شاید بهترین توصیف از رو‌در‌رویی میان هواداران جنرال دوستم، معاون اول رییس‌جمهور‌ و جنرال عطا‌محمد نور، سرپرست ولایت بلخ، همین سخن کنایه‌آمیز امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی، باشد که در صفحه‌ فیسبوکش نشر کرد: «راهی را که پیمودیم… از جنگ بر سر پوسته تا نزاع بر سر پوستر. پیشرفت چشمگیر و قابل ملاحظه است.»

به گزارش خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان؛شاید بهترین توصیف از رو‌در‌رویی میان هواداران جنرال دوستم، معاون اول رییس‌جمهور‌ و جنرال عطا‌محمد نور، سرپرست ولایت بلخ، همین سخن کنایه‌آمیز امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی، باشد که در صفحه‌ فیسبوکش نشر کرد: «راهی را که پیمودیم… از جنگ بر سر پوسته تا نزاع بر سر پوستر. پیشرفت چشمگیر و قابل ملاحظه است.»

فعلا این نزاع برعلاوه ایجاد نگرانی‌های عمومی در مورد وضعیت شمال، جان یک نفر را نیز در فاریاب در جریان تظاهرات طرفداران این دو مقام ارشد سیاسی و دولتی گرفت. جالب این‌جا است که تا مدت زیادی هم آقای نور و هم آقای دوستم تلاشی برای جلوگیری از تظاهرات طرفداران خود نکردند.

افراد نزدیک به آن‌ها در فیسبوک و سایت‌ها علیه یک‌دیگر رجز خوانده و دیگران را به خیابان‌ها فراخواندند. با این‌که آقای دوستم در نهایت طی بیانیه‌ رسمی خواهان پایان یافتن تظاهرات هوادارانش شد اما با اهداف مظاهره‌ آن‌ها همدلی کرد. هم آقای دوستم و هم آقای عطا به‌صورت رسمی و غیر‌رسمی مطالبات و مواضع مظاهره‌چیان طرفدار خود را تایید کردند.

در حالی که آقای عطا و طرفدارانش در شبکه‌های اجتماعی، طرفداران آقای دوستم را به توطیه‌چینی برای برهم زدن امنیت شمال متهم کردند، آقای دوستم و طرفدارانش از تبعیض قومی در بلخ شکایت کرده و پاره شدن عکس‌های معاون رییس‌جمهور در این شهر را نشانه‌ بی‌احترامی به رهبر ازبک‌های افغانستان دانستند.

نگاه‌های منفی

به دشواری می‌توان پذیرفت که پاره شدن تنها یک پوستر علت این همه جنجال و رودررویی است. به‌نظر می‌آید که حزب جنبش به این بهانه، در قالب تظاهرات، نا‌رضایتی آقای دوستم و جناح سیاسی‌اش را از وضعیت ازبک‌ها در ساختار سیاسی بلخ بازتاب داد. طبعا با توجه به اختلافات قدیمی میان احزاب جمعیت و جنبش در شمال، به‌خصوص بلخ، تصور نمی‌رود که ازبک‌های نزدیک به جنبش در ساختار سیاسی و اداری بلخ راهی داشته باشند.

این تظاهرات نشان داد که رهبران سیاسی زیادی در افغانستان اختلافات گذشته را فراموش کرده ولی خصومت‌های سیاسی و قومی میان جمعیت و جنبش هم‌چنان به قوت خود باقی است؛ به‌خصوص که نخبگان سیاسی ازبک با توجه به جایگاه دوستم در دولت، خود را قدرتمند‌تر از گذشته احساس می‌کنند. اما این احساس قدرت اکنون به زورآزمایی مجدد با جمعیت و عطا‌محمد نور در بلخ منجر شده است.

طبعا حزب جنبش که خواسته و یا ناخواسته منافع سیاسی و اجتماعی ازبک‌های افغانستان را در دولت نمایندگی می‌کند، حق تظاهرات و اعتراض را در مزارشریف و یا هر نقطه‌ دیگر افغانستان دارد. آقای عطا و طرفدارانش نباید با تظاهرات طرفداران آقای دوستم با ادبیات خشونت‌بار و تهدید‌آمیز برخورد کند. طبعا تحرکات سیاسی این گروه تهدیدی برای منافع سیاسی آقای عطا در بلخ است اما اشتباه است که در این رقابت و مواجهه سیاسی پای مسایل قومی به میان آورده شده و حرکت صلح‌آمیز یک گروه سیاسی به یک توطیه بزرگ‌تر نسبت داده شود.

