به گزارش خبرنگار
دولت گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،
مهمترین برنامه دولت نهم برای کاهش شکاف طبقاتی و حمایت از قشر کم بضاعت جامعه سهام عدالت بود.
در این میان دولت پیشین که گاهی برای خرید محبوبیت موقت دست به جیب میشد و طرحهایی را به اجرا میگذاشت که از قبل کارشناسی نشده بود، از این طرح استفاده کرد. این طرحها را میتوان بیشتر طرحهایی برای افزایش محبوبیت دولتی دانست تا طرحهای اصلاح اقتصادی کشور.
اما مسئله مهم این است که وقتی در فضای اقتصادی جامعه طرحی چه غلط و چه درست اجرا میشود نمیتوان ناگهان با تدابیری خلق الساعه آن را به طور کلی حذف کرد زیرا دوباره شوکی به اقتصاد کشور وارد میشود و باید مدت زمانی را کج دار و مریض با آن طی کرد تا طرح اصلاح شده به مرور زمان در جامعه اجرا شود و یا حتی کم کم از اقتصاد کشور حذف شود.
سهام عدالت درمیان طرحهای اقتصادی دولتی که با شعار حمایت از قشر کمبضاعت جامعه سکاندار بالاترین رکن اجرایی ایران شده، اهمیت بسیاری یافت و به کرات دست گرم حمایت مسئولان را بر شانههای خود احساس کرده است البته باید به این نکته توجه کرد که سهام عدالت همچنان که موافقانی داشته مخالفان سر سختی نیز از زمان اجرا تاکنون نیز به خود دیده است.
ماجرای سهام عدالت از سالها پیش یعنی از اواخر دوره دولت اصلاحات مطرح شد و در کوران رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری در برنامههای اقتصادی تعدادی از نامزدها جای گرفت.
با پیروزی محمود احمدینژاد بر دیگر رقبا، اجرای طرح سهام عدالت با جدیت بیشتری مورد تأکید مسئولان جدید قرار گرفت و سرانجام «آییننامه اجرایی افزایش ثروت خانوارهای ایرانی از طریق گسترش سهم بخش تعاون براساس توزیع سهام عدالت» در یازدهمین ماه از سال ۸۴ و پس از اصلاح متن اولیه که خود در آبان ماه همان سال مصوب هیأت وزیران شده بود، به تصویب این هیأت رسید.
تصویب اساسنامه شرکت کارگزاری سهام عدالت در همین روز بر عزم راسخ دولت جدید در عملی ساختن این پروژه صحه گذاشت و سهام مزبور پیش از آغاز سال ۸۵ مطابق ماده ۷ آییننامه اجرایی پیش گفته، در چهار استان به تعدادی از مشمولان طرح اعطا شد. طرح مورد بحث که بنا به اساسنامه شرکت کارگزاری سهام عدالت و به گفته مسئولان آن اهدافی همچون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی در بین اقشار کم درآمد، کاهش خطرات ناشی از تمرکز دولت، بهبود توزیع ثروت و درآمد، تسریع در روند خصوصیسازی، استفاده از روشهای سالمتر و شفافتر در واگذاری سهام شرکتهای دولتی، افزایش ثروت و ایجاد درآمد دائمی برای خانوارهای ایرانی، کاهش تمرکز مالکیت دولت و انتقال مالکیت به عموم مردم، ا فزایش کارایی بنگاههای دولتی، گسترش سهم بخش تعاون در اقتصاد کشور را دنبال میکرد با واکنشهای مثبت و منفی بسیاری رو به رو شد.
سهام عدالت به چه کسانی تعلق می گیرد؟
مشمولان طرح عبارتند از ۶ دهک جمعیتی کشور (۴۲۰۰۰۰۰۰ نفر) از دارندگان پایینترین درآمدهای جامعه شناخته شدهاند.
