در عصر و زمانه ای به سر میبریم که وهابیت متعصب و تندرو، همه مسلمين جهان، جز خود را تكفير كرده و مشرك مى شمارند،[1] پدیده ای شوم که منبعث از جهل و بى خبرى و برداشت هاى نادرست آموزه های تکفیری از مولفه هایی همچون توحيد، شرك، شفاعت و عبادت و... در امت اسلامی است که باعث خون ريزى هاى فراوان شده است.[2]
بی شک جمود در انديشه و خشونت در سخن و عمل از بارزترين ويژگى هاى پدیدۀ تکفیر است،[3] لذا نه تنها مروجان اندیشه های تکفیری از بحث هاى منطقى و عقلى گريزانند بلکه در جهان اسلام آن قدر خشونت آفريدند كه تمام دنيا از آنها بيزار شدند و ترسيم بسيار زشتى از اسلام در جهان ارائه كردند كه براى زدودن آثار و تبعات آن بايد سالها تلاش نمود.[4]
چیستی مفهوم تکفیر
در وهلۀ نخست باید گفت تكفير(كسى را كافر دانستن) يك حكم شرعى است كه بايد معيارش از سوى خدا و رسول او تعيين گردد،[5] بنابراين چون بايد حكم به كفر از سوى خدا و رسولش صادر گردد[6] لذا جايز نيست كسى را تكفير كنيم مگر اين كه دليل روشنى از كتاب و سنت بر كفر او گواهى دهد، و گمان و احتمال هرگز كافى نيست، زيرا احكام سنگينى بر اين حكم بار مى شود.[7] از این رو پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله همگان را از تكفير كسى كه واقعا كافر نيست، بر حذر داشت.[8]
ضرورت مواجهۀ علمی با فتنۀ تکفیر
بی تردید باید این پرسش کلیدی را مطرح نمود که به راستی تكفير لجام گسيخته كه سبب هرج و مرج حتى در جهان اسلام شده است، از كجا سرچشمه مى گيرد؟!،[9] به راستی خواستگاه فتنه تكفير و عوامل بسط و گسترش آن و راهکارهای مقابله با آن و محو و نابودی کامل مکتب التقاطی تکفیر در گرو چیست؟ بی شک هر كدام درخور بحث و دقت است، و به يقين برنامه هاى سياسى و نظامى، به تنهايى براى دفع اين فتنه ها كارساز نيست هرچند صادقانه باشد.[10]
فقدان معرفت در فتنۀ تکفیر نسبت به آموزههای قرآنی
هم چنین در تبیین چیستی پدیدۀ شوم تکفیر باید گفت؛ خطر تکفيری ها ناشي از تفکر و مکتب انحرافي است[11] که یکی از خطرناک ترین فتنۀ تکفیری ها و افراطیون را می توان در گروهی تروریستی به نام داعش و امثال آن جسجو نمود،[12] لیکن نخستین دلیل شکلگیری این جریانهای خطرناک ناآشنایی با کتاب و سنت است؛ آنها برداشت های اشتباهی از آیات قرآن درباره توحید شفاعت توسل بدعت و غیره دارند که همین برداشت های نادرست و غلط موجب ترویج پدیدۀ شوم تکفیر در جهان اسلام می گردد.[13]
انحراف بزرگ تکفیریها در تفسیر شرک و ایمان
از جمله مسائل مهم و کلیدی در فتنۀ تکفیر می توان به شاخصه های مربوط به كفر و ايمان اشاره نمود. گروه های تکفیری در فهم حقيقت امورى كه انسان را از دايره اسلام خارج مى كند، راه خطا پيموده اند تا آنجا كه هر كس را که با آنها مخالف است تكفير مى كنند به حدى كه تمام مسلمانان روى زمين را جز عده كمى كافر مى شمرند!!»[14]
آنها برخی آیات را برای تکفیر همه مسلمانان مورد استناد قرار می دهند و می گویند هر کسی که یا علی(علیه السلام) و یا رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) می گوید و شفاعت می خواهد مشرک است، بنابراین خون و عرض و ناموس او مباح است و قائلان به تکفیر هیچ تفاوتی بین افراد کنونی و جاهلیت صدر اسلام قرار نمی دهند، بلکه افرادی که امروز هستند را بدتر از مشرکان زمان جاهلیت می دانند و این در حالی است که مفهوم شرک و ایمان در آیات قرآنی واضح است.[15]
هم چنین در تشریح این مسأله می توان به معجزه هایی که خداوند به حضرت عیسی(علیه السلام) نسبت داده است، اشاره نمود؛ شفای کور مادرزاد، زنده کردن مردگان، آفریدن شبیه پرندگان و نفس روح در آنها و خبر دادن در مورد غیب به اذن خداوند انجام می گیرد. به راستی آیا اینها شرک است و مسیح مشرک بود؟!.[16]
و یا مفهوم تبرك جستن به آثار رسول خدا صلى الله عليه و آله كه هيچ ارتباطى به مسأله شرك ندارد، زیرا موارد زيادى از روايات و اقوال علما در جواز تبرك به بوسيدن دست پيامبر، تبرك به ظرفى كه از آن آب مى نوشيد، تبرك به خانه آن حضرت، تبرك به منبر و قبر شريف آن بزرگوار و تبرك به آثار صالحين و انبياى پيشين، آنگونه که مدارك معتبر از كتب معروف اهل سنت در این مسأله وجود داد جايى براى ترديد باقى نمى گذارد.[17]
تکفیری ها و برداشت گزینشی از قرآن
گفنی است تئوری التقاطی تکفیر در به کارگیری روش ایمانی به برخی آیات قرآن و کفران برخی آیات دیگر به نوبۀ خود منشأ بسیاری از مشکلات کنونی است و جهان اسلام را دچار صدمات زیادی کرده است.[18]
