به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - در این گزارش، سه تحلیل از حضور دوباره احمدی نژاد را میخوانید:
من نوکرتر هستمپنجشنبه نوزدهم فروردین، هوای آمل ابری و خنک است. تعطیلات نوروز به پایان رسیده و مسافران نوروزی دیگر در شهر و جادههای اطراف دیده نمیشوند.
مردم شهر نیز کار و فعالیت روزمره خود را آغاز کردهاند. امروز اما عدهای در شهر منتظر میهمان هستند؛ محمود احمدینژاد. او قرار است در مراسم گرامیداشت شهدای مدافع حرم استان مازندران برای آنها سخنرانی کند.
احمدینژاد که بارها با عنوان رئیسجمهور به این شهر آمده بود، حالا فقط با یک عنوان حقوقی که در زیر پلاکاردهای کمی که در شهر نصب شدهاند دیده میشود، به آمل میآید: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام. مراسم ساعت ١٦ به وقت رسمی آغاز میشود. ساعت حدود ١٢ ظهر در اطراف مصلای قدس آمل همهچیز عادی است و مردم به فعالیت خود مشغول هستند.
مردم در رفتوآمد هستند و پلاکارد و عکس رئیس دولت سابق توجه همه را جلب نمیکند. عدهای جوان در داخل مصلا مشغول نصب عکس شهدای مدافع حرم هستند و برای پذیرایی کیک و آبمیوه آماده کردهاند.
بیانیه اعتراضی جمعی از مردم آمل
اما به نظر نمیرسد بشود همه اتفاقات این سخنرانی را در اطراف مصلای آمل جستوجو کرد. در چند روز گذشته، خبر حضور رئیس دولت سابق در آمل باعث شد، جمعی از مردم مازندران با تشکیل کمپینی به نام "سالهای سخت احمدینژادی را فراموش نمیکنیم" و امضای یک بیانیه مراتب اعتراض خود را به مدیریت هشتساله او و همکارانش در دستگاه اجرائی اعلام کنند و هشدار خود را درباره خطر بازگشت پوپولیسم بیان کنند.
این بیانیه به امضای صدها نفر از شهروندان مازندرانی رسیده و در آن نام بسیاری از خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران و استادان و فارغالتحصیلان دانشگاهی و اهالی ادب و هنر و فرهنگ مازندرانی به چشم میخورد که اعتراض خود را به حضور احمدینژاد اعلام کردهاند.
در قسمتی از این بیانیه آمده است: "ما جمعی از شهروندان استان مازندران با امضای این طومار مراتب اعتراض خود را به ایشان به عنوان سرحلقه یک سیستم مدیریتی که کشور را در داخل به ورطه رکود تورمی و فساد سازمانیافته و علم گریزی سوق داد و در سیاست خارجی نیز با اتخاذ تصمیمات خلقالساعه و افراطگرایانه موجبات تحمیل ظالمانهترین تحریمها و انزوای کشور و خطر بروز جنگ را فراهم آورد، اعلام میداریم و معتقدیم شهدا متعلق به آحاد ملت میباشند و پیش از حضور در جوار پیکر پاک و خانواده معزز آنها میبایست مرزبندی افراد با مفسدین اقتصادی و غارتکنندگان بیتالمال مشخص باشد".
اما سایت دولت بهار که از سوی حامیان رئیسجمهور سابق اداره میشود، امضاکنندگان را از مفسدان اخلاقی و مسافران "پاتایا" که یکی از شهرهای تفریحی و گردشگری در تایلند است، خوانده است. اما کانال تلگرامی "آمل کلام" اسامی امضاکنندگان این کمپین را منتشر کرده است.
مرداد سال گذشته بود که محمود احمدینژاد در همایش "تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب" که در دانشگاه ایرانیان که خود ریاست آن را بر عهده دارد، از تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام(ره) خبر داده بود. او گفته بود: "خوشبختانه از یکسالونیم قبل کارگروههایی تشکیل شده و این موضوعات به بحث گذاشته شده و مختصر ارتباطاتی هم در استانها تنظیم شده است". شرکتکنندگان در این همایش به شش کارگروه تقسیم شده بودند: کارگروههای "سیاسی و بینالملل"، "رسانه"، "استانها"، "پشتیبانی"، "اقتصاد" و "اندیشه".
