بهگزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، زراعت و کشاورزی در کشور افغانستان را میتوان بهعنوان اصلیترین رکن اقتصادی و بهنوعی ستون فقرات اقتصاد این کشور نام نهاد. بها دادن به مقوله کشاورزی در کشوری مانند افغانستان به دو دلیل عمده قابل تامل است.
نخستین دلیل اهمیت فراوان مسئله کشاورزی برای مردم افغانستان، میزان اشتغال 80 درصدی جمعیت این کشور به امور زراعی است.
نکته دیگر پیرامون زراعت در این کشور آن است که بیش از نیمی از درآمد سرانه افغانستان از طریق صنعت کشاورزی تامین میشود.
لازم بهذکر است که بیش از 55 درصد جمعیت کشور افغانستان بهطور مستقیم و غیرمستقیم جهت امرارمعاش به کشاورزی و مزارع تحت کشت وابستهاند، به همین دلیل میتوان گفت مسئله کشاورزی در افغانستان جنبه معیشتی داشته و بهشکل عمیقی به طبیعت این کشور وابسته است.
*وضعیت اراضی کشاورزی در افغانستان در گذشته افغانستان یکی از صادر کنندگان مهم تولیدات دامی و میوههای خشک بوده اما سه دهه جنگ، زیرساختها را در این کشور نابود کرده و توسعه زراعت را محدود، و به روند رشد اقتصادی و البته کشاورزی صدمه اساسی وارد کرده است. اما با وجود تمامی این مشکلات که محدودیتهایی ساختاری برای افغانستان پدید آورده است، کشاورزی با توجه بهوجود استعدادهای فراوان و بهگونهای بالقوه در این کشور میتواند ماشین محرکهای برای رشد و نجات اقتصادی در آن مطرح شود.
از مجموع مساحت افغانستان ( ۶۵۲ هزار کیلومتر مربع) فقط ۱۲درصد زمین ( ۸ میلیون هکتار ) قابل کشت است و ۴ درصد از این زمین نیز تحت آبیاری است.۴۶ درصد نیز چراگاه و ۳ درصد نیز تحت پوشش مناطق جنگلی قرار دارد. از نظر جغرافیایی در حدود ۷۵ درصد از زمینهای قابل کشت افغانستان در سه حوزه زراعتی از هشت حوزه زراعتی این کشور قرار دارد که این سه حوزه؛ شمال، شمال شرق و جنوب است.
*کمآبی، چالشی بزرگ بر سر راه زراعت افغانستان کشوری مانند افغانستان که از نظر آب و هوایی در منطقه خشک و نیمهخشک جغرافیایی نیز واقع شده، بیش از سایر کشورهای منطقه با پدیده جهانی «کمآبی» دست بهگربیان است. با اشاره به آنچه که گفته شد از بین تمامی مناطق دارای قابلیت کشت، بهدلیل مشکل «کمبود آب»، تنها حدود نیمی از اراضی ذکر شده تحت کشت و فعالیتهای زراعی قرار میگیرند.
گفتنی است با آنکه افغانستان از جمله کشورهایی به شمار میرود که منابع کافی آبی دارد، اما در جریان چند سال گذشته، عدم استفاده از منابع آبی و خشکسالیهای پیدرپی موجب سرازیر شدن بیش از ۷۵ درصد آبهای این کشور به کشورهای ایران، پاکستان و ترکمنستان شده است.
آمارهای رسمی وزارت انرژی و آب نشان میدهد که سالانه حدود ۷۵میلیارد مترمکعب آب در افغانستان تولید میشود، اما مردم تنها میتوانند از ۲۵ درصد آن استفاده کنند.