متأسفانه قائلان به تکفیر، تنها بخشی از آیات قرآن کریم که موافق نظرات خودشان است را انتخاب کرده و آیات دیگر را که مخالف نظر آنهاست را توجهی نمی کنند، در حالی که ما باید به همه آیات الهی ایمان بیاوریم و به آنها عمل کنیم.[19]
خود مفسری و همه مفسری؛ شاخصه ای اسفناک در مکتب تکفیر
بی شک استبداد رأی، خود مفسری و همه مفسری از جمله انحراف های آشکار در تئوری ظالمانۀ تکفیر است، به این معنا که تکفیری ها عملا درک کتاب و سنت را به انحصار خود درآورند و می گویند مفهوم شرک و ایمان و توسل و بدعت همان چیزی است که ما اعلام میکنیم و همه مسلمانها باید مطیع ما باشند و هر کسی که تمرد کند مستحق قتل خواهد بود. آنها مخالفان نظر خود، حتی علمای سلف را نیز کافر می پندارند.[20]
لذا ما با درد بسیار اعلام می کنیم آنها از کتاب و سنت جز اندکی را درک نکردند به دلیل آنکه نزد علمای راستین اسلام درس نیاموختند و قرآن و سنت نبوی را به نحو خطا تفسیر می کنند از این رو آنها هرگز نخواهند توانست همه علوم اسلامی را داشته باشند، بلکه در یک جمله باید گفت؛ مکتب تکفير بر خلاف عقل، نص و صريح قرآن است.[21]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت برخلاف عقيده باطل تکفیر، در اسلام اموال و اعراض و نفوس مسلمين محترم است و به هيچ كس اجازه تجاوز به حريم مردم داده نشده است، و از آخرين امورى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در خطبه حجه الوداع به همه مسلمانان ابلاغ كرد اين بود كه فرمود: خون ها و اموال و اعراض و ناموس شما بر يكديگر محترم است مانند احترام (روز عيد قربان) و احترام ماه های (حرام) و احترام سرزمين مقدس (مكه).[22]
لذا با شعار «لا التكفير؛ و لا الإرهاب؛ نه تكفير كردن ديگران و نه ترور» و تقویت مقاومت در برابر توطئه های گروه های تکفیری می توان به بحران موجود خاتمه داد.[23]
از این رو یقیناً باید ریشههای تکفیر به صورت علمی از میان برود،[24] هم چنین در سوی دیگر به مجاهدان و رزمندگان عرصۀ نبرد علیه گروه های تروریستی تکفیری در عراق و سوریه و یمن...می گوییم: شما در جبهه های نظامی و ما نیز در جبهه علمی و فکری دست در دست هم دادهایم تا ریشه تکفیر را بزنیم.[25]
بنابراین بايد علماى بزرگ اسلام ریشه های اين تفكر نادرست را با منطق صحيح قطع كنند و جوانان را از جذب به سوى آن باز دارند[26]که برگزاری كنگره جهانى با عنوان «خطر جريانهاى افراطى و تكفيرى در دنیای امروز و مسئولیت علماى جهان اسلام» می تواند موجبات آگاهى عموم مسلمين و خاموشی فتنۀ شوم تکفیر و ارائۀ راهکاری کلیدی برای مبارزه و مقابله با تکفیری ها در جهان اسلام را فراهم نماید.[27]
پی نوشتها:
[1] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص9.
[2] مشكات هدايت ؛ ص198.
[3] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص9.
[4] همان.
[5] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص174.
[6] همان.
[7] وهابيت بر سر دو راهى، ص: 175.
[8] همان.
[9] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص148.
[10] بیانات آیت الله مکارم شیرازی در «کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، 1393/09/03.
[11] بیانات آیت الله مکارم شیرازی در ديدار با وزير اوقاف اردن 1394/10/03.
[12] بیانات آیت الله مکارم شیرازی در «کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» 1393/09/02.
[13] بیانات آیت الله مکارم شیرازی در آیین آغاز به کار رسمی دبیرخانه «کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام».
[14] وهابيت بر سر دو راهى، ص: 131.
[15] بیانات آیت الله مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه «کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، 1393/09/02.
[16] همان.
[17] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص132.
[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه «کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، 1393/09/02.
[19] همان.
[20] همان.
[21] بیانات حضرت آيت الله مکارم شيرازي،درس خارج فقه ،مسجد اعظم قم، 1394/0/26.
[22] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص177.
[23] وهابيت بر سر دو راهى، ص: 148.
[24] بیانات حضرت آيت الله مکارم شيرازي در دیدار شیخ اکرم الکعبی دبیر کل مقاومت اسلامی نجباء، 1394/10/16.
[25] همان.
[26] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه «کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، 1393/09/02.
[27] همان.
انتهای پیام/