شکل تشکیلاتی کارگروهها اینطور است که کارگروه اصلی در تهران و کارگروه استانها ذیل مرکز اداره میشوند. هر کدام هم در مراکز استانها شاخههای شهرستانهای خود را دارند. شیوه شکلدهی این کار تشکیلاتی نشاندهنده عزم جدی احمدینژاد برای ورود به عرصه سیاست است. شیوه کاری که ثمرههاشمی، از نزدیکان رئیس دولت سابق شاهبیت آن را نقد سیاست خارجی دولت فعلی میداند که باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد.
فرماندار آمل: نه دعوت شدهام و نه میروم
سفر اردیبهشت سال پیش محمود احمدینژاد به مازندران و شهر بابل نیز خبرساز و جنجالی شده بود. حضور فرماندار وقت بابل در این مراسم و شنیدن شعارهای ضددولت و تکهپرانیهای احمدینژاد خطاب به دولت یازدهم، در نهایت باعث برکناری "رجب ملاییرئیسی"، فرماندار بابل شد.
در تماس روزنامه شرق با معاون فرماندار آمل، او دلیل برکناری فرماندار بابل را نهفقط شرکت در مراسم سخنرانی رئیسدولت سابق، بلکه حضوریافتن در جلسه خصوصیای که احمدینژاد و اطرافیان او حضور داشتند عنوان کرد. او همچنین درباره حضور احمدینژاد در آمل گفت: ما "با حضور او و شرکت در مجلس یادبود شهدا هیچ مشکلی نداریم، چون این مراسم در مصلا و محوطه مسقف برگزار میشود، نیاز به مجوز هم ندارد و ما تمام تدابیر امنیتی را برای برگزاری آن انجام دادهایم".
احمد منفرد، فرماندار آمل نیز چند روز پیش در گفتوگو با پایگاه خبری "مازندومه" مازندران، درباره اینکه آیا در این مراسم شرکت میکند، گفته بود: "من نه دعوت شدهام و نه حضور خواهم داشت".
سفر پسانوروزی بدون مشایی
ساعت ١٦ است، حضور نیرویهای انتظامی در جلوی مصلا زیاد شده است. آنها آرام مردم و ماشینها را که پلاکهای آن نشان میدهد همه آنها برای آمل نیستند هدایت میکنند. اتوبوسی درست روبهروی در اصلی مصلا خانمهایی را که پلاکاردهایی در دست دارند پیاده میکند. راننده آن در جواب این سؤال که از کجا آمدهاند، ترافیک و پلیس را بهانه میکند و در اتوبوس را میبندد. مغازهدارهای اطراف مصلا درهای شیشهای مغازه را بستهاند و از پشت آن مردم را نگاه میکنند.
در داخل مصلا، جلوی دفتر امامجمعه شلوغ است.مردم یا نامهای در دست دارند یا دنبال کاغذی میگردند که چیزی بنویسند.
پیرزنی با لباس محلی از مردم سؤال میکند که چه خبر است اما در آن شلوغی جوابی نمیشنود.
خانم دیگری درحالیکه گریه میکرد گفت دخترم ١٨ روز است که در انتظار بستریشدن در بیمارستان شهر است، برای احمدینژاد نامه نوشتهام که او را بستری کند اما نمیدانم به چه کسی باید بدهم. فردی در جمع به او میگوید بهتر است به شورای شهر یا نماینده مجلس نامه بنویسی. زن اما با گریه میگوید برای من فرقی ندارد به که نامه بنویسم، فقط میخواهم دخترم خوب شود.
دو خواهر با آرایش غلیظ هم به مصلا آمدهاند. وقتی کاغذی به آنها داده شد که نامهای به احمدینژاد بنویسند، گفتند نمیدانیم چه بنویسم، ما فقط آمدهایم، هرکس دیگر هم بود، میآمدیم.
مردم همچنان در جلو مصلا منتظر احمدینژاد هستند، اما ماشین او از در پشتی داخل حیاط مصلا میشود و جلوی دفتر امامجمعه شهر میایستد. مردم هم به سمت ماشین هجوم میآورند و شعار میدهند "شعار هرچی مرده، احمدی برمیگرده". احمدینژاد برای آنان دست تکان میدهد، با تعداد کم محافظانش وارد دفتر امامجمعه میشود.
