وقتی اقتصاد یک کشور دست یک تاجر فرنگی باشد
«جذب سرمایههای خارجی باید به شکلی باشد که اقتصاد کشور از آن سود ببرد، نه زیان. ما بعضی از رشدها و شکوفاییهای بادکنکی را در برخی از کشورهای شرق آسیا دیدیم.
نخست وزیر مالزی در تهران به من گفت که ما در مدّت چند روز، از یک کشور ثروتمند به یک کشور فقیر تبدیل شدیم! این خوب است؟! یعنی سرنوشت اقتصاد کشور در دست یک تاجر فرنگی باشد که اگر اراده کرد، بتواند کشوری را با میلیاردها دلار گردش سرمایهای، در ظرف چند روز به خاک سیاه بنشاند و فلج کند! او وقتی این مطلب را به من میگفت، چهرهاش پُر از غم و افسردگی بود. ما این رشدهای بادکنکی را پیشرفت اقتصادی نمیدانیم. کشور به سرمایههای انسانی و طبیعی و هویّت ذاتی متّکی است و مستوجب رشد و شکوفایی واقعىِ اقتصادی است؛ اما نه آن گونه که بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای ما نسخه بنویسند و ما هم طبق همان نسخه، اقتصاد خودمان را تدوین کنیم؛ نه. ما برنامه و سیاست داریم و - همانطور که گفتم - ما میتوانیم.»
بیانات در دیدار مسئولان وزارتخانههای صنایع و بازرگانی۱۳۸۰/۰۴/۱۰
انتهای پیام/