاتمی متعلق به نسلی است که در فاصله سال‌های 1317 تا 1322 متولد شدند. آشنایی ایرانیان با هنر غربی نیز به واسطه کارهای همین نسل و افرادی مانند علی رفیعی، تقوایی، مهرجویی و کیارستمی اتفاق افتاد. این امر که در عرصه شعر، تئاتر و نقاشی نیز شاهد آن هستیم، تصادفی نبود. نقد فیلم نیز در همین دوره است که توسط افرادی مانند دوایی، وجدانی، خرسند و.. آغاز می‌شود. تا پیش از آن زمان چیزی از نقد سینمایی وجود ندارد و به همین دلیل منتقدان به الگوهای خارجی پناه آوردند. در واقع ما منتقدان تنبلی کردیم و با الگوهای نقد سینمایی غرب مانند فست‌فودِ آماده برخورد کردیم. حاتمی در جواب منتقدانی که کار او را تحریف تاریخ و عتیقه‌بازی می‌دانستند، می‌گفت «کار من الگو ندارد». حاتمی راست می‌گفت.
 
اشتباهات نسل اولیه منتقدان نسل به نسل تکرار شده و این موضوع جای بحث فراوان دارد. آیا منتقدانی که سینمای ایران را در دوره «موج نو» برافراشتند، دچار اشتباه نشدند؟ آیا مرحوم کاووسی با اصطلاح «فیلمفارسی» به سینمای ایران خدمت کرد؟ متاسفانه ما زود جوزده می‌شویم و به همین دلیل نمی‌توانیم راجع به این مسائل شک کنیم و صرفا در سطح مسائل باقی می‌مانیم. در دوره کنونی نیز اینترنت اقیانوسی به عمق نیم میلی‌متر به‌وجود آورده و بر سطحی‌نگری ما افزوده است. البته تقصیر از مخاطب نیست و مسئولیت آن با ما منتقدان است.
 
حاتمی دل در گرو مردم داشت
در ادامه علائی به طرح سوالی در خصوص وجوه مردم‌شناسانه آثار حاتمی و پشتوانه تحقیقی آن پرداخت و روحانی پاسخ داد: ما منتقدان باید با دوری از جوزدگی، جایگاه هنرمندان را در این تاریخ پرتلاطم و پربار بررسی کنیم. حاتمی از خانواده‌ای جنوب‌شهری و با فرهنگی خاص می‌آید که در آن از طریق مادربزرگش با قصه آشنا می‌شود. او هم‌چون دیگر هم‌نسل‌هایش، محصول تلخی بعد از کودتای 28 مرداد است. فرهنگ عام همه‌ی این هنرمندان از دهه 30 گرفته شده که در آن تفکر و نقد و هنر و.. همه منکوب شدند. در زمان تاسیس تلویزیون ملی ایران، فرخ غفاری عده‌ای جوان را دور خود جمع می‌کند که تقوایی و حاتمی از برجسته‌ترین این افراد بودند. آنها به منظور ساخت فیلم و سریال در سال‌های بعد، بر روی متون کهن کار می‌کنند و در واقع غفاری دست به تربیت هنرمند می‌زند. پس از آنکه فریدون رهنما مسئولیت بخش مستند را بر عهده می‌گیرد، تقوایی به این سمت گرایش پیدا می‌کند و طلایه‌دار سینمای مستند ایران می‌شود. اما حاتمی جلب قصه‌های ایرانی و فضای دراماتیک شد. این وجه به فرهنگ خود او نزدیک‌تر بود و خاستگاهش نیز در این مسیر به حاتمی کمک کرد. همه آنچه بعدها در سینمای او می‌بینیم، تلاشی‌ست از جانب حاتمی برای گفتن قصه‌ها آن‌گونه که در کتاب‌ها خوانده است.
 
این منتقد سینمایی در پاسخ به سوال یکی از حاضران در خصوص چرایی عدم پخش آثار حاتمی در جشنواره‌ای مثل فیلم فجر گفت: جشنواره یعنی زنده‌باد آینده. نگاه جشنواره رو به آینده است و طبق تعریف، محل کشف استعدادهای جدید است. جشنواره فجر نیز این کار را خوب انجام می‌دهد. سینما و هنر ادامه دارد و با مرگ یک هنرمند به پایان نمی‌رسد.
 
روحانی در پایان در پاسخ به سوالی در مورد امکان جهانی شدن سینمای حاتمی در سال‌های پایانی زندگی‌اش گفت: حاتمی آگاه بود که آنچه می‌سازد با سلیقه عمومی جشنواره‌های خارجی هم‌خوانی ندارد. البته جشنواره‌های خارجی چند سالی‌ست که تغییر ذائقه داده و به سمت شناخت فرهنگ‌های کمتر شناخته شده تمایل پیدا کرده‌اند. حاتمی در صورت زنده ماندن، ممکن بود حالا کشف شود. اگرچه هنوز هم در جشنواره‌های جهانی، زبان بین‌المللی سینما غلبه دارد و نمایش و درک فیلم‌هایی مانند آثار حاتمی در آنها دشوار است. به هر حال حاتمی خود در پی این مسائل نبود و به منتقدان فرنگی اهمیتی نمی‌داد. او مردمی‌ترین هنرمند ایران بود، دل در گروی مردم داشت و برای آنها فیلم می‌ساخت. برخلاف تظاهر بسیاری از فیلمسازان ایرانی، حاتمی واقعا برای نظر مردم اهمیت قائل بود.


برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار