بهگزارش خبرنگار
افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، فصل بهار در حالی بر سرزمین افغانها سایه انداخته که مردم این کشور پس از برگزاری مراسمهای باشکوه عید باستانی نوروز، آرزوی برقراری امنیت واقعی ونه فقط در حرف و سخن را در دل دارند؛ امنیتی که در مسیر تحقق آن در چند ماه گذشته، بحثهایی پیرامون
«مذاکرات صلح» افغانستان مطرح شد.
مذاکراتی که یک سوی آن گروه تروریستی
طالبان قرار دارد، گروهی که تاکنون اغلب مولفههای تنشزا در افغانستان از اتاق فرمان آنان خط گرفته است. در طرف دیگر مذاکرات نیز یک چهارضلعی شامل کشورهای
پاکستان، چین، آمریکا و افغانستان حضور دارند.
در میان کشورهای ذکر شده، سوای نقش افغانستان که در کانون اجرایی مذاکراتصلح قرار دارد، بهنظر میرسد
پاکستان بهدلیل فاکتورهایی نظیر همجواری و نقشآفرینی جنجالی بهجهت پشتیبانی همه جانبه از طالبان و رهبران این گروه تروریستی، نقش برجستهتری نسبت به سایر بازیگران خارجی در این سناریو داشته باشد. لذا در این گزارش به اهمیت جایگاه پاکستان بهعنوان نزدیکترین ضلع محور مذاکرات در راستای تحقق صلح در افغانستان میپردازیم، نقشی که با کارشکنیهای مقامات اسلامآباد در آوردن طالبان به پای میز مذاکرات، بهگونهای روزافزون کمرنگ میشود.
*نقش پاکستان در روند صلح در ابتدای مذاکرات پاکستان با شکلگرفتن "مذاکرات صلح" در نقش حامی جریان صلح در کشور همسایهاش ظاهر شد، بهگونهای که خود را متعهد به ادامه کمک در راستای برقراری صلح و نیز متقاعد کردن گروههای مختلف طالبان برای حضور در پای میز مذاکره معرفی کرد، البته بعدها مشخص شد که متقاعد کردن گروههای اصلی طالبان برای نشستن پای میز مذاکرات صلح با دولت کابل چندان هم کار سادهای نیست.
*چنددستگی در میان طالبان، عامل دیگر مسدود کننده در راه دستیابی به صلح موضوع دیگری که مانعی برای عدم دستیابی به صلح از سوی طرف مقابل، یعنی طالبان مطرح میشود چنددستگی و اختلاف بر سر موضوع صلح است، زیرا در میان گروههای مختلف طالبان عدهای از آنان مخالف سرسخت هرگونه صلح با کابل و در واقع خوابیدن غائلههای ناامنی و چالش در افغانستان هستند. مبحث مهم دیگر که بهدلیل انشقاق در میان گروههای طالبان شکل گرفت، ندای مشکوک مرگ «ملا عمرمجاهد» رهبر گروه طالبان است.
لازم بهذکر است که از سال 2001خبرهای چندان موثقی از زنده بودن و یا نبودن ملاعمر از این گروه تروریستی بدست نیامد، اما زمانی که موضوع مذاکرات برای برقراری صلح در افغانستان به مرحله تقریبا حساسی رسید، انتشار خبر مرگ وی سبب بروز یک دودستگی در میان طالبان شد.
دلیل اصلی دو دستگی طالبان نیز طرفداری عدهای از آنان با جانشینی محمد یعقوب پسر ملاعمر بود.
با این طرفداری و گرفتن موضع مخالف عده دیگر طالبان، عملا دودستگی آنهم در لایههای بالایی این گروه به اوج خود رسید، موضوعی که به اختلاف نظر شدید درباره مذاکرات صلح افغانستان نیز منجر شد.
لذا این اختلافنظر نسبتا عمیق در سطوح مدیریتی تروریستهای طالبان عامل ناکام ماندن مقوله صلح شد، اختلافنظری که حتی پاکستان نیز نمیتواند در جلب موافقت این گروه نقش مثمرثمری ایفا کند.
*چرخش معنادار چترحمایتی پاکستان از مذاکرات صلح
با وجود آنکه نخستین دور مذاکرات صلح کابل و طالبان، تابستان سال گذشته در اسلامآباد برگزار شد اما در اواخر سال گذشته پاکستان با انتشار خبرهایی، علنا پای خود را از میز مذاکرات بهعنوان حامی جریان صلح در افغانستان کنارکشید و نقش پررنگی را که میتوانست در شکلگیری این امر مهم در افغانستان ایفا کند، از رنگورو انداخت.
*پاکستان در قبال صلح در افغانستان صادق نیست در این میان ناامیدی پارلمان افغانستان به ادامه روند مذاکرات صلح و مشخصا بیرنگی نقش پاکستان در این مذاکرات، جای بسی تامل دارد.
"فضلهادی مسلمیار" رئیس مشرانو جرگه (مجلس سنای افغانستان) روز سه شنبه 10 حمل 1395 در جلسه عمومی مشرانو جرگه اظهار داشت پاکستان در قبال صلح در افغانستان صادق نیست. وی در همین باره از واقعیتی محرز پرده برداشت و گفت، پاکستان و دستگاههای امنیتی این کشور که طالبان دستپرورده و زائیده سیاستهای آنان است حاضر نیست این گروه را برای صلح با کابل آماده کند. مسلمیار تاکید کرد که پاکستان خواهان ادامه بینظمی و استقرار حکومت دستنشانده در افغانستان میباشد. رئیس مشرانو جرگه اضافه کرد تا زمانی که افغانها دست به دست هم ندهند و ملتی واحد نشوند، تامین صلح در این کشور دشوار است. وی از حکومت خواست بیش از این وقت خود را برای چنین تلاشهایی در راستای دستیابی بهصلح ضایع نکند.
*وحدت داخلی، مهمترین عامل برای مقابله با هر نوع تهدید علاوه بر رئیس مجلس سنای افغانستان، دیگر نمایندگان این نهاد نیز امید چندانی به نقش آفرینی موثر پاکستان در قبال مذاکرات صلح ندارند.
درحقیقت صلح واقعی و امنیت پایدار زمانی در سرزمین افغانها ساری و جاری میشود که همگرایی و اتحاد میان اقوام و گروههای مختلف بومی در این کشور محقق شود؛ گزینهای که در صورت تلالو بارقههای آن در تصمیمات راهبردی افغانها، دیگر جایی برای چشمانتظاری کابل به میانجگری اسلامآباد نخواهد داشت زیرا تکیه به وحدت و همبستگی درونی بهترین و راهگشاترین مولفه برای مقابله با هرنوع تهدید و عنصرنامطلوب خارجی در عرصه سیاسی هر کشور است.
گزارش از: وحید امیدیموحد
انتهای پیام/