*آبیاری قطرهای، راهکاری برای حفظ آب زراعی کشورافغانستان با آنکه منابع آبی زیرزمینی قابلتوجهی دارد، اما در عدممدیریت صحیح آبی و سیاستهای نادرست این منابع که ذخایر حیاتی برای ساکنان کشور به شمار میروند، موفق نبوده است. در ادامه بهره برداری ازاین منابع ضعیف آبی نیز بهعلاوه استفاده از آنها در بخش کشاورزی، حفر چاههای عمیق در شهرهای بزرگ این کشور از قبیل کابل، موجب تخریب لایهها و سفرههای آبی زیرزمینی میشود. شبکه آبیاری در افغانستان سنتی است و ضایعات آب در این سیستم بسیار زیاد است، لذا یکی از راهکارهای مهم و البته کارآمد برای مقابله با چالش کمآبی، ایجاد شبکههای آبیاری قطرهای و مدرن، برای بهحداقل رساندن ضایعاتآبی صورت میگیرد.
*وضعیت آبوخاک بهعنوان دو عنصر کلیدی در بحث کشاورزی افغانستان آب و خاک اصلی ترین منابع فعالیتهای کشاورزی هستند. پراکندگی زمینهای زراعتی و غیرقابل پیش بینی بودن منابع آبی، اصلیترین مشکلات توسعه زراعت در افغانستان است. افغانستان از لحاظ تقسیمبندی جغرافیایی و اقلیمی، کشوری است که به دوگونه هموار و نیمه هموار و در واقع کوهستانی و نیمه کوهستانی طبقهبندی میشود.
براساس اطلاعات اداره مرکزی آمار افغانستان از حدود ۴۰ هزار روستا، حدود ۱۸ هزار روستا در مناطق کوهستانی قرار دارند. حدود ۱۲ هزار روستا در مناطق هموار و بقیه روستاها نیز در مناطق نیمههموار قرار دارند. نوع زمین نیز در ولایتهای مختلف متفاوت هستند. ولایت نورستان ۹۷ درصد کوهستانی، دایکندی ۹۰ درصد و درولایت هرات ۵۳ درصد کوهستانی است. نتیجه این ناهمواریها باعث شده که اندازه زمینهای زراعتی نیز کوچک بوده و قابلیت لازم برای گسترش مناطق تحت کشت که در اختیار خانوادهها قرار دارد، وجود نداشته باشد. اغلب این زمینداران قادر به تولید نیازهای اولیه غذایی خود از این زمینها نبوده و وابسته به فعالیت بیرون از مزرعه به منظور تهیه مواد اولیه هستند.
*استراتژی توسعه زراعت در افغانستان به منظور تعیین خط مشی و استراتژی توسعه زراعت، گروهی از کارشناسان بین المللی در وزارت زراعت افغانستان اقدام به تهیه استراتژی توسعه زراعت در افغانستان (NADF) کردند. این استراتژی همه جانبه تلاش دارد تمام موضوعات نقشآفرین و مهم زراعت افغانستان را مد نظر گیرد تا هم کشاورزی توسعه پیدا کند و هم معیشت فقرای روستایی بهبود یابد؛ اما اصلیترین اولویت شناخت و رفع موانع و ایجاد آمادگی برای چالشهای اصلی این بخش است تا از این طریق بتوان زمینههای توسعه زراعت را هموار کرد.
*حمایت مالی از کشاورزان، عامل موثر دیگر جهت توسعه کشاورزی افغانستان توسعه زراعتی نیازمند سرمایه است تا از این طریق فنآوری مدرن و راهکارهای کشاورزی موفق، مثمرثمر واقع شود. لذا این امر نیازمند نهادهای مالی است که با کمکهای خود از سدهای مالی ایجاد شده در این بخش گره گشوده و به کمک کشاورزان بیایند. در شرایط کنونی اصلیترین نهادهای تامین منابع مالی برای کشاورزان افغان، نهادهای سنتی و محلی هستند که بهدلیل ریسک بالای فعالیتهای زراعی، سود زیادی را بر وامهای خود اعمال میکنند.
