به گزارش خبرنگار
اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شب نشيني ها،جمع شدن درخانه بزرگ ترهاي فاميل و بازي هاي دسته جمعي و گپ و گفت هاي فاميلي، هر روز کمرنگ وکمرنگ تر مي شود. تا جايي که صله رحم هم به فضاي مجازي و نرم افزارهاي تلفن همراه تسري پيدا کرده است و روابط بين اعضاي خانواده و فاميل هر روز بيشتر از گذشته رو به سردي مي رود.اين روزها چهره اعتياد هم در حال رنگ عوض کردن است.
همیشه حرفهایی برای گفتن هست، حرفهایی که با یک «یادش بخیر» تمام میشوند؛ کرسیهای گرم خانههای کاهگلی، خانههایی با حیاط بزرگ و حوض آبیرنگ، اتاقهای رفدار، قرآن و دیوان حافظ روی تاقچهها و خیلی چیزهای دیگر که تنها با یادش بخیر میتوان حق مطلب را در مورد آنها ادا کرد.
برای نسل ما خاطرههای زیادی از شب نشینیها وجود دارد. گرچه ما را میان حرف بزرگترها راهی نبود، اما مزه مویز و گردو و تنقلات دیگر هنوز زیر دندانمان شیرینی میکند.
ببخشید کمی سخن به بیراهه رفت، چون نه میخواهیم از خوراکیهای قدیم سخن بگوییم و نه از معماری خانهها؛ موضوع مهمانی و شبنشینیهای گذشته است که امروز تنها سایه و نام آن در زندگی ما باقی است. شب نشینی یکی از سنتهای ایرانی است که ریشه در آیین و فرهنگ این سرزمین دارد.
شبنشینیها گاه به بهانه یک مناسبت همچون شب یلدا و نوروز و دیگر عیدهای ملی و مذهبی برگزار میشد و گاه بی مناسبت اهالی خانه هوای دیدار دوستان و آشنایان خود را میکردند و شبی را دورهم جمع میشدند، گل میگفتند و گل میشنیدند و دست آخر با یک دل پر از خاطرههای شیرین و شنیدنی به خانه باز میآمدند.
آن موقعها، هنوز تلویزیون یک کالای لوکس به شمار میآمد نه یک عضو خانواده مثل امروز. صد البته آن موقع خبری هم از رایانه و شبکههای اجتماعی مجازی نبود، همه روبهروی هم مینشستیم و یکی از آن میان سخنهای نغز میگفت، گاهی یکی تفالی به حافظ میزد و زمانی نیز قصهای از شاهنامه میخواند، سخن از معامله ملک و ماشین نبود، اگر کسی گرفتاری برایش پیش میآمد، در خلال همین شبنشینیها و رفت و آمدهای دوستان و آشنایان گره از مشکلاتش گشوده میشد.
شبنشینیهای قدیم، یک مهمانی ساده و غیرتشریفاتی بود. آن هم در منزل میزبانی که همیشه آمادگی پذیرایی ساده از مهمانش را داشت و از حضور سرزده او ناراحت نمیشد.
شبنشینی متعلق به دورانی است که مردم در طول روز کار میکردند و شبها فارغ از دغدغه فردا دورهم مینشستند و به نوعی همگام با طبیعت ساعت زندگی خود را تنظیم میکردند.
جالب این که این هماهنگی با طبیعت بسته به فصل سال نیز متغیر بود مثلا شبهای زمستان شبنشینیها به واسطه طولانیبودن شب اوج میگرفت.
حالا اما چند شغله شدن افراد خانواده، ساعت طبیعی زندگی را هم دچار اختلال کرده است؛ پای تجملات به زندگی همه مردم باز شده و تکنولوژیهای روز و بویژه رایانه در بهترین نقطه خانه جا خوش کرده است.
با وجود این، میتوان برای سنت مهمانی و شبنشینی مزیتهای زیادی همچون به جای آوردن صلهرحم، همدلی و همکاری در مواقع بروز مشکل، مشارکت در شادی و تقویت روابط اجتماعی برشمرد.
امروزه استفاده از شبکه های اجتماعی چه در گوشی های تلفن همراه و چه در سیستم های رایانه شخصی به یک امر طبیعی و به نوعی غیر قابل انکار تبدیل شده است.
