به گزارش
حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، علی اکبر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با سایت بصیرت به تشریح دیدگاههای خود در زمینه تحولات منطقه پرداخته است.
متن این مصاحبه بدین شرح است:
جناب دکتر به نظر می رسد مقارن شدن این بحران دیپلماتیک در روابط دوجانبه ایران و عربستان با نزدیک شدن به اجرای توافقات وین 1 و2 در مورد حل سیاسی بحران سوریه با هدف به شکست کشاندن این دستاورد بین المللی باشد؟ نظر جنابعالی در این مورد چیست و هدف عربستان از این تنش زایی چه چیزی میتواند باشد؟
منطقه ما امروز مرکز ثقل سیاسی جهان شده، در گذشته این منطقه و مناطق دیگر در دنیا تابع تحولات بین المللی بود. امروزه تحولات بین المللی تابع تحولات منطقه ای ماست. در به آشوب کشیدن منطقه همواره عربستان سعودی نقش بسیار اساسی داشته است. خانم بوتو در زمان نخست وزیری، در رابطه با روی کار آمدن طالبان، زمانی که همه کشورها از روی کار آوردن طالبان شانه خالی میکردند، گفت: تنها ما در مورد روی کار آمدن طالبان مقصر نیستیم که مورد سرزنش قرار بگیریم. چرا که آمریکا، انگلیس و عربستان نیز در روی کار آمدن طالبان مقصر هستند؛ چرا که انگلیسیها طراحی کردند، امریکاییها پشتیبانی نظامی انجام دادند و عربستان حمایت مالی آنها را بر عهده گرفت.
به اقرار خانم بوتو به عنوان یک مقام مسئول در آن مصاحبه و دلایل دیگر که این موضوع را تأیید میکند، نشان از نقش مخرب عربستان سعودی در منطقه بوده و هست. القاعده هم که یک گروه افراطی سلفی بود بعد از گروه طالبان، توسط سعودیها به وجود آمد. بر همین اساس عربستان سعودی در بسیاری از مدارس مذهبی کشورهای اسلامی نفوذ کرده تا افکار افراطی سلفی را تبلیغ کند که منجر به وجود آمدن جبهه النصره، جیش السلام، جیش الحر، بوکو حرام و امثال این گروه ها در غرب، چین، قفقاز، روسیه، پاکستان، شمال افریقا، عراق ، سوریه و یمن شده است.
به طور کلی در هر کجا که یک گروه افراطی، اسلام را با مبانی افراط گرایی معرفی میکند و به راحتی آدم کشی میکند مثل تکفیریها و تروریستهای جهان اسلام، همه آنها به لحاظ اعتقادی و ایدئولوژیک به عربستان متصل هستند.
برخی علمای وابسته به عربستان سعودی پول از حکومت میگیرند تا افراط گرایی را تبلیغ کنند و مخالفان عربستان سعودی را با پوشش اسلامی ترور کنند و به قتل برسانند و میرسانند و این به تدریج باعث شده که تمام افکار عمومی جهان علیه عربستان سعودی موضع بگیرد. در تأیید این موضوع اخیرا نیویورک تایمز در مقاله ای اشاره کرده بود که " اصل داعش خود عربستان است" مقامات غربی و رسانههای آنها عربستان سعودی را به پایگاه افراط گرایی اسلامی در دنیا متهم میکنند.
داعش در سوریه، عراق و یمن شکست خورده و در منظر افکار عمومی غرب و عرصه بین المللی عربستان محکوم است. در میدانهای نبرد شکست خورده اند و عملاً این هیمنه ای که عربستان سعودی برای خود ساخته بود، در هم شکسته است. قبل از حمله عربستان سعودی به یمن همه فکر میکردند عربستان یک قدرت بزرگ دنیای اسلام است و تعیین کننده و محوری است و باید از عربستان سعودی تبعیت کرد.
سعودیها با حمله به یمن تصور میکردند که با کمی بی رحمی میتوانند مردم یمن را تسلیم کنند. از این روست که بی امان این کشور اسلامی و باستانی را تخریب و ملتش را قتل عام میکنند. از این جهت اینها نزد افکار عمومی جهان اسلام محکوم هستند.
اینها میدانستند که کُشتن یک روحانی که فقط یک انتقاد کلامی به آنها وارد کرده آثار سوء برایشان دارد، ولی آنها با این کار میخواستند صحنه بازی را عوض کنند و موضوعات دیگر را از اولویت بیندازند؛ لذا ایشان را به شهادت رساندند که هیچ توضیحی برایش ندارند؛ چون هیچ مرامی در هیچ کشوری نمیپذیرد که یک رهبر دینی را به بدترین شکل اعدام کنند.