دستگاه عریض و طویل اختصاص سهام عدالت
در دولت گذشته وقتی تصمیم گرفته شد که سهام عدالت به برخی اقشار مردم تعلق گرفته شود قرار شد ستاد مرکزی توزیع سهام عدالت، عالیترین نهاد فعال در پروژه مورد بحث باشد. این ستاد از ۱۸ عضو تشکیل شده که ۱۲ عضو آن دارای حق رأی و ۶ عضو دیگر حق رأی ندارند. ریاست این ستاد برعهده بالاترین مقام اجرایی کشور است و ۹ وزیر هیأت دولت در کنار رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ۱۲ عضو دارای حق رأی این ستاد را تشکیل میدهند.
ستاد مرکزی که با هدف برنامهریزی، هماهنگی و نظارت بر فرآیند واگذاری سهام عدالت تشکیل شده است از اختیاراتی همچون واگذاری سهام عدالت، تعیین اولویت استانها و مشمولان طرح، تصویب ضوابط اجرایی، تعیین وظایف ستادهای استانی و نظارت بر عملکرد آنها و انجام هرگونه اقدامات اجرایی لازم در چارچوب مقررات مربوطه، برخوردار است.
ستادهای استانی را شاید بتوان دومین نهاد مؤثر در فرآیند اجرای پروژه سهام عدالت دانست. این ستادها که با توجه به استانهای مشمول طرح باید به ۳۰ ستاد بالغ شوند، از ۱۵ عضو متناظر با اعضای مرکزی در سطح استان تعیین میشوند که ۵ عضو از اعضا بدون حق رأی در جلسات شرکت خواهند کرد. وظایف و اختیارات ستادهای استانی مواردی نظیر مدیریت جمعآوری اطلاعات مشمولان طرح، پیگیری ثبت و راهاندازی شرکتهای تعاونی عدالت استانی، ارسال فراخوان به مشمولان برای عضویت در تعاونیهای عدالت، نظارت بر انتخابات نمایندگان اعضای تعاونییهای مزبور، رسیدگی به شکایات واصله و بررسی و ارائه گزارش عملکرد مرحلهای برنامه توزیع سهام عدالت را شامل میشود.
برخی معتقد هستند هر چند یکی از اهداف طرح سهام عدالت کاهش خطرات ناشی از تمرکز دولت ذکر شده است، لکن مراحل اجرایی طرح مزبور نه تمرکززدا که تمرکززا است. تجمیع مالکیت و مدیریت قریب به ۵۰۰ شرکت دولتی در شرکت کارگزاری سهام عدالت، چیزی جز افزودن بر نهادهای اقتصادی بسیار بزرگ دولتی و شبه دولتی در برندارد. اگرچه واگذاری سهام شرکت کارگزاری مزبور به تعاونیهای عدالت استانی در بلندمدت (پس از ۲۰ سال و اتمام فروش اقساطی) بر سهامداران این شرکت خواهد افزود، اما ریالی از داراییهای آن نخواهد کاست و در مالکیت شرکتهای واگذار شده خللی ایجاد نخواهد کرد.
این مسأله با توجه به ممتاز بودن سهام دولت در شرکت کارگزاری مورد بحث وجه تازهای مییابد و قدرت مدیریتی که سهامدار ممتاز از آن سود میجوید (برخلاف قانون تجارت) بر عدم واگذاری مدیریت شرکتهای دولتی به بخش خصوصی صحه میگذارد. بنابراین اجرای طرح سهام عدالت با ساختار فعلی نه تنها کمکی به خرد شدن مالکیت و بهویژه مدیریت در میان مردم نمیکند که با تشکیل نهاد اقتصادی عظیمی بهنام شرکت کارگزاری سهام عدالت، بر مشکلات اقتصادی و مدیریتی کشور خواهد افزود و افزون بر آن زمامداری چنین شرکت معظمی میتواند رؤیای هر گروه سیاسی باشد و منازعاتی برانگیزد.
