مردان عربستانی جوان با دشداشه‌‎های سفید و رزومه به دست در سالن بزرگ یکی از دانشگاه‌های پایتخت در صفی بلند، منتظر معرفی خود به کارفرمایان هستند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  اینجا یکی از سه نمایشگاه مشاغل در ریاض در حال برگزاری است و استقبال شدید از آن نیز، تا حدی ناشی از ترس نسل جوان از تاثیر نفت ارزان بر آینده‌شان در کشوری است که نفت یعنی همه چیز.
 
دهه‌هاست که خاندان سلطنتی از ثروت عظیم نفتی کشور برای غرق کردن مردمانش در رفاه استفاده کرده است؛ از جمله مزایایی نظیر، آموزش و درمان رایگان، یارانه‌های دست و دلبازانه به انرژی و مشاغل دولتی با درآمد بالا که اغلب کار کمی از کارمندان طلب می‌کنند. هیچ کس مالیات پرداخت نمی‌کرد و در چنین شرایطی، اکثر مردم هم دنبال حقوق سیاسی خود نبودند.
 
اما سقوط قیمت نفت به زیر بشکه‌ای 30 دلار، آن هم در حالی که تا همین دو سال پیش، قیمت آن بیش از 100 دلار به ازای هر بشکه بود، به این معنی است که حساب و کتابهای قدیم دیگر جوابگو نیست. قیمت پایین نفت ضربۀ سنگینی به بودجۀ دولت زده است و حالا خطر شدیدی را متوجه قرارداد اجتماعی نانوشته‌ای می‌کند که مدتهاست اساس این جامعه بوده است. جامعۀ کشوری که بزرگترین اقتصاد جهان عرب را دارد و یکی از متحدان کلیدی آمریکاست.
 
این تغییر، همین حالا هم تاثیر خود را بر اقتصاد نشان داده است. تاخیر در پروژه‌های دولتی، محدودیت هزینه‌ای که بر وزارتخانه‌ها تحمیل شده و همچنین مباحثی در سطوح بالا در حال مطرح شدن است که پیش از این طرح آنها غیرقابل تصور بود. مباحثی نظیر مالیات گیری و فروش سهام غول نفتی آرامکو که تخمین زده می‌شود ارزشمندترین شرکت جهان باشد.
 
پیشنهادی که روز سه‌شنبه از سوی وزای نفت عربستان سعودی، روسیه، قطر و ونزوئلا برای ثابت نگاه داشتن سطح تولید اعلام شد، تلاشی برای تثبیت قیمت جهانی نفت است. اما مشخص نیست که چنانچه کشورهایی نظیر ایران و عراق به این طرح تن درندهند، این برنامه تا چه کارگر خواهد بود.
 
برای عربستانی‌های جوان (70 درصد جمعیت عربستان زیر 30 سال سن دارند)، شوک نفتی به معنی پایین آوردن سطح انتظارات بوده است. و همزمان مواجهه با این احتمال که مجبور خواهند بود که سخت‌تر از والدین خود کار کنند، امنیت شغلی کمتری داشته باشند و از مزایای کمتری برخوردار شوند.
 
عبدالرحمان الخلایفی، 20 ساله، که در یک شعبۀ مک‌دونالد کار می‌کند، در زمان استراحتش به من می‌گوید: "زندگی برای نسلهای قبلی آسانتر بود. آنها دانشگاهشان که تمام می‌شد، سر یک کار دولتی می‌رفتند. حالا شما باید مدرک تحصیلات عالی داشته باشید."
 
او دربارۀ وضعیت نسل خود می‌گوید: "وزنۀ سنگین روی دوش ماست."
 
به سختی بتوان حق مطلب را در مورد اهمیت نفت در توسعۀ عربستان سعودی مدرن ادا کرد. در عرض چنددهه، با لطف نفت، این کشور از یک کشور عمدتاً روستایی به کشوری متمول بدل شد که اکثر 21 میلیون شهروند آن حالا در شهرهایی مزین به آسمانخراشهای مجلل و خیابانهای مملو از خودروهای مدل بالا زندگی می‌کنند. ثروت نفتی همچنین به این خاندان آل سعود امکان داد تا تسلطش بر قدرت را حفظ کند، با دیپلماسی دسته‌چکی در دنیا نفوذ پیدا کند و میلیاردها دلار در سرتاسر جهان برای تبلیغ و گسترش تفسیر تندروانه از اسلام خرج کند.
 
رونق بازار نفت در دهۀ گذشته به تقویت همۀ اینها انجامید و برای عربستانی‌های ساکن در عربستان نیز خوشایند بود. درآمد خانوارها بالاتر رفت و تعداد زنان و مردانی که امکان تحصیلات عالی را یافتند، چند برابر شد. اما سالهای خوشبختی نفتی، سبب شد که ساختار اقتصاد ضعیف و فشل بماند. اقتصاددانان می‌گویند که 90 درصد درآمد دولت از نفت می‌آید؛ 70 درصد سعودی‌ها در استخدام دولت هستند و حتی بخش خصوصی نیز شدیداً به خرج کردن دولت وابسته است.
 
