به گزارش خبرنگار
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ لادن طباطبایی در 19 اردیبهشت ماه سال 1349 در تهران متولد شد. وی فارغالتحصیل رشته بازیگری از دانشگاه هنرهای زیبا تهران است و تا کنون در آثاری چون «ولایت عشق»، «خواب و بیدار»، «راز پنهان»، «خواهران غریب» و ... نقشآفرینی کرده است.
طباطبایی در هفدهم شهریور ماه سال 1391 با حضور در برنامه «هفت» اعلام کرد که برای همیشه از عرصه سینما و تلویزیون خداحافظی کرده است.
به مناسبت شهادت امام رضا(ع) و نقشآفرینی این هنرمند در «ولایت عشق» با او به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
چطور برای بازیگری در «ولایت عشق» انتخاب شدید؟من سومین نفری بودم که برای ایفای نقش «طاهره» انتخاب شدم. قبل از من دو نفر دیگر از دوستان عزیزم برای نقش «طاهره» جلوی دوربین هم رفته بودند اما هر کدام به دلیلی کار را ادامه ندادند. زمانی که برای این نقش با من تماس گرفتند به دفتر رفتم و وقتی مهدی فخیمزاده را دیدم او خیلی کوتاه و صریح به من گفت: «این نقش سخت است آیا میتوانی آن را ایفا کنی؟» من هم گفتم: «کارهای سخت و چالشی را دوست دارم من از تئاتر آمدم و میتوانم و ... » سپس برای صحبتهای نهایی با خانم پرتو گفتوگو کردیم.
او به من گفت: «از اسب میترسی؟» من هم گفتم: «نه، نمیدونم، شاید» ، سپس خانم پرتو گفتند: «دوهفته اسبسواری داری»، اما این دو هفته، دو سال به طول انجامید. زمانی که تمرینات شروع شد خیلی سخت بود و از اسب میترسیدم و هر وقت اسب پا یا دمش را تکان میداد با ترس و اضطراب از مربی میپرسیدم که چرا اسب این کار را میکند و او پاسخ میداد: «خب مگسها اذیتش میکنند و با این کار مگسها را کنار میزند و ...» اما بعد از مدتی که آزموده شدم برایم آسان شد.
طاهره چطور شخصیتی بود؟طاهره نماد زنانی بود که دوش به دوش مردان در صدر اسلام و دوران امامت معصومین(ع) جنگیدند. با جستوجو در کتب تاریخی اسلامی به نامهای بسیاری برمیخوردم که از یادها رفتهاند. زمانی که برای ایفای نقش انتخاب شدم در اولین مرحله تحقیق نقش، سراغ مستندات رفتم که یک لیست سه صفحهای شد. در ابتدای نگارش «ولایت عشق» طبق گفته آقای فخیمزاده نقش طاهره و گلنار در متن نبود و بعد از اتمام فیلبرداری کاخ مأمونی او به لحاظ دراماتیک این دو نقش را که برگرفته از حضور زنان در جنگهای صدر اسلام و پس از آن بود به متن اضافه شد. برخلاف "گلنار" که دختر وزیر بود و در کاخ بزرگ شده بود، "طاهره" دختری از یک خانواده معمولی بود که از تاراج و غارت و ... به همراه پدرش جان سالم به در برده بود و 10 سال بعد از آن در تعقیب و گریز و تلاش حکومت برای از بین بردن آنها، آواره بیابانها بود.
شخصیت طاهره را چگونه برای خودتان ساختید؟زمانی که شروع به کار روی نقش کردم، متن موجود فاقد نقش طاهره بود و من در حین خواندن متن با توجه به روایت حضور طاهره از جانب کارگردان، شروع به ساخت این شخصیت بر مبنای فیزیک حاصله از نحوه زندگیش کردم. دختری که در کودکی فاجعه کشتار خانواده و ویران شدن کاشانه را دیده بود (زخم عمیق روحی، خشم، سختدلی)، سالها به همراه پدرش و در صحرا سرگردان بود و اسب تنها همراه و یاور او بود، (اسبسواری بسیار بومی و بیدغدغه، یکی بودن با اسب، مهارت در اسبسواری و شمشیرزنی)، در کمین افراد حکومتی زندگی کرده و از هر فرصتی برای از بین بردن آنها استفاده کرد (خمیدگی شانه، کمحرفی، اخم نگاه نافذ) و به همین این شکل شخصیت طاهره بر این موارد استوار شد. کمکم آشنایی طاهره با امام رضا(ع) ابتدا روح و سپس حرکات و گفتارش را نرم کرد. خیلی سخت کار کردم تا بر اسبسواری تسلط کامل داشته باشم به غیر از 4 ساعت هر صبح تمرین در مانژ شهرک سینمایی، هر روز بعد از ظهر در یک مانژ خصوصی تمرین میکردم.