درون مصلا پر شده است، در کنار عکس شهدای مدافع حرم، تصاویر بزرگ آیتالله جوادیآملی و آیتالله حسنزادهآملی دیده میشود. جایگاهی را شبیه سنگر درست کردهاند که یک موتورسیکلت هم در آن وجود دارد. در دست عدهای از مردم پلاکاردهای انتخاباتی احمدینژاد در سال ٨٤ دیده میشود، احمدینژاد با چهرهای جوان که کودکی را در بغل دارد یا رفتگری که دستش را به سمت او که در ماشین در حال حرکت است، دراز کرده. فردی هم عکس احمدینژاد را بالای سر خود گرفته است که روی آن نوشته شده "تکرار تو، تکرار رجایی" که یادآور شعاری است که اسفند سال گذشته در انتخابات مجلس بارها شنیده شد.
احمدینژاد وارد جایگاه میشود و جمعیت شروع به شعاردادن میکنند. "احمدی دلاور پیرو خط رهبر" و "صل علی محمد یاور رهبر آمد". احمدینژاد برای آنان دست تکان میدهد و نامههایی که مردم به دست او میرسانند را همان لحظه میخواند. علیاکبر جوانفکر و حمیدرضا بقایی، معاون از زندان آزادشده او و همچنین عبدالرضا شیخالاسلامی، رئیس دفتر و وزیر کار برکنارشده، احمدینژاد را همراهی کردهاند.
علیرضا و مهدی، پسران احمدینژاد، نیز در مراسم حضور دارند، اما از اسفندیار رحیممشایی، یار غار مازنی او خبری نیست. قبل از شروع سخنرانی احمدینژاد، مداحی شروع به خواندن شعری در وصف شهدای مدافع حرم میکند که در یکی از بیتهای آن میگوید: "شیعه فهمید که عمارشدن آسان نیست، چاره کار نیویورک یا لوزان نیست" و در شعری دیگر با طعنه میخواند: "کاش بعضیها بصیرت داشتند، دست در دست ولایت داشتند".
بعد از مداحی کلیپی که از طرف "نصر تیوی" تهیه شده است، پخش میشود که در نیمه رها میشود. مجری مراسم از حضور احمدینژاد در شهرشان تشکر میکند و او را با این عنوان برای سخنرانی دعوت میکند: "مردی برای تمام فصول انسانیت".
ابعاد انسانی با چاشنی شستن زبالهها
احمدينژاد جلوی میکروفون میآید و میگوید که میخواهم از ابعاد انسانی صحبت کنم. او گفت: "انسانها در طول تاریخ به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ ابتدا کسانی هستند که بعد آسمانی خود را در بعد حیوانی خود به کار میگیرند و همه چیز را در خدمت امیال و غرایز قرار میدهند.
اینگونه انسانها همهچیز از جمله ثروت، قدرت، آزادی و رسانهها را برای خود میخواهند و بقیه باید مطیع باشند. میخواهند مطلق بر همه حاکم باشند. این گروه برای نابودکردن حق ملتها نقشه میکشند و فیلم میسازند. این گروه با ارزشهای الهی به نام ارزشهای الهی و انسانی انحصار دیکتاتوری تحمیل به ملتها رفتار میکنند، از دین و اهداف دین برای ارضای امیال حیوانی استفاده میکنند، دینفروشی میکنند و همهچیز را برای بُعد حیوانی خود میخواهند".
احمدینژاد افزود: "استعمارگران ٤٠ میلیارد دلار سرمایه دارند اما باز دستشان در جیب کشورهای دیگر است. از دانش اجتماعی و روانشناسی اجتماعی برای جنگ و تفرقه و کینهجویی برای کشتار مردم و تسلط بر دیگران استفاده میکنند. جنگ میکروبی امروز وجود دارد. میکروبها را در آزمایشگاه پرورش میدهند، پخش میکنند تا در دنیا پادزهر آن را بفروشند. کسانی که وجه حیوانی را غلبه دادند، دنبال جنگ و کشتار هستند؛ البته به ظاهر شعار مردمیتری میدهند".
او در ادامه گفت: "اگر عناصر وابسته و زیر نظر آنها زشتترین کارها را انجام بدهند، قوانین را زیر پا بگذارند، آشوب به پا کنند و تجاوز کنند میشود آزادیخواهی، اما اگر کسی اعتراض کند که باید در کارتان منطق باشد، میشود ضدآزادی. اگر کسی علیه سلطه و غارت اعتراض کند به او میگویند دیکتاتور و افراطی است. یکی اگر بگوید اموال ملت برای ملت است و اموال هرکس برای خودش است و چرا دستت را در جیب ملت کردهاید، این میشود ضدآزادی و تندرو و جنگطلب".