اما دست زدن به این چنین رفتار نمایشی تنش زا در روابط دوجانبه ایران و عربستان مثل اعدام شیخ نمر در موعد اجرای برجام و حل و فصل سیاسی بحران سوریه از نظر شما اتفاقی بوده است؟نه، چون اینها از توافق وین راضی نبودند و توقع داشتند امریکاییها و اروپاییها از آنها قاطع تر حمایت کنند و دیگر کشورهای اسلامی نیز از نیروهای افراطی و تروریستهای مورد حمایت عربستان دفاع کنند.
اما دیگر آمریکاییها مستأصل شده اند، چرا که آمریکا حدود پنج سال است که به طور غیر مستقیم از عربستان سعودی در سوریه، یمن و عراق دفاع میکند. بالاخره در طول این ده ماه جنگ یمن هواپیماهایی که یمن را بمباران میکنند سوختگیری هوایی را امریکاییها انجام میدهند، اطلاعات تجمع نیروها را آمریکاییها به سعودیها میدهند. در شورای امنیت سازمان ملل متحد یک قطعنامه به نفع عربستان سعودی به تصویب رساندند و نگذاشتند در این مدت در شورای امنیت قطعنامهای بر علیه آنان تصویب شود.
عربستان سعودی در صحنه جنگ سوریه در مقابل اتحاد روسیه، ایران، عراق، سوریه و حزب الله شکست خورد. در عراق هم عوامل سعودی که ترکیبی است از تکفیریها و بعثی های سابق شکست خورده اند. عربستان سعودی به داعش و جبهه النصره امید بسته بود؛ اما زمانی که رهبران جیش الاسلام و جیش الحر کشته شدند، عملاً معارضین دیگر، توان جنگی لازم را ندارند و در مقابل حکومت سوریه ضعیف شده اند و شکست خواهند خورد.
باید گفت کم کم این امواج بیداری اسلامی داشت به داخل عربستان نفوذ میکرد و این برایشان مهم است که داخل خود عربستان دچار بی ثباتی نشود و لذا از خودشان خشونت نشان دادند. از یک طرف خواستند از ایران و به خصوص از جهان اسلام انتقام بگیرند که علمای بزرگ جهان اسلام و کشورهای اسلامی از عربستان خواسته بودند که این کار را انجام ندهد و این روحانی برجسته را اعدام نکند. چون این عمل هم یک جنایت است و هم یک حماقت چرا که مشکلی از عربستان حل نمیکند. به نظر میرسد مدل تصمیم گیری عربستان سعودی شبیه یک آدم عصبانی است که از یک راه حل منطقی برای تأمین منافع خود مأیوس شده است.
سعودی ها چند وقت قبل به شکل غیر منتظره خبر از تشکیل ائتلاف اسلامی علیه محور مقاوت دادند و در روزهای گذشته دست به اعدام شیخ نمر زدند، حضرتعالی این سلسله اقدامات تنش زای سعودی ها را چگونه تحلیل میکنید؟
این چندمین بار است که سعویها ائتلاف نظامی را اعلام میکنند. در اوائل جنگ یمن هم از ائتلاف اسلامی سخن گفتند، ولی در عمل نه پاکستان به آنها کمک کرد و نه مصر فقط چند کشور مثل سودان و جیبوتی به سعودیها کمک کردند. بحرین هم که از خودش استقلالی ندارد و سالهاست که حکومتش در دست سعودیهاست. بعد از تأسیس یک پل بین عربستان و بحرین، عربستانیها در عمل طوری رفتار میکنند که انگار بحرین جزیی از عربستان سعودی است. مردم بحرین حتماً با این وابستگی مخالف هستند و این حکام دست نشانده و مستبد بحرین هستند که نوکر سعودیها هستند. بنابراین دیگر کشورهای اصیل اسلامی با وجود فشارهای عربستان به این ائتلاف نپیوستند و حرفهای این چنین در عمل پوچ و توخالی است.
