به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،پدیده یا ناهنجاری دختران فراری،موضوع جدیدی نیست و تقریبا از دهه 70 بود که کم و بیش اخباری از آن به گوش رسید.
این پدیده ،حکایت تلخ دخترانی است که عمدتا از شهرستان ها و مناطق حاشیه ای در سراب دستیابی به زندگی بهتر،خود را اسیر گرداب و امواج سهمگین غیر قابل پیش بینی کردند و سرنوشت خود و خانواده خویش را به تباهی کشیدند.
دختران فراری به کسانی اطلاق می شود که علیرغم میل و خواسته باطنی خویش در اثر فشارهای زندگی،فقر، محدودیت های شدید،اختلافات خانوادگی و گاهی سرخوردگی از ارتباطات عاطفی خویش با جنس مخالف،ترک منزل می کنند و با حضور در کلانشهرها و عمدتا پایتخت،در کورسوی امید واهی و کاذبی که برای خود متصورند،آینده و زندگی خود را به گردابی می سپراند که عاقبت آن اعتیاد،قاچاق مواد مخدر،فساد،زندان وحتی در برخی مواقع مرگ است.
آمار دقیقی از تعداد دختران فراری وجود ندارد ،اما آنچه که بصورت کلی،بعضا از سوی مسئولان ذیربط مطرح می شود،حاکی از نگرانی از وجود چنین ناهنجاری است که دامنگیر برخی از جوانانی می شود که شاید می توانستند با صبر،اندیشه و تلاش و کوشش زندگی بهتری را برای خویش بسازند.
چندی پیش سرهنگ رضا غنی لو،رئیس سابق مرکز اطلاع رسانی ناجا،در خصوص دختران فراری اظهار کرد:این معضل اجتماعی هر چند با آموزش همگانی و آگاه سازی های سالیان اخیر،توسط نهادهای اجتماعی از جمله مدارس و صدا و سیما روند رو به کاهشی به خود گرفته است ولی در جامعه اخلاق محور،حتی یک مورد آن هم تلخ و غیر قابل هضم است.
غنی لو در ادامه می گوید:واکاوی و تفحص در تمامی پرونده ها،محققین را به دو واژه مشترک می رساند،تحقیر و رهاشدگی عاطفی،جنگ اعصاب و یا محیط پر اضطراب.
**فقدان محبت و عاطفه،عامل اصلی فرار از خانهپریسا خزائی،مددکار و کارشناس امور خانواده در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در تشریح عوامل موثر در ظهور و بروز این پدیده،عنوان کرد:معضل دختران فراری از یکسو زاییده علل و عوامل بسیاری است که به نوعی در قامت معلول بروز پیدا می کند و از سوی دیگر خود عامل ناهنجاری ها و آسیب های بسیاری است که به فراخور شرایط متغیر است اما خروجی آن در نهایت انحراف و مصائب اجتماعی خواهد بود.
وی افزود:علل متعددی را می توان برای این معضل اجتماعی متصور بود اما ابتدا به ساکن،خلا و فقدان عاطفه و محبت در خانه عامل اصلی وقوع چنین ناهنجاری است.
مددکار و کارشناس امور خانواده گفت: در شرایطی که محیط پیرامونی دختردر کانون خانواده نسبت به خواسته ها،مطالبات و امیال او بی تفاوت است و عموما فضایی که در آن زندگی می کند با تنش و جنگ اعصاب همراه می شود،تمایل برای فرار از چنین معرکه ای برای وی تقویت می شود.
خزائی گفت:این دختران که عاطفه خانوادگی و محبت را تجربه نکرده اند در شرایطی که خود را با اطرافیان و گروه های هم سن و سال مقایسه می کنند با سرخوردگی شدیدی مواجه می شوند و پس از خروج از منزل در خیابان ها شیفته محبت های کاذب،ظاهری و زودگذری می شوند که پیش از این،آن را تجربه نکرده اند.
وی افزود:در چنین شرایطی،فرد خود را سراپا تسلیم چنین محبت هایی می کند و در همین مرحله است که بستر سقوط و تباهی در زندگی او شکل می گیرد.
خزائی گفت:پس از مدتی،ماهیت چنین محبت هایی برای آنها آشکار می شود اما راهی برای بازگشت به منزل و خانواده خویش ندارند زیرا تمامی پل های پشت سر آنها ویران شده است.
وی افزود:دراین حالت تنها راه باقیمانده برای این گروه استمرار و وضعیت موجود است تا به پایان خطی که خود آغاز گر آن بودند،برسند.
این مددکار اجتماعی گفت:خط فوق ختمی است برای هویت،اصالت و زندگی که می توانست با کمی درایت به گونه ای دیگر مدیریت شود و سرنوشت دیگری را بسازد،اما به دلیل احساسات و تصمیم های هیجانی و خارج از اصول و منطق به سراشیبی سقوط می افتد.
خزائی عنوان کرد:بیماری های متعدد،کارتن خوابی،ارتباطات آنچنانی،حضور در مخروبه ها وتراشیدن مو،تردد با پوشش پسرانه برای دفع فشارها،مزاحمت ها و ناهنجاری های اجتماعی،بخشی از تبعات چنین معضلی است.
وی افزود:فرزندان طلاق،مشکلات مالی شدید،انحرافات اخلاقی برخی از والدین،شکست های عشقی و سرخوردگی ناشی از ارتباطات مساله دار،بخشی از زمینه هایی است که بستر ساز وقوع چنین پدیده های تلخی می شود.