مردی بلندقامت از میان جمعیت بلند میشود و به سمت جایگاه میرود و بلند میگوید: "آقای احمدینژاد شما اینجا تشریف آوردهاید، قدمتان سر چشم ما، اما فقط این را بگویید که ما در برجام پیروز شدیم یا نه؟» همه در مصلا برای او دست میزنند. احمدینژاد هم میگوید: "این را از من نپرس، از مردم بپرس".احمدینژاد در ادامه سخنرانی خود گفت: "ملت ایران تا حاکمشدن توحید و عدالت بر سرتاسر عالم، دست از انقلاب و مسیر خود برنمیدارد. خواب تسلط بر ایران، بهذلتکشیدن این ملت بزرگ هیچوقت تکرار نمیشود. اصل انقلاب حرکتی آسمانی و جهانی است و کسی نمیتواند آن را متوقف کند. این ملت ایران است. صدها سال است ملت ایران پرچمدار علم و فرهنگ بوده است. حالا اگر در مسير رودخانه عظیم ملت ایران و دور از چشم شهرداري و مأمورين قسر در ميروند و چند کامیون زباله خالی ميكنند! حالا اگر كسي نگاه كوتاهي داشته باشد و بگويد اينجا همش زباله است و خيال كند اتفاقي افتاده است؛ نه بابا. اين رودخانه عظيم بهزودی همه این زبالهها را كنار خواهد زد و حقيقت ملت ايران را به جهان نشان خواهد داد".
احمدینژاد: من نوکرتر هستم
سخنرانی از نیمه گذشته است، مردم کمکم خسته شدهاند یا با گوشی خود بازی میکنند یا سلفی میگیرند و عدهای نیز مصلا را ترک میکنند. اما احمدینژاد سر در کاغذهای خود دارد و میگوید: "حالا نگاه تاریخی به این قضیه انسانی بیندازیم"». یک نفر در جمعیت بلند آه میکشد. احمدینژاد میگوید: "واقعا خسته شدهاید؟ از ساعت چند اینجا هستید؟ ٢؟ ٣؟ از کجا آمدید؟ بهشهر؟ بابل؟ و شعار معروفش را تکرار میکند؛ کی خستهاس؟" احمدینژاد میگوید: "من از شما دو خواهش کنم، اول اینکه شماها همه ١٦ سیلندر و دو سوپاپ هستید و من تکسیلندر. من مخلص همه شما هستم میخواهم با هم به آمل بیاییم. دوم اینکه وقتي امام ما با آن عظمت فرمودند من خادم ملت هستم، و رهبري عزيزمان با آن عظمت فرمود من نوكر مردم هستم، من چه ميتوانم بگويم، من میخواهم بگویم که من نوکرتر هستم، پس اجازه بدهید من کار خود را که سخنرانی است انجام دهم و چند دعا کنم."
سخنرانی که تمام میشود، مردم به سمت احمدینژاد هجوم میآورند، محافظان او را به سمت اتاق پشت جایگاه میبرند و ماشین احمدینژاد جلوی در دفتر امامجمعه است و مردم دوربینبهدست منتظر او هستند، تیم حفاظتی بهسختی او را سوار ماشین میکنند. مردم به دنبال ماشین او میدوند و عکس میگیرند. عدهای هم در جلوی ماشین شعار میدهند: احمدی،احمدی قول بده برمیگردی و ای سرباز ولایت منتظر تو هستیم. بالاخره ماشین احمدینژاد خود را به خیابان اصلی میرساند و پلیس او را به سمت جاده هراز هدایت میکند. سفرهای عضو تشخیص مصلحت نظام ادامه خواهد داشت. او قرار است پنجشنبه این هفته هم به ملارد برود.
منبع: روزنامه شرق
باید به احمدی نژاد جایزه داد
بهروز هادی زنوز اقتصاددان با بیان اینکه در قانون اساسی ما به موجب اصل ٢٩، ٤٣ و اصول متعدد دیگر، عدالت یکی از محورهای کشور بوده است،یادآورشد: دولتها تلاش زیادی کردهاند که یارانه توزیع کنند. یارانه کالاهای اساسی در دوره جنگ از طریق کوپن و سهمیهبندی توزیع میشد. در دولت آقای احمدینژاد یارانه نقدی توزیع شد. این یارانهها در بهبود شرایط کمی تأثیر داشته اما در جامعهای که فقر را تولید و بازتولید میکند، آبباریکهای تحت عنوان یارانههای حمایتی حریف فقر نمیشود. خوب است، اما کم است.
