به گزارش
گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از اتفاقات اخیر در فضای سیاسی دو کشور روسیه و ترکیه، کاربران شبکه
های اجتماعی با انتشار پست هایی اردوغان را در برابر قدرت پوتین ضعیف
دانستند، مردی در مقابل اردوغان ایستاده که مبارزی کارکشته است.
پوتین در زندگی خود همواره ورزش را جزء یکی از مهمترین علایق شخصی خود دانسته و
این امر را نیاز اصلی هر سیاستمدار می داند، تصاویر مهارت رزمی رئیس جمهور 64 ساله روسیه در فضای
مجازی تعجب بسیاری از کاربران را بر انگیخته است، به طوری که کاربران پوتین را ارتشی تک نفره خواندند و نبرد داعش با روسیه را نبرد فیل و فنجان دانستند.
جودو، ورزش موردعلاقه پوتینولادیمیر
پوتین ، فوق ستاره ای در رشته ورزشی جودو به شمار می رود، رئیس جمهور
روسیه سالهای طولانی است که به این ورزش می پردازد. او معتقد است هنرهای
رزمی دانش، توانایی و مهارت هایی که هر سیاستمدار نیاز دارد را به او آموزش
می دهد. پوتین بر این باور است که جودو هم جسم و هم ذهن را آماده می کند.
پوتین
از 11 سالگی فعالیت خود را در رشته جودو آغاز کرده و می گوید: "من یک پسر
بچه بودم که جودو را شروع کردم، چرا که در کودکی علاقه زیادی به هنرهای
رزمی، فلسفه آن، فرهنگش و چگونگی ارتباط با رقبا و قوانین مبارزه در این
ورزش ها داشتم".
او هم اکنون دان 8 رشته جودو را دارد و از لحاظ آمادگی جسمانی با بهترین های تیم ملی جودو روسیه رقابت می کند.
اسکی برای پوتین لذت بخش استپوتین
مدت هاست که به رشته ورزشی اسکی علاقمند شده و این ورزش را یک فرصت عالی
برای تعطیلات می داند و معتقد است:"اسکی هم به تناسب اندام کمک می کند و هم
روحیه و انرژی فرد را بالا می برد". Leonid Tyagachev قهرمان اسکی روسیه،
پوتین را فردی موفق و بااستعداد در این رشته می داند که توانایی های زیادی
در اسکی سرعت دارد.
هاکی روی یخ، تجربه جدید پوتین در ورزشفوریه
سال 2011، پوتین بات حضور در مسابقات زمستانی ترکیه اقدام به یادگیری هاکی
کرد. او می گوید:" من شروع به یادگیری هاکی کردم و اولش باورم نمی شد کسی
که در هنرهای رزمی فعالیت داشته باشد، هاکی یاد بگیرد اما بعد از اولین
باری که هاکی روی یخ بازی کردم، علاقمند شدم تا این رشته ورزشی را هم
بیاموزم".
پوتین دو ماه زیر نظر Alexei Kasatonov یکی از بازیکنان
مشهور هاکی روی یخ آموزش می دید، همیشه جلسات آموزشی پوتین در نیمه شب و
بعد از اتمام کارهای روزانه پوتین انجام می گرفت. بعد از پایان یافتن دوره
دوماهه آموزش، پوتین با تیم جوانان Golden Puck بازی کرد و توانست بازی
خوبی را ارائه دهد.
پوتین، پشت رولپوتین
در راندن انواع و اقسام وسایل نقلیه مهارت دارد. وی زیردریایی هستهای،
هواپیما، لوکوموتیو و کامیونهای عظیمالجثه را نیز به تنهایی هدایت کرده
است و گاهی برای تفریح به پیست اتومبیلرانی هم می رود.
پوتین
به حیات وحش و حیوانات علاقه زیادی دارد به حدی که در بیشتر پروژه های
علمی حیات وحش شرکت می کند و یکی از اعضای انجمن حمایت از حیوانات روسیه
است، همچنین پوتین در حمایت از گونه های نادر و کمیاب روسیه، لباس بر تن
کرده و شخصا در مراتع این کشور حضور می یابد.
پوتین را بهتر بشناسید
ولادیمیر اسپیردونویچ پوتین 7 اکتبر 1952 در لنینگراد (سنپترزبورگ) به دنیا آمد. پدربزرگش اسپیریدون آشپز شخصی لنین و استالین و پدر و مادرش کارگران یک کارخانه بودند. در جوانی شیفته شخصیت افسرهای اطلاعاتی و امنیتی شوروی بود. در دوران سربازی، به نیروی دریایی شوروی پیوست و به یک زیردریایی فرستاده شد. در لنینگراد به دانشگاه رفت و از دپارتمان حقوق این دانشگاه فارغالتحصیل شد، به خاطر علایق خود به مسائل اطلاعاتی و امنیتی، وارد "کاگب" سرویس جاسوسی و اطلاعات-امنیتی شوروی شد. پدر پوتین یک کمونیست واقعی بود و مادر او یک مسیحی ارتودوکس؛ اگرچه جرات نداشت در خانه هیچ نشانه یا علامتی از دین و آئین خود بروز دهد. مادر پوتین مطمئن بود که فرزندش یک مسیحی ارتدوکس خواهد شد و به همین خاطر وی را در معرض آموزههای مسیحی قرار میداد. پدر ولادیمیر متوجه این مسئله شده بود اما این زمانی بود نابینایی به سراغ وی آمد.
