کتاب چه نقشی می‌تواند در زندگی ما داشته باشد؟

به گزارش خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان؛ «جان دیوی» فیلسوف آمریکایی و «برتراند راسل» فیلسوف فرانسوی، در مورد مطالعه کتاب و دانشاندوزی شهروندان دیدگاههای جالبی دارند. برتراند راسل میگوید که دولت باید آنقدر شهروندانش را به مطالعه تشویق کند که شهروندان با خواندن کتاب، به حقیقت پیببرند.

جان دیویی بر خلاف راسل بر این باور است که دولت باید سطح مطالعه و دانشاندوزی شهروندانش را تا جایی بالا ببرد که شهروندان به حقیقت شک کنند. شاید حکم دیوی در کشوری مانند افغانستان بیشتر کارساز باشد.

کتاب خواندن آگاهی بار می آورد و انسان آگاه، همواره با دید انتقادی و پرسشگرانه به مسایل اطرافش می نگرد و چشم بسته همه چیز را نمی پذیرد. پرسشگری باعث می شود که ما ناخواسته در پی کشف حقیقت بر آییم و گرفتار سطحی نگری نشویم؛ چیزی متاسفانه جامعه افغانستان از آن رنج می برد. بسیاری از مشکلات اجتماعی و سیاسی در افغانستان ناشی از ناآگاهی و جهل است و اکثر کسانی که دست به خشونت می زنند و تلاش می کنند که به خواست های شان از راههای خشونت آمیز دست یابند؛ کسانی هستند که سواد خواندن و نوشتن ندارند و دارای جهان بینی بسته هستند.

 کتاب خواندن و مطالعه می تواند نگاه انسان به جامعه و جهان را دگرگون کند و فرهنگ تعامل و سازگاری را بوجود بیاورد و خشونت و ناسازگاری را از بین ببرد.

اهمیت تاریخی کتاب

 علاوه بر این کتاب دارای اهمیت تاریخی است. كتاب یک« پل» است میان گذشته و آینده. هرگاه خواسته باشیم با گذشته خود پیوند برقرار كنیم و رابطه ی مان را با گذشته به بررسی بگیریم، ناگزیریم به سراغ كتاب برویم و به مطالعه آثار مكتوب متعلق به گذشته بپردازیم. انواع مختلف کتاب به ما از تجربیات انسانها، تخیلات شان و خشم ها و خوشنودی های شان می گوید. كتاب شاید بهترین میراثی است كه از گذشته گان برای ما به ارث مانده است. تصویر گذشته خود را می توانیم از بین سطرهای كتاب مجسم كنیم و در جستجوی هویت انسانی و پیوند تاریخی خود، با كتاب همراه شویم. کتاب به ما می آموزاند که نگذاریم تاریخ بر ما تکرار شود و با درس از گذشته، برای آینده برنامه ریزی کنیم.

اما تاریخ نشان می دهد که در افغانستان كمتر فرصتی برای كتاب خواندن وجود داشته است و مردم افغانستان بیشتر از كتاب با تفنگ و توپ، آشنا بوده اند و در خانه های شان بجای كتاب از تفنگ شان نگهداری كرده اند.

جنگ كتاب را سوزاند و تفنگ را جانیشین آن كرد. به همین خاطر فرهنگ کتاب خوانی هم درافغانستان از رشد باز ماند و هرگز رو به پیشرفت نبود. اما در یک و نیم دهه ی گذشته، فرهنگ معالطه در افغانستان در نوسان بوده است. با سقوط طالبان و باز شدن دروازه های مکاتب و دانشگاه ها، فرهنگ مطالعه در شهرهای بزرگی چون کابل، هرات و مزار شریف رونق خوبی گرفت و حلقات فرهنگی زیادی در تلاش این بودند تا فرهنگ مطالعه را بیشتر ترویج کنند.

 اما بعد از سال 2014، با افزایش مشکلات اقتصادی، نا امنی، بحران انتخابات و بیکاری، همچنان که امید مردم نسبت به آینده کاهش یافت، فرهنگ مطالعه و کتابخوانی نیز در کشور کاهش پیدا کرد. اما عمده ترین چالش ها در برابر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، چالش های ذیل است:

بی سوادی

 سواد لازمه کتاب خواندن است، اما متاسفانه در افغانستان بیش از هفتاد در صد مردم بی سواد هستند و نمی توانند بخوانند و بنویسند. بی سوادی خود باعث كندی رشد فرهنگ كتابخوانی و مطالعه می شود.