او گفت: اغلب این یارانههای نقدی تأثیر معکوس نیز داشته.در خیلی از موارد یارانهها به هدف اصابت نکرده. مثل یارانه نفت و بنزین که قبل از افزایش قیمتها بود. طبق محاسبه متوجه شدند ثروتمندان ١٠ برابر فقرا از یارانه بنزین سود میبرند. چون آنها چندین خودرو دارند و بیشتر مسافرت میروند. یارانههای غیرهدفمند اساسا مذموم است، در توزیع یارانه هدفمند هم به همه یارانهدادن توجیهی ندارد.
این اقتصاددان تاکید کرد: یارانه باید صرف اقشار آسیبپذیر شود که نمیشود. کار دولتها این بوده که صندوقهای بیمه تأمین اجتماعی برای بیمههای سلامت، بازنشستگی، بیکاری و... ایجاد کنند. اما این صندوقها بهتدریج در اثر سوءمدیریت قانونگذار و دولت ورشکسته شد. اتکای آن صندوقها به بودجه دولت بود. در بودجه سال ٩٥ شاید دولت حدود ١١٠ هزار میلیارد تومان بابت صندوقها پول پرداخت کرده است. هر کارمند که بازنشسته میشود عملا از جیب دولت پول دریافت میکند. این صندوقها ورشکسته هستند. از طرفی درآمد افراد بازنشسته به تناسب تورم افزایش پیدا نمیکند. ما سیستم همهشمول بیکاری هم نداریم. این هم موجب تشدید نابرابری است. پس سیستم بیمهای ما میلنگد. سیستم حمایتی ما هم میلنگد.
زنوز گفت: تقریبا ١٧ سازمان در کشور مسئول امور رفاهی و حمایتی هستند که به بودجه دولت وصل هستند. ولی پاسخگویی و شفافیتی در قبال عملکردشان ندارند. مثل کمیته امداد امام خمینی (ره) که کمکهای مردمی را جمع کرده و توزیع میکند. ضمنا از بودجه دولت هم استفاده میکند، اما شفافیت پاسخگویی را در قبال عملکردش نمیبینیم. پس یک ناهماهنگی در این میان است. قانونگذار حکم میکند فلان گروهها مشمول بیمههای تأمین اجتماعی شوند. دولت را موظف میکند به آنها کمک کند و بار بودجهای هزینهها را افزایش میدهد، ولی توان واقعی اقتصاد وجود ندارد که آنها را تغذیه کند و ورشکست میشوند. ١٧ سازمان موازی داریم که در زمینه حمایتی کار میکنند و پاسخگویی و شفافیت ندارند که اگر یککاسه میشدند، ممکن بود خطمشی واحدی ایجاد شود.
او بابیان اینکه آمارها از افزایش بزهکاری در اجتماع به صورت فحشا، دزدی، خشونت و قتل، اعتیاد و خودکشی خبر می دهند،گفت:آمارها همه اینها را نشان میدهد. زندانهای ما پر از افراد بزهکار است. بخش مهمی از مسائل اجتماعیای که ما در آن درگیریم ناشی از فقر است. شکاف عمیق طبقاتی در درازمدت وقتی ادامه پیدا کند به شکاف بین دولت و ملت میانجامد. این شکاف وقتی عمیقتر شد، مردم دست به خشونت میزنند. وقتی خشونت جمعی و جنبشهای خودانگیخته صورت بگیرد، نه به نفع دولت است و نه به صلاح مردم. دولت تدبیر و امید باید راهی را اتخاذ کند که کار ختمبهخیر شود. ولی «چشمها نگران بهشت است و پاها به سوی دوزخ میشتابد».
وعده یارانه 250 هزار تومانی
زنوز در پاسخ به این سئوال که صحبتهایی از وعده ٢٥٠هزارتومانی یارانه از سوی آقای احمدینژاد شنیده میشود. نظرتان چیست؟ گفت:در جامعه فقرزده یکی از مخاطرات پوپولیست است که با دادن وعدههای دروغین به تودههای مردم فقیر سعی میکند به قدرت برسد و وقتی به قدرت