همزمان، افزایش تحصیلات نیز نتوانست یک طبقۀ بزرگ متخصصان بساید یا فرهنگ سختکوشی را جا بیاندازد. اکثر مهندسان و پزشکان کشور خارجی هستند و بسیاری از کارمندان دولت نیز بعد از ظهرها یا حتی زودتر از محل کار خود جیم می‌شوند.
 
اما با سقوط درآمدهای نفتی و افزایش فزاینده رسیدن جوانان به سن کار، یافتن چنین مشاغلی در بخش دولتی به خاطر تلاش دولت برای کاستن از هزینه‌هایش سخت‌تر می‌شود و باعث شده تا جوانان عربستانی به بخش خصوصی روی بیاورند. جایی که امنیت شغلی و دستمزدها کمتر از میانگین است.
 
فهد الترکی، اقتصاددان ارشد در ریاض، می‌گوید: "پایداری مدل اقتصاد در عربستان سعودی دچار معضل جدی است و وضعیت قیمت نفت یک زنگ خطر بزرگ بود."
 
او می‌گوید که عربستان سعودی به لطف ذخایر نقدی بزرگش، بدهی دولتی اندک و زیرساختهای نوین بسیاری که می‌توانند به رشد اقتصادی کمک کند، فضای مانوور دارد.
 
اما تفاوتهای نسلی مشخصاً قابل مشاهده است.
 
زنی که به تازگی در یک رشتۀ مرتبط با پزشکی در آمریکا دکترا گرفته، می‌گوید که پدرش پس از پیوستن به ارتش امتیازات آموزش در خارج از کشور، مسکن رایگان، و بیمه و آموزش رایگان برای فرزندانش را کسب کرده است. وقتی که مادرش هم در رشتۀ عربی مدرک گرفت، به سرعت در نزدیکی منزلش مشغول به کار شد و فقط به خاطر فارغ التحصیل شدن از دولت پاداش دریافت کرد.
 
اما حالا این دختر با وجود تحصیلات بهتر و تسلط بر انگلیسی، در یافتن شغل با دشواری‌های بی‌شماری روبروست. شوهرش نیز که در آمریکا تحصیل کرده، بیکار است و با خانوادۀ دختر زندگی می‌کند.
 
این زن، که از ترس ایجاد مشکل در یافتن شغل حاضر به انتشار نامش نیست، می‌گوید: "پدر و مادر من فرصتهای عالی‌ای داشتند. آنها دستشان به دهنشان می‌رسید و ما خوب زندگی می‌کردیم، در نتیجه ما هم فکر می‌کردیم که ما هم قرار است همانطور زندگی کنیم."
 
این فشارهای اقتصادی با هرج و مرج در منطقۀ خاورمیانه و تغییر نسل در خانوادۀ سلطنتی همزمان شده است.
 
سکان سیاست اقتصادی کشور در دست شاهزاده محمدبن سلمان است. ملک سلمان، پدرش، با کنار گذاشتن شاهزادگان بزرگتر و باتجربه‌تر، این جوان سی ساله را در راس مسئولیت بسیاری از مهمترین امور کشور قرار داد. اقدامی که خشم برخی دیگر از اعضای خاندان سلطنتی را برانگیخته است.
 
شاهزاده محمد، که همچنین وزیر دفاع و نایب ولیعهد نیز هست، جنگی پرهزینه را با یمن راه انداخته است و از تغییرات رادیکالی در اقتصاد کشور، نظیر بالا بردن قیمت نفت، مالیات گرفتن از زمینهای رهاشده و برخی کالاهای مصرفی، و خصوصی‌سازی شرکتهای دولتی صحبت می‌کند.
 
اما جزییات چندانی از نحوۀ اجرای این برنامه‌ها وجود ندارد، و باعث شده ایجاد تردید دربارۀ بسیاری از مسائل شده است؛ مثلاً مردم نمی‌دانند که در پنج سال آینده پر کردن باک ماشین‌شان چقدر برایشان آب خواهد خورد یا قبض برق یک کارخانه چقدر خواهد بود. این امر باعث شده تا کسب و کارها توان برنامه‌ریزی برای آینده را نداشته باشند و همین موضوع به اقتصاد ضربه خوردۀ کشور را بیشتر دچار بحران می‌کند.
 
در عین حال، عربستانی‌ها به اینکه دولت اقدامات سریع و شجاعانه انجام دهد، عادت ندارند. تغییرات در این کشور همواره تدریجی بوده‌اند. اما حالا که زمان برای عمل کم است و برای مواجهه با چالش‌های اقتصادی و نسلی باید سریع عمل کرد، این فرهنگ نیز خود به پیچیدگی اوضاع افزوده است.
 