نظرتان در مورد مهدی فخیمزاده به عنوان کارگردان «ولایت عشق» چیست؟مهدی فخیمزاده کارگردانی است که بر ابزار کارگردانی مسلط است یعنی کارش را خیلی خوب بلد است و دانش این کار را دارد. در خصوص موضوع سریال «ولایت عشق» که بخشی از زندگی امام رضا(ع) بود تحقیقات مفصلی انجام داد و با ظرافت تمام زیرنظر شورای اسلام صدا و سیما بهترین روایات را برای خلق این اثر انتخاب کردند. فخیمزاده فیلمنامهنویس خوب زبردستی است و خود درام مینویسد. من از مهدی فخیمزاده خیلی چیزها را مثل کارگردانی، ارزش فیلم و آنچه که فیلم را برجسته میکند و ... یاد گرفتم، حتی از دوران دانشگاهم بیشتر آموختم. بعد از «ولایت عشق» سعادت همکاری دوباره با مهدی فخیمزاده را در «خواب و بیدار» داشتم که برای من کلاس درس بزرگی بود. «ولایت عشق» کار خیلی سنگینی بود و مثل سربازی برای ما بود به طوریکه کارهای دیگر بعد از آن برای بازیگری خیلی ساده به نظر میرسد و من یاد گرفتم که مهمترین اتفاق خود فیلم است نه حواشی آن.
خاطرهای از «ولایت عشق» دارید؟زیباترین خاطره من از این اثر صحنه خداحافظی امام رضا(ع) از مدینه بود که تعداد زیادی سیاهی لشگر در لوکیشن میدان مدینه همه یکصدا یک بیت عربی برای بدرقه امام میخواندند، ما هم به عنوان همراهان و یاران امام رضا(ع) با ایشان از مدینه خارج میشدیم. شور و حالی که در آن بیت شعر و آن فضا وجود داشت یک حالت بسیار رؤیایی بود و همه بیاختیار اشک میریختیم، انگار که واقعاً داریم آن لحظه را زندگی میکنیم و قلبم لرزید. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. صحنهها و لحظات این چنینی در "ولایت عشق" خیلی زیاد بود.
نظرتان در مورد دیگر بازیگران «ولایت عشق»؟تمام بازیگران در بهترین حالت خودشان ظاهر شدند من کاستی ندیدم و حس نکردم، همه در جای خودشان قرار گرفته بودند و به بهترین شکل و با جان و دل نقششان را ایفا کردند و زحمت کشیدند.
به نظر شما راز جاودانگی «ولایت عشق» چیست؟«ولایت عشق» کاری بود که حضور دلها در شکلگیری آن مؤثر بود. کاری بود که با تحقیق بسیار ساخته شد و همه گروه به ویژه مهدی فخیمزاده با عشق و میل و رغبت و حساسیت روی آن کار کردند، آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. در میان امامان معصوم(ع)، ما ایرانیها امام رضا(ع) را به واسطه وجود مرقدشان در کشورمان متعلق به خود میدانیم و وجود این نوستالژی در مورد امام رضا(ع) در ایرانیها موجب ساخته شدن "ولایت عشق" با دقت و حساسیت شد و این موارد موجب جاودانگی آن شد.
آخرین دفعهای که به مشهد مقدس رفتید چه زمانی بود؟آخرین دفعهای که به مشهد رفتم، سال گذشته بود. هر وقت به مشهد میروم و اولین نگاهم به گنبد امام رضا(ع) میافتد، بیاختیار اشک از چشمانم جاری میشود و دلم پر میکشد. یک حس ناگفتنی که انگار به دیدن عزیزترینم رفتم.
اگر الآن بخواهید به امام رضا(ع) جملهای بگویید، چه میگویید؟به آقا میگویم، ای آقا، ای امام رضا فراموشم نکن. من تو را هیچوقت فراموش نکردم. همیشه در قلب و روح و زندگیام هستی و خواهی بود. کمکم کن راه خدا را فراموش نکنم. یا امام رضا درد دل دردمندان را به خدای من برسان. امیدوارم عشق امام رضا(ع) روشنگر راه آنهایی باشد که خدا را میپرستند و عشق خداوند همواره در دلهایشان جاری است.
دوست دارید دوباره در اثری مثل «ولایت عشق» بازیگری کنید؟من کارهای پرچالش را دوست دارم اما تکرار را نه. فکر میکنم حداکثر توان و آنچه را که میبایست میبودم در «ولایت عشق» اجرا کردم و آن موقع سنم کمتر بود. اما الآن فکر نمیکنم بخواهم چنین کاری را بکنم به ویژه اینکه الآن قصد بازیگری را ندارم. دوست دارم «ولایت عشق» تنها برایم بماند و حفظ شود.
جمله پایانی شما در مورد «ولایت عشق» ؟«ولایت عشق» واقعاً ولایتی بود سرشار از عشق. باعث افتخارم بود که در چنین اثری حضور داشتم امیدوارم همواره یاد و خاطره و تکرارش باشد و نسل جدید از آن استفاده کنند.
گفتگو از ساناز احسانی سرشت