به گزارش گروه استاهای باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه؛اگر در این روزهای نه چندان سرد آخرین ماه زمستان شال وکلاه کنی و سری به بیرون بزنی جلوه های زیبای رسیدن بهار را میتوان دید از جوانه های سبز برروی درختان گرفته تا بساط ماهی فروش که باصدای بلند می گوید ماهی عیدتان را ازاینجا بخرید ، شهر پرشده ازاشتیاق برای رسیدن بهار،اشتیاقی که نه فقط مژده رسیدن بهار را می دهد بلکه آمیخته شده به یک بهار دیگر در زمستان.

وقتی از ماهی فروش خواستم ماهی بخرم رنگ آبی که حک شده بود بروی انگشت شصتش توجه من را بخودش جلب کرد وقتی از او پرسیدم که چه شد رفتین ؟ جوابش خیلی زیبا بود او گفت : این فقط یک مهر آبی نیست این یعنی من دنباله رو شهدایی هستم که رفتن وخونهایی را برای امنیت و آرامش کشورم ریختن من به پاسداری از خون همان شهدا ودر عرصه دیگر ازسرنوشت کشورم وشهرم حمایت می کنم .

ومن برای سرنوشت کشورم با شناسنامه ای قرمز رنگ که در آن نه فقط هویت من بلکه هویت کشورم وشهرم در آن نقش بسته است به راه افتادم وقتی به نزدیک ترین مکان ثبت یک حماسه دیگر رسیدم همه چیز در آنجا زیبا بود ازپیرمرد عصا به دست تا بچه ایی که گوشه چادر مادرش را در دست گرفته بود وانگار او هم می خواست سهمی داشته باشد در این حماسه در صف با شور وشوق ایستاده بودند وقتی ازنفر آخر صف پرسیدم از کی اینجاهستین او جوابش جالب بود گفت مهم این است نتیجه بگیریم ساعت حضور مهم نیست .

بعد از حدود یک ساعت نوبت بمن رسید ومن هم با افتخار انگشت شصتم را با مهر آبی حک کردم و پای برگه انتخاب زدم که نشان دهم من هم هستم واین نشانی از هویت من در شهر و کشورم است.

امروز تجلی نبض تپنده ایی از مردمان شهرم و ایستادگی مردمانی است که همیشه در برابر دشمنان همچون کوه بیستون استوارند وآمده اند تا بگویند ما خود سرنوشت خودمان را رقم می زنیم .

وامروز که هفتمین روز اسفندماه سال 1394 است در کشورم که همیشه تجلیگاه حماسه مردمان است  حماسه ای دیگر به وقوع می پیوندد حماسه ی که برگ زرینی را به تاریخ این مرزو بوم اضافه می کند حماسه ای برای انتخابی شایسته برای سرنوشتی بهتر به دست خود مردمان که نبض تپنده کشور هستند .

انتهای پیام/