روزهای گذشته چند روز قبل از شهادت شیخ نمر به دست سعودیها ما شاهد سفر آقای اردوغان به عربستان بودیم که در نهایت نیز سعودیها خبر از توافق طرفین برای تشکیل یک شورای عالی استراتژیک بین ترکیه و عربستان خبر دادند که ظاهراً حاکی از هماهنگی در مسائل مرتبط فی مابین دو طرف است. در این مورد چه نظری دارید؟من چنین اعتقادی ندارم، همانطور که میدانید ترکیه هم از عربستان انتقاد کرد. ترکیه هرگز به خاطر عربستان رابطه اش را با ایران تحت تأثیر قرار نمیدهد. ایران و ترکیه رابطه حسن همجواری بسیار حساسی دارند و بیشتر کشورهای عربی و اسلامی از رفتار عربستان انتقاد کردند.
به نظر می رسد سعودیها برای فرار از شکست خودشان در منطقه به دنبال این هستند که با بحران آفرینی و تشدید تنشهای منطقه ای، امریکاییها را به عنوان متحد خودشان مجبور به ورود جدی تر به معادلات خاورمیانه کنند؛ نظر شما در این باره چیست؟آمریکاییها مقدرات خودشان را دست سعودیها نمیدهند و سعودیها نمی توانند چنین بازی را در عمل پیاده کنند و برای آمریکا تعیین تکلیف کنند. رئیس ستاد ارتش و وزیر خارجه اسبق امریکا، کالین پاول زمان آقای بوش حرف مهمی را مطرح کرد که اگر عربستان سعودی با ایران بجنگد از لحاظ شدت خرابی به عصر قبل از صنعتی شدن بر میشود در حدی که حتی موفق نمیشود یک تلفن پیدا کند و وضعیت خودش را به ما گزارش کند و کالین پاول به عربستان گفت مواظب باشید پایتان را از گلیم خودتان بیشتر دراز نکنید و بر طبل جنگ در مقابل یک ایران قدرتمند نکوبید.
البته ما به دنبال جنگ نیستیم، حتی با عربستان و به دنبال حسن همجواری بودیم و هستیم.
آیا شما احتمال دخالت مستقیم نظامی امریکاییها را در بحران سوریه محتمل میدانید؟سعودیها چنین قدرتی ندارند که آمریکا را وادار کنند که وارد سوریه شود، بلکه برعکس این عربستان است که ملزم به پذیرفتن و اجرای راهبرد امریکا در منطقه است.
به نظر میرسد با عمیق تر شدن شکافهای منطقه ای در روزهای اخیر به دلیل بی خردی سعودیها در آینده خاورمیانه اروپا و رابطه با اروپا تعیین کننده ترین عامل در تحولات خاورمیانه باشد؟ از این منظر به جهت اشتراک منافع و مبارزه با تروریسم، اروپاییها به مواضع ما نزدیکتر هستند یا سعودیها؟ما به دنبال این نیستیم که بحران را با عربستان عمیق تر کنیم و از موضع قدرت دنبال حل موضوع هستیم و پیش بینی هم نمیکنیم که بحران تشدید شود؛ چون عربستانیها ترسیم واقعی از قدرت ایران دارند.
پایان تنشهای منطقه ای و ایجاد رابطه مستحکم با هسایگانمان در منطقه همواره جزء اولویتها و منافع منطقه ای ما بوده و هست. از این منظر شما چشم انداز پایان بحرانهای منطقه را چگونه میبینید؟ما امیدواریم که هرچه زودتر بحرانهای منطقه ای پایان پذیرد و هر آنچه را که ما در این چند سال انجام دادیم، در جهت خاموش کردن بحران بوده است؛ ولی به هر حال با عواملی که در این بحرانها دخیل هستند، در کوتاه مدت و میان مدت انتظار نمیرود که این بحرانها حل شود. چون عدهای میخواهند که در منطقه بحران پایان پیدا نکند و بحران درست میکنند که بیایند منطقه را مدیریت کنند.
عدهای معتقدند که آمریکا در خاورمیانه جدید در مقابل حضور روسیه به جنگ نیابتی رو آورده است، بر خلاف دوران بوش که به صورت مستقیم و بر پایه ایجاد دولتهای مستحکم وابسته وارد منطقه شده بودند. به نظر جنابعالی همانطور که فرمودید جنگ نیابتی استراتژی آینده آمریکا در خاورمیانه خواهد بود؟آمریکاییها دست از دخالت در منطقه ما بر نخواهند داشت. اگر بتوانند نیابتی کار میکنند و اگر نتوانستند، خودشان مستقیم وارد میشوند که این بستگی به شرایط دارد.
انتهایپیام/