كودكان و نوجوانان با تشویق والدین به كتاب و مطالعه روی می آورند، ولی پدری كه سواد ندارد و از اهمیت كتاب و مطالعه آگاهی ندارد، چگونه می تواند كودك خردسال اش را در فراگیری درس و مشق یاری رساند و مواد مطالعاتی خوب و سالم را برای او فراهم سازد؟

برای رشد یکسان فرهنگ كتابخوانی در تمام کشور، لازم است تا نخست در راستای محو بی سوادی تلاش شود. متاسفانه هنوز در بسیاری از روستاهای افغانستان مکاتب دولتی با کمبود کتاب درسی مواجه هستند، چه رسد به اینکه در مکاتب کتابخانه های غنی برای مطالعه شاگردان وجود داشته باشد و آنها در اوقات فراغت شان به کتابخانه مکتب رجوع بکنند و مطالعه بکنند.


بازار نشر كتاب

بازار نشر کتاب هم در افغانستان با مشکلات جدی رو برو است. نبود مطابع مجهز و استاندارد، عدم نظارت بر سیستم چاپ و نبود مشتری از مشكلات عمده بازار كتاب افغانستان به شمار می رود. بر اساس بعضی آمارها، سالانه در افغانستان نزدیک به 300 عنوان کتاب به نشر می رسد در حالیکه این آمار در کشورهای توسعه یافته بالای سیصدهزار عنوان است.

علاوه بر این، دامنه نشر و توزیع کتاب نیز در افغانستان بسیار محدود است، بجز شهرهای کابل، مزار و هرات، در بسیاری از ولایات دیگر، کتاب فروشی به ندرت یافت می شود و اکثرا قرطاسیه فروشی است تا کتاب فروشی.

عمده ترین مشتریان بازار كتاب را باید دانشجویان و دانشگاهیان تشكیل بدهند، اما متاسفانه در افغانستان دانشجویان با مشكلات اقتصادی فراوان دست در گریبان هستند و بیشتر از اینكه به فكر پیدا كردن پول خرید یك جلد كتاب باشند، به فكر پیدا كردن پول خرید نان شب هستند.

همچنان كتابهای كه در داخل افغانستان چاپ می شود از كیفیت چاپی پایین برخوردار هستند و كتابهای كه از خارج وارد می شود، بسیار گران هست و اكثر كتابخوانان افغانستان توان خرید كتابهای مورد علاقه شان را ندارند. به عبارت دیگر کتابخوان ها پول ندارند که کتاب بخرند و پول دارها کتاب نمی خوانند.

رقابت با دنیای مجازی

با رشد سریع تکنالوژی معلوماتی در یک دهه ی اخیر و دسترسی آسان به  کتاب از طریق انترنت، بازار کتابهای مکتوب نه تنها در افغانستان، بلکه در سراسر جهان کم رونق شده است. وب سایت های همانند « آمازون» دسترسی آنلاین به کتاب را بسیار ساده کرده است؛ تنها لازم است که لب تاپ و یا تلفن هوشمند شما به انترنت وصل باشد و یک حساب کاربری در سایت آمازون داشته باشید؛ به همین سادگی می توانید کتابهای  مورد علاقه تان را بخرید و بخوانید. کتابهای که شاید نسخه مکتوب آن را سالها بعد هم نتوانید پیدا کنید.

سرعت دسترسی به کتاب، رایگان بودن اکثر کتابها در کتابخانه های مجازی انترنتی، باعث شده است که علاقه به کتاب مکتوب کمتر شود و اکثر کسانی که توان خرید کتاب مکتوب را ندارند، تلاش می کنند تا نسخه پی دی اف کتاب مورد علاقه شان را از انترنت با قیمت خیلی ارزان تهیه بکنند و بخوانند.

در افغانستان هم اکنون اکثر جوانان کتاب های الکترونیکی می خوانند و کمتر کتاب چاپی و مکتوب. این امر باعث می شود که بازار کتاب کساد شود و به صنعت نشر و چاپ کتاب نیز آسیب جدی وارد شود.

رشد فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی، نیاز به سیاست گزاری فرهنگی دارد، اما متاسفانه دولت هنوز سیاست مشخصی در این راستا ندارد و در طی یک و نیم دهه گذشته، دولت کمترین تلاش را در عرصه های فرهنگی کرده است و اندکترین تلاشی هم که صورت گرفته است از سوی بخش خصوصی بوده است.


انتهای پیام/
برچسب ها: افغانستان ، کتاب ، مطالعه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.