از طرفی جدا از شرکت کارگزاری سهام عدالت که نهاد اقتصادی عظیم و تأثیرگذاری خواهد بود، در فرآیند اعطای سهام شرکتهای دولتی به مردم کمبضاعت، نهادهای اداری بسیار فربهی حضور خواهند یافت که انتظار چالاکی از آنها بیهوده است. ستاد مرکزی با ۱۸ عضو که در بردارنده رئیس جمهور و ۹ وزیر است و چنین به نظر میرسد که عمده کار اجرایی آن برعهده ۶ عضو بدون حق رأیش باشد و همچنین ستادهای استانی نیز که با اعضایی متناظر واحد مرکزی خود تشکیل خواهند شد، نهادهایی با اعضایی بلند مرتبهتر از حد و اندازه این طرح هستند و تصور تشکیل جلسات آن با وقفههای طولانی و بدون حضور تمامی اعضا، کار دشواری نیست. از دیگر سو تشکیل و تأسیس شرکتهای تعاونی استانی از توجیه قابل ملاحظهای برخودار نیست. موضوع فعالیت دراساسنامه تیپ این تعاونییها به خرید سهام عدالت، بازپرداخت اقساط و توزیع سود آن در میان اعضا منحصر شده، در حالی که تمامی این سه فعالیت توسط ستاد استانی یا خود شرکت کارگزاری سهام عدالت انجامپذیر است. تشکیل ۳۰ تعاونی استانی با اعضایی فراتر از ۳۰ میلیون نفر که هر یک نمایندگان، اعضای هیأت مدیره، مدیرعامل، بازرس و دیگر مستخدمان اجرایی خود را خواهند داشت، هزینه بسیار بر طرحی تحمیل خواهد کرد که حمایت از اقشار کم بضاعت را به عنوان اصلیترین هدف خود برگزیده و این در حالی است که فعالیت تعاونیهای مزبور توسط دیگر نهادهای درگیر در این طرح بهراحتی قابلانجام است.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم نقش سهام عدالت تا حدودی کم رنگ شد و این طرح و مشکلاتش به حاشیه کشیده شد اما همچنان در جامعه به صورت کم رنگ اجرا میشد تا این یکشنبه گذشته لایحه «ساماندهی سهام عدالت موضوع اصلاح موادی از قانون اجرای سیاستهای کلی اصل (۴۴) قانون اساسی» درجلسه هیأت دولت به ریاست دکتر جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری تصویب شد.
دولت یازدهم که نقاط ضعف این طرح را درک کرده است این لایحه را با هدف انعطاف بیشتر در شناسایی مشمولان بهرهمندی از سهام عدالت، کارآمدتر شدن شیوه مدیریت سهام، تسریع در آزادسازی سهام، تحقق گسترش مالکیت عمومی و حفظ و ارتقای ثبات بازار سرمایه و منابع مشمولان به تصویب رساند.
همان طور که برخی صاحب نظران میگویند طرح سهام عدالت از تناقض اهداف و برنامه در رنج است. این پروژه کاهش تمرکز مالکیت دولت و گسترش مالکیت واحدهای تولیدی در میان اقشار مردم را نشانه گرفته، اما با تأسیس شرکتی به فربهی نیمی از پانصد شرکت دولتی که مجموعهای از فعالیتهای مالی را برای خود مجاز میی شمارد و سهامدار ممتاز دولتی نیز دارد، به تجمیع و متمرکز کردن مدیریت و فعالیت پرداخته و تولد این نهاد معظم شبه دولتی را به جشن نشسته است.
در این بین باید دید دولت تدبیر و امید که این روزها قدم در راه اصلاح این طرح گذاشته دقیقا چه برنامهای برای به سرانجام رساندن آن دارد و میطلبد دولت شفاف سازی بیشتری درباره چگونگی اصلاح این طرح ارائه کند.
انتهای پیام/