در 24 سالگی دوره آموزشی کاگب را تمام کرد، در 31 سالگی ازدواج نمود و 2 سال بعد صاحب دو دختر شد. وی در 32 سالگی به سمت یکی از اعضای ارشد کاگب ارتقا مسئولیت یافت و یک سال بعد، سازمان اطلاعات و امنیت شوروی، وی را به آلمان شرقی فرستاد اما با شکست کمونیسم در آلمان شرقی و اتحاد دو آلمان در سال 1990، به لنینگراد بازگشت.
ولادیمیر پوتین و پدر و مادرش در سال 1985 ، پیش از عزیمت خود به آلمان
ولادیمیر پوتین در لباس فرم "کا.گ.ب"
در سال 1991 و پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هنگامی که کاگب فعالیتهایی را علیه میخائیل گورباچف که قصد آمادگی شوروی برای فروپاشی را داشت شروع کرده بود، از نهادهای امنیتی کنارهگیری کرد. بعد از فروپاشی شوروی همچنان در ساختار قدرت در دولت فدراسیون روسیه باقی ماند و در سال 1999 قائم مقام وزیر امور خارجه روسیه شد. بعد از مدتی به کاخ ریاست جمهوری راه یافت و توانست اعتماد یلتسین را به خود جلب کند. هدفی که با فروپاشی ابرقدرت شرق نیز محقق نشد انتقال قدرت از یلتسین به پوتین شاهدی بر این مدعا بود که ساختار حکومت در روسیه بیش از آنکه مبتنی بر دموکراسی غربی باشد، بر اقتدارگرایی رهبران مبتنی است و رهبران روسیه زمانی که مصلحت کشورشان را در برخوردهای غیردموکراتیک ببینند، حتما از این برخوردها بهره خواهند برد. گلولهباران پارلمان روسیه در مسکو توسط ارتش روسیه در حمایت از بوریس یلتسین رییسجمهور، در مناقشهای که بین او و رییس پارلمان در مورد نحوه توزیع قدرت رخ داد شاهدی بر این مدعاست. یلتسین فردی را به عنوان جانشین خود برگزید که سابقه طولانی در دستگاه امنیتی شوروی داشت. پوتین در پرتو حمایت یلتسین هویت یافت و خاندانهای مهم اقتصادی و سیاسی نیز در روی کار آمدن او نقش موثری ایفا کردند. البته، اگرچه در توافق یلتسین برای به قدرت رساندن پوتین، عدم تعرض به خانوادهها مورد تعهد قرار گرفت، اما پوتین به آن پایبند نماند. پوتین با ارزیابی اوضاع روسیه، متوجه این مسئله شده بود که مهمترین عامل نابسامانی روسیه همین خانوادهها هستند به همین خاطر برخورد گزینشی با خانوادهها و صاحبان قدرت سیاسی ـ اقتصادی در روسیه را آغاز کرد. مردم روسیه در دوران پس از فروپاشی اتحاد شوروی، با گسترش امواج جداییطلبی، جنگ در چچن و اقدامات گوناگون تروریستی مواجه شدند. آنها در جریان گروگانگیریهای خونبار در مسکو، بسلان، داغستان و... هر روز با اخبار هولناکی که امکان فروپاشی فدراسیون روسیه را برجسته میساخت، روبهرو بودند. انتخاب ولادیمیر پوتین پایانی بر این نگرانیها بود. او توانست امنیت را تا حد قابل ملاحظهای در سراسر فدراسیون برقرار کند و این امتیاز بزرگی بود که پوتین موفق به کسب آن شد. انتخاب پوتین به جانشینی یلتسین، رهبران کشورهای غربی را نیز شگفتزده کرد چرا که فکر میکردند روسیه بعد از فروپاشی شوروی گام به گام در جهت دموکراسی ترویجی آنها پیش خواهد رفت. پوتین برخورد چکشی را به ژست دموکراسی ترجیح داد پوتین خود را فردی زیرک و توانا و کاملاً پایبند به موازین منافع ملی روسیه نشان داد و مردم روسیه او را رهبری متفاوت با یلتسین برآورد کردند. او خود را متعهد به مبارزه با جداییطلبی معرفی کرد که نمونه بارز آن در چچن رخ داده بود. او به عنوان رهبری طرفدار وحدت ملی، تحکیم دولت و فدراسیون، طرفدار احیای قدرت داخلی و خارجی روسیه شناخته شد. در حالی که یلتسین فردی ضعیف و ناتوان شناخته شده بود. او به عنوان یک رهبر قدرتمند و قابل اعتماد که میتواند نظم و امنیت را به روسیه برگرداند، مورد توجه قرار گرفت. او به نسلی از سیاستمداران روسیه تعلق داشت که از زمان شوروی شکل گرفته بود. به این ترتیب هرچند پوتین با حمایت یلتسین به قدرت رسید، ولی توانست با بهرهگیری از توانایی شخصی خود به زودی به یک رئیسجمهوری محبوب در روسیه تبدیل شود.
پوتین دوشادوش سردار سلیمانی
دو نام که تاریخ آنها را فراموش نخواهد کرد، سرداری که دوشادوش مدافعان حرم، جوانانی را آموزش نبرد داد که خواب را تبدیل به کابوسی وحشتناک برای داعش کنند، تا مردی که آسمان داعش را تیره و تار کرده، نبرد گروهک تکفیری داعش با این دو مرد چیزی برایش نداشته جز شکست های پی در پی.
داعش هر از گاهی با انتشار تصاویری ادعا می کند که رعب و وحشت به جان اهالی سوریه و عراق انداخته، واهمه ای که با حضور سردار سلیمانی و مبارزان روسی هیچ گاه تحقق پیدا نکرده و نخواهد کرد.
گزارش از: حسن امکانیانتهای پیام/
درحال حضر که اینگونه هست.درود بر هر دوشان
آدم با حالیه...
عجب ورزشکاریه!!!!
عجب ورزشکاریه!!!!