همه برای پیروزی یک انقلاب و دستاوردهای آن به میدان آمدند، اما قبل از هر حضوری آنچه مقدمه شکوه برگزاری این راهپیمایی عظیم بود آذین بندی مسیرهاست که هر ریسه و پلاکاردی خود تداعی کننده این پیروزی است.
در خط داخل متروها نیز به لطف گروههای سرود دبستانی حال و هوایی دیگر حاکم است و آنجایی حماسه حضور رقم میخورد که با حضور مردم پیش از ساعت مقرر مواجه شدیم گویی دلهای بیقرار بار دیگر خود دست بکار شده تا شکر آزادگیاش را در یک "تاریخ مشخص" را به رخ بکشد.
بدون شک هر جشنی نیازمند نوای موسیقی است که درطول مسیر با برپایی غرفههایی و نواختن سرودهای انقلابی به صورت زنده باعث شده تا این حماسه حضور هیچ چیز کم نداشته باشد.
تاریخ ثابت کرده که ملت ایران در هر کجا که حضور داشته بینش سیاسی خود را به رخ جهان کشیده است، نمونه این بینش سیاسی را امروز میتوان در پلاکاردهایی چون؛ "ملت و دولت، همدلی و هم زبانی"، "مرگ بر آمریکا"، "حضور در انتخابات آگاهی و بصیرت است"، "با دشمن پیمانی مبند که قابل تفسیر باشد"، "هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید"، "سلام بر فلسطین"، "گوش به فرمان رهبریم"، "کسی را انتخاب کنید که کشور را به دشمن نفروشد". مشاهده کرد.
در این بین پیرمردی را در گوشه جمعیت دیدیم که حرکت نمیکرد و تکیه زنان برعصایش روی یک پله نشسته بود اما عمق نگاهش عجیب مثل این جمعیت حاضر در حال حرکت بود، نزد وی رفتیم تا شرح حالش را جویا شویم اما با دست اشاره کرد که سوالی نپرسیم و نگاه ما را نیز به سمت جمعیت توجه داد و گفت: "پیشنهاد میکنم مثل من بایستید و عظمت ایران را تماشا کنید".
اما غافل از اینکه ما خبرنگار هستیم و ایستادن در یک گوشه برایمان سخت از همینرو حضور یک خانواده مسیحی توجهمان را جلب کرد به همین جهت علت حضورشان را پرسیدیم که در جواب گفتند "خوبی برای همه است، حق همه است و این انقلاب، انقلاب خوبی و نیکی بود ما هم خودمان را عضوی از این انقلاب میدانیم و آمدهایم که بگوییم آزادهایم".