**چه باید کرد؟فرج ا...پور مرادی روانشناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در تشریح راهکارهای پیشگیری از وقوع این معضل تلخ اجتماعی و کاهش آسیب های ناشی از آن عنوان کرد:تقویت و افزایش آگاهی و اطلاع رسانی های مستمر از طریق خانواده،مدرسه و رسانه ها یکی از عوامل موثر در پیشگیری از بروز چنین ناهنجاری ها است.
وی افزود:به عبارت دیگر در شرایطی که سرنوشت نامعلوم و ویرانگر فرار از منزل برای دخترانی که مستعد چنین خطاهایی هستند بازگو و شفاف شود بطور طبیعی احتمال اقدام به چنین کجروی هایی به حداقل کاهش می یابد.
**تقویت ارتباطات عاطفی والدین با فرزندانپورمرادی در ادامه برقراری و تقویت ارتباط عاطفی و دوستانه با دختران و فرزندان،از سوی والدین را یکی دیگر از راهکارهای موثر در پیشگیری از چنین مواردی است.
وی افزود:در صورتی که محبت و عاطفه در منزل جاری و ساری است،دل کندن از محیط خانه و خانواده سخت تر می شود و دختر به ندرت با دیدن و تجربه محبت های زودگذر خود باخته و مشعوف می شود.
**لزوم افزایش امکانات و راه اندازی مراکزی برای حمایت از دختران فراریبا توجه به اینکه یکی از جدی ترین اولویت ها بعد از فرار از خانه، معطوف به حفظ سلامت دختران فراری می شود،به نظر می رسد در کنار اقدامات پیشگیرانه باید ساز و کار و زیرساخت هایی فراهم شود تا در صورت شکست چنین اقداماتی،سطح آسیب های احتمالی به حداقل ممکن کاهش شود.
یکی از راهکارهای موثری که در رفع خطرات هر چه بیشتر این معضل موثر است معطوف به تقویت زیرساخت ها و توسعه مراکز حمایت از دختران فراری می شود.
اگر چه مراکزی همچون بهزیستی،امکان پذیرش چنین مواردی را دارد،اما با تقویت وتوسعه زیرساخت ها و امکانات و راه اندازی مراکزی برای حمایت از چنین دخترانی،می توان نسبت به حفظ سلامت و کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از این پدیده بیش از پیش امیدور بود.
ضرورتی که گویا وزیر تعاون،رفاه و امور اجتماعی که پایان نامه تحصیلات تکمیلی او نیز مرتبط با این پدیده تلخ است به آن اذعان دارد و در صدد راه اندازی وتوسعه چنین مراکزی است.
**لزوم همیاری وکمک خیرین و موسسات خیریهحمایت و ورود خیرین و موسسات و مراکز خیریه نیز در تحقق این امر خطیر بی تاثیر نخواهد بود و با عنایت به محدودیت های اعتباراتی و انقباض بودجه ای که به دلیل شرایط خاص اقتصادی،دولت با آن مواجه است یقینا حمایت خیرین برای احداث،توسعه و راه اندازی چنین مراکزی،مثمر ثمر خواهد بود.
ثمره ای که می تواند دستاورد آن،نجات یک فرد از منجلاب سقوط باشد،نجات انسانی که شاید از مرز سقوط به مرز صعود سوق پیدا کند،تا شاید با بازگشت مجدد به خانه و خانواده،زندگی دوباره ای را برای خوشبختی واقعی آغاز کند.
انتهای پیام/
آیا کسی تشویق به گزارش دادن دختران فراری دیده شدهاش میشه؟
آیا دولت از ماموران مخفی برای یافتن این دختران استفاده میکنه؟
آیا به اندازه کافی تبلیغ بر ضد این پدیده میشه؟
وقتی تو خونه پدری مثل حیوان باما برخورد میشه چاره ای جز فرار نمیمونه .هیچکس نمیتونه درک کنه مگر خودمان.
خدای مهربانم کمکمون کن تا فقط یدک کش اسم اسلام نباشیم....
خدای من کمکمون کن تا تفکرات غلط رو که فقط تن پوش زیبا بر تنشون کردن خوب ببینیم !!!
ازدواج جوونا این روزا داره به مرز غیرممکن میرسه!!!
جدای سختی های اقتصادی طرز تفکرات به شدت غلط داره در خانواده ها رایج میشه مثل سن بالای ازدواج و بهانه های الکی....
خدایا مددی
به نظر من بايد مشكل ريشه يابي شود اما آنچه مشهود است اينكه نطفه قريب با كل اين معضل مشكلات اقتصادي است اگر چه در جامعه ما اقتصاد به عنوان روبنا وفرهنگ به عنوان زير بنا مطرح است اما روايتي مبني بر فرار ايمان با ورود فقر داريم .مادامي كه سرپرست خانواده و به تنهايي نتواند با 8 ساعت كار نياز هاي اوليه خانوار را تامين كند امثال اين مشكل در جامعه امري طبيعي است.تاشكم فرد گرسنه باشد (در حالي كه هم نوعان فرد از بهترين امكانات برخوردارند)صحبت از دين وايمان وگناه وفرهنگ ... بي فايده بلكه نتيجه ي عكس دارد.