واضح است که نمی‌توان وضعیت حاضر بلخ و عطا‌محمد نور را با وضعیت هرات و اسماعیل خان در یک دهه پیش مقایسه کرد که کابل از طریق تحریک امان‌‌الله زیرکوهی باعث ناآرامی در اطراف هرات شد و زمینه‌ کنار زدن اسماعیل خان را فراهم کرد. موقعیت آقای عطا به مراتب نسبت به آقای اسماعیل خان قوی‌تر است. چون آقای عطا و جمعیت اسلامی در حکومت افغانستان با حضور آقای عبدالله به مراتب قدرتمندتر شده و نمی‌توان تصور کرد که آقای غنی و پشتونیست‌های ارگ در شرایط حساس فعلی اقدامی علیه آقای عطا و سایر متحدان آقای عبدالله انجام داده بتوانند. پس بهتر همان بود که آقای عطا و طرفدارانش با صبر و بردباری بیشتر با تظاهرات هواداران جنبش برخورد می‌‌کردند.

نابردباری

در رویداد اخیر برخورد نابردبارانه و تند سیاسی- قومی در مورد حزب جنبش و طرفدارانش نیز صادق است. برخورد تعصب‌آمیز طرفداران حزب جنبش با رویداد پاره شدن عکس نشان می‌دهد که در صحنه‌ سیاسی کشور میزان تحمل و دور‌اندیشی سیاسی تا چه حدی پایین است. وقتی پاره شدن عکس آقای دوستم تا این حد موجب خشم طرفدارانش شد، پس در صورت انتقادات شدیدتر از او، آن‌ها چه واکنشی از خود نشان خواهند داد؟

جنرال دوستم و جنرال عطا و طرفداران‌شان گمان می‌برند که تظاهرات یک نوع زورآزمایی خیابانی و کشتی نرم است. آن‌ها در گذشته بارها وارد درگیری‌های مسلحانه شدند. البته، سیاستمداران معمولا دوست دارند که برای نمایش قدرت طرفداران خود را به خیابان‌ها بکشند تا طرف مقابل میزان قدرت و محبوبیت اجتماعی‌شان را درک کند. هم طرفداران و نزدیکان آقای دوستم و هم طرفداران و نزدیکان آقای عطا تظاهرات مدنی و دادخواهی را با رقابت‌های سیاسی و نشان دادن زور و قدرت اشتباه گرفته‌اند. چنین دیدگاهی در مورد دموکراسی و مظاهره‌ مدنی درست نیست. تظاهرات می‌تواند نشان‌دهنده‌ نا‌رضایتی یک گروه سیاسی باشد اما قرار نیست که سرنوشت قوم ازبک و تاجیک در شمال در روی خیابان‌ها تعیین شود. نه طرفداران آقای دوستم در خیابان‌های مزارشریف میزان مشارکت ازبک‌ها را در اداره‌ بلخ بالا برده می‌توانند و نه طرفداران آقای عطا ضرب شصت والی بلخ را به آقای دوستم نشان داده می‌توانند. تنها نتیجه‌ این‌گونه واکنش‌ها دامن زدن به ناامنی و تنش‌های قومی است.

متاسفانه، نکته غم‌انگیز همانا ادبیات سیاسی طرفداران و نزدیکان این دو مقام ارشد دولت است. در سخنان خشونت‌آمیز آن‌ها به‌صورت بارزی تنش‌های قومی دیده می‌شود. گویا تنها موضوع اختلاف میان دوستم و عطا مطرح نیست بلکه سرنوشت سیاسی دو قوم ازبک و تاجیک نیز مطرح است. چنین ادبیاتی به خوبی زمینه‌ساز درگیری‌های قومی شده می‌تواند. طرفداران و تحلیلگران قومی در شبکه‌های اجتماعی هرگز اختلافات سیاسی دو مقام را از قومیت‌شان جدا کرده نمی‌توانند. دوستم و عطا قبل از هر چیزی دو سیاستمدار و نظامی رقیب‌اند که از دیرباز با هم اختلاف سیاسی داشته و برای کسب قدرت در شمال با یک‌دیگر رقابت دارند. این اختلافات سیاسی به هیچ صورت نباید به اختلافات قومی تقلیل داده شود. این کار نه تنها خطرناک بلکه از بنیاد نا‌معقول است.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.