به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ وقتی میان انبوه مجموعههای شعر گشتی میزنم، از میان تمام آنها یک اسم بیشتر توجهم را جلب میکند و آن «اسکی روی شیروانی» اثر رسول یونان است. این مجموعه شعر، شعرهای سپید این شاعر را در بر میگیرد. البته شعرهای رسول یونان از جنس دیگری است و اندیشهای ژرف و نگاهی متفاوت را در خود دارد. مجموعه شعر «اسکی روی شیروانیها» نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مجموعه شعر، نام اشعاری چون «در بهشت گوشیها را بر نمیدارند»، «در ایستگاه»، «پرنده سفید»، «دریا»، «سفر»، «دور و نزدیک»، «طرحی از جاماندن چمدان و آفتابی با حاشیههای ابری»، «اندوه» و «دیوانه» مشاهده میشود.
رسول یونان در شعر «غروب» ابتدا همه چیز را از یکدیگر جدا نشان میدهد غروب در نظر وی برنده تمام مرزهاست.
این نگاه متفاوت رسول یونان را در شعر غروب وی مشاهده میکنیم.
شعر «ایستگاهها» در مجموعه شعر «اسکی روی شیروانیها» نیز به گونهای دیگر مسئله سفر را نشان میدهد. برای رسول یونان، دائم در ایستگاه بودن، نشانی از شک و بیثباتی محسوب میشود. این شعر به گونهای از مخاطب میخواهد تا با زاویه دیدی متفاوت به موضوعات مختلف بنگرد.
زاویه دید متفاوت رسول یونان تنها در شعرهای مذکور دیده نمیشود؛ بلکه در تک تک شعرهای مجموعه شعر «اسکی روی شیروانیها» وجود دارد. روانی کلمات و قابل فهم بودن آنها بهتر تلنگری بر مخاطب وارد میکند، نشان میدهد با همین کلمات ساده میتوان به راحتی جهان را متفاوت دید و نیاز به کلمات مشکل و سختگیریهای بیمورد هنگام بیان مطلب نیست. رسول یونان با مجموعه شعرش به مخاطب میآموزد که به همین سادگی دیدگاهی متفاوت داشته باشید و از دریچه ای نو به جهان بنگرید.
انتهای پیام/