هماکنون نهادهای مدرن مالی در افغانستان نوپا هستند و نیاز است تا نهادهای وامدهنده، بر اساس مشارکت در تولید و یا سهامی در این کشور وارد عرصه شوند.نظام بانکی نیز به تجارت و سرمایه گذاریهای کوتاه مدت علاقه دارند، گرچه که در سالهای اخیر نهادهای قرضه دهنده همانند صندوق توسعه زراعت (ADF) آغاز به کار کرده است، ولی میزان نیاز زارعین بسیار بیشتر از توان صندوق است و از نظر جغرافیایی نیز سطح پوشش این شبکه نسبت به زارعین افغانستان محدود است.با توجه به عدم علاقه بانکها و شکست نهادهای مالی در این کشور برای سرمایه گذاری در عرصه زراعت گزینههای دیگری نیز به منظور حمایت از بازار زراعتی نیاز است، زیرا رشد زراعت باعث افزایش مفاد و رشد اقتصادی خواهد شد. برای حل این مشکل سرمایه گذاری مختلط نیز میتواند یکی از گزینه ها باشد.
*محصولات کشاورزی پیشتاز در کشاورزی افغانستان
در میان محصولات کشاورزی که در کشور افغانستان کشت میشوند، میتوان به تعدادی از محصولات شاخص اشاره کرد که علاوه بر وجود استعداد اقلیمی برای برداشت این محصولات، از جنبه ارزآوری و اقتصادی نیز بهسود کشاورزان افغان میباشند. از جمله این محصولات میتوان به برداشت غلاتی از قبیل برنج و گندم و محصولاتی مانند بادام و انگور اشاره کرد که براساس اطلاعات وزارت کشاورزی افغانستان، محصولات ذکر شده در صدر محصولات بدست آمده از اراضی کشاورزی این کشور قرار دارند.
علاوه بر موارد یادشده میتوان به کشت پنبه نیز اشاره کرد که این محصول نقش بسیار موثری در صنعت پوشاک و نساجی ایفا میکند. در سالهای اخیر، وزارت کشاورزی افغانستان در راستای توزیع تخمهای اصلاح شده به کشاورزان فعالیت گستردهای داشته که باعث افزایش تولید محصولات کشاورزی در این کشور شده است و لذا این اقدامات موجب افزایش مناطق تحتکشت از 75 هزار هکتار به 121 هزار هکتار شده است. بهطور کلی میتوان گفت که میوههای خشک، میوه تازه، سبزیجات، حبوبات، پنبه از جمله تولیدات محصولات کشاورزی افغانستان است که بخشی از این تولیدات به بازارهای جهانی نیز عرضه میشوند.
*کشت خشخاش، بذر سیاه استعمار بر خاک زراعت افغانها با موضوعاتی که پیرامون فرصتها و نیز مشکلات و کمبودهای صنعت کشاورزی در افغانستان وجود دارد و در این گزارش نیز تا حدودی به آن ها پرداخته شد، اما یکی از معضلات بسیار بزرگ که دامنه گستردهای از زمینهای قابل کشت این کشور را به سوی تباهی و ضدبشری سوق داده است، موضوع «کشت خشخاش» در ایالات مختلف افغانستان است. در پشت پرده کشت این قاتل خاموش بشری، صحنه گردانانی وجود دارد که شنیدن نام آنها چندان عجیب هم بهنظر نمیرسد.
این عوامل تهدیدزای نوع بشر همان آمریکایی است که به بهانه مبارزه با تروریسم از کابل سردرآورد و اکنون سازمانهای جاسوسیاش به نقش اول پشتیبانی از کشت خشخاش مبدل گشتهاند. CIA(سازمان جاسوسی آمریکا) و ISAFمسئول بزرگترين تجارت جهاني قاچاق مواد مخدر از افغانستان هستند که افزایش کشت این ماده با حمایتهای مداوم و آشکار این دو سازمان آمریکایی برای بهرهبرداری از سود سیاه این محصول شکل میگیرد.
در حال حاضر سياست اصلی نیروهای آمریکایی در افغانستان اين است كه تجارت مواد مخدر همچنان بايد توسعه پيدا كند تا سرمايهگذاران خارجی و حامی جنگ در افغانستان، به اهداف خود برسند و با فروش اين مواد به ساير كشورها سرمايه از دست رفته خود در طول سالهای متمادی جنگافروزی در این کشور را برگردانند. مسئلهای که در کنار صنعت کشاورزی افغانستان، بهعنوان یک عامل مخرب و نابودکننده در زمینهای زراعی این کشور خودنمایی میکند.
انتهای پیام/
گزارش از: وحید امیدیموحد