یک مدیر سعودی در صنعت ساختمان می‌گوید که تغییر ضروری است، اما حرکت خیلی سریع می‌تواند به کسب و کارها آسیب برساند.
 
او که به دلیل هراس از به خطر افتادن منافع اقتصادیش به شرط ناشناس ماندن حاضر به گفتگو شده، می‌گوید: "این تغییر باید انجام شود و من هم با این موضوع موافقم. اما شما نمی‌توانید مشکلاتی که در عرض دهه‌ها ایجاد شده‌اند را ظرف چند سال حل کنید. امکان ندارد."
 
اقتصاددانان می‌گویند که هر ساله حداقل 250000 جوان سعودی وارد بازار کار می‌شوند، و تبدیل آنها به اعضای موثر نیروی کار چالشی بزرگ است.
 
حالا از شلوغی سالن نمایشگاه مشاغل قدری کاسته شده بود. بیشتر فارغ التحصیلانی که در اینجا حاضر می‌شوند، در دانشگاههای دولتی درس خوانده‌اند که اغلب در آموزش زبان و مهارتهای فنی‌ای که کارفرمایان به دنبالش هستند به دانشجویان ناموفقند.اکثر کسانی که برای مصاحبۀ شغلی به اینجا آمده بودند پیشتر کار نکرده‌اند و می‌گویند که پدرانشان برای دولت کار کرده‌اند. در حالی که برخی معتقد بودند شرکتهای خصوصی تجربۀ بهتری را در اختیارشان می‌گذارد، بسیاری از آنها چشمشان هنوز دنبال مزایای کارهای دولتی است.
 
عریانی، 24 ساله که در یک بیمارستان خصوصی کار کرده و حالا دنبال تغییر شغل است، می‌گوید: "تجربۀ خوبی است، اما خبری از استراحت و امنیت شغلی نیست. روز کاری خیلی طولانی است و حتی نمی‌توانید برای سیگار کشیدن بیرون بروید."
 
در مکانی جداگانه که برای زنان در نظر گرفته شده است، بسیاری از کارجویان از اینکه مدرکهایشان مهارتهایی که کارفرمایان به دنبالش هستند، نظیر تسلط بر کامپیوتر را برایشان به همراه نداشته است، شاکی هستند. گروهی از این زنان مدرک میکروبیولوژی گرفته‌اند و حالا فهمیده‌اند که گواهینامۀ لازم را برای کارهای بیمارستانی ندارند."
 
خلود الخطیب، 23 ساله، می‌گوید: "مسئلۀ اصلی ما این است که دانشگاه‌ها ما را برای بازار کار آماده نمی‌کنند." و می‌افزاید که بسیاری از بیمارستانها ترجیح می‌دهند که خارجیها را با دستمزدی کمتر استخدام کنند.
 
در سالهای اخیر دولت برای استخدام بیشتر عربستانی‌ها فشار آورده و شرکتهایی که سعودی‌های کمی را در استخدام دارند، جریمه می‌کند. بسیاری از کارفرمایان از این برنامه بیزار هستند و می‌گویند که باعث شده تا مجبور شوند لیست حقوق بگیرانشان را با افرادی که خاصیت چندانی برای شرکت ندارند و صرفاً عربستانی هستند، چاقتر کنند.
 
حتی شرکتهایی که سعودی‌های بسیاری را استخدام کرده‌اند، اغلب مجبورند تا دست به دامن میزان چشمگیری مهندسی اجتماعی شوند تا آنها را به کار وادارند.
 
مثلاً در حال حاضر یک سوم کارکنان در مک‌دونالد ریاض کار می‌کنند.
 
در حالیکه سعودی‌ها همان کار خارجی‌ها را انجام می‌دهند، حقوق بسیار بالاتری دریافت می‌کنند. حقوق کارکنان خارجی از ماهی 320 دلار شروع می‌شود، در حالیکه سعودی‌ها 1460 دلار می‌گیرند که البته بخشی از آن را دولت یارانه می‌دهد.
 
این شرکت همچنین انعطاف بیشتری در قبال سعودی‌ها دارد و سعودی‌ها زودتر مراحل ترقی را طی می‌کنند.
 
چهار کارگر سعودی که در اتاق استراحت جمع شده‌اند، می‌گویند که کارشان را دوست دارند، اما نگرانند که به قدر پدرانشان که همه کارمند دولت بوده‌اند، موفق نشوند. آنها می‌دانند که دولت پول کمتری دارد تا بتواند شهروندان را استخدام کند و این بدان معناست که نسل آنها باید سخت تر کار کند.
 
احمد محمد، 21 ساله، می‌گوید: "دولت خوب است، اما نسل ما لوس بارآمده است. همه شغل دولتی می‌خواهند."
 
همکارانش با او موافقند. آقای الخلایقی می‌گوید: "همه می‌خواهند خانه بشنیند و حقوق بگیرند."  
 
منبع:فرارو
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.