استقبال از نرم افزارهایی که به عنوان شبکه های اجتماعی در گوشی های تلفن همراه برای اشتراک گذاری فایل های متنی، تصویری و دیگر خدمات در دسترس کاربران و شهروندان قرار می گیرند در حال حاضر به علت دسترسی آسان به این نوع نرم افزارهای اجتماعی و سادگی کار با آنها به یکی از پر طرفدارترین نرم افزارهای اجتماعی در کشور مان تبدیل شده اند.
فضاهایی که به عنوان فضای مجازی یاد می شوند در کنار برخی آثار مثبت آثار منفی بسیاری را نیز دارند که این روزها با پخش شایعات، شبهه ها، تصاویر نامناسب و… می توان این فضاهای با دسترسی آسان را به یکی از پل های ارتباطی آسیب های اجتماعی در جامعه شهری و حتی خانواری محسوب کرد.
عضویت خیل عظیم جوانان، فرهیختگان، صاحبان قلم و رسانه، سیاسیون و دیگر قشرهای مختلف جامعه باعث شده است که ارتباط های بسیار موثر و طرح مباحثه های مناسب که منجر به نتیجه های مثمر ثمر می شود در این فضا وجود داشته باشد اما اختلاف نظرها، طرح مسائل کلی و همچنین برخی توهین های بی دلیل در این نوع فضاها باعث شکاف این قشرها در جامعه حقیقی شده است.
یکی شعر کنایه دار می نویسد! فردی سخنی فلسفی و جهت دار را منتشر می کند! شخصی ختم جدال را طلب می کند! فردی در بهبه این جدال دم از فرهنگ می زند! و این داستانی که همچنان ادامه دارد و شبی با ختم صلوات تمام می شود و در شب بعد نیز با میان جگری بزرگی خاتمه می یابد اما باید دانست که اگر خودمان را نسازیم این قصه سر دراز دارد!
داستانی که هر شب قبل از خواب در این گروه ها می بینیم به دل هیچ فرد منصف و با منطقی نمی نشیند و شب که خداوند آن را برای آرامشمان قرار داد به تلاطمی از درد دل هایی تبدیل می شود که فکر به آنها خوابمان را می پراند!
به راستی فضای مجازی و این دور بودن چهره ها از هم، چه نگارش هایی را بر ما متحمل کرده است! آیا یک روزی می توانستیم برخی از این کنایه ها و جوابیه ها را رودرو و چهره به چهره برای خودمان مطرح کنیم؟!
اما امروز به واسطه این فضای اجتماعی این امر انجام گرفته است که باید به جای تغییر میدان به تغییر رفتار بپردازیم.
صله رحم مجازی
شب نشینی ها،جمع شدن درخانه بزرگ ترهای فامیل و بازی های دسته جمعی و گپ و گفت های فامیلی، هر روز کمرنگ وکمرنگ تر می شود. تا جایی که صله رحم هم به فضای مجازی و نرم افزارهای تلفن همراه تسری پیدا کرده است و روابط بین اعضای خانواده و فامیل هر روز بیشتر از گذشته رو به سردی می رود.این روزها چهره اعتیاد هم در حال رنگ عوض کردن است.اولین سوالمان هنگام ورود به خانه دوستان و اقوام پرسیدن رمز ورود به اینترنت است تا مبادا برای ساعتی هم که شده از معرکه شبکه های اجتماعی،نرم افزارهای تلفن همراه و فضای مجازی عقب بمانیم.
آمارهای یک پژوهش، از اعتیاد ۴۴ درصد جوانان و نوجوانان کشور به اینترنت حکایت دارد. افرادی که با قطع شدن اینترنت دچار اضطراب و آشفتگی می شوند و درست مثل یک معتاد احساس بی قراری می کنند. در روزگاری که روابط خانوادگی و اجتماعی دربین افراد و خانواده ها هر روز کم رنگ تر می شود، صله رحم و دور هم نشینی های خانوادگی نیز به فضای مجازی کوچ کرده است و اعضای فامیل در گروه هایی که در نرم افزارهای تلفن همراه ایجاد می کنند از حال یکدیگر با خبر می شوند.
گزارش : شاهین علی مددی
انتهای پیام/
فقط یه سوال؟
آیانهادیامسئولی هست رسیدگی کنه؟
آیا کسی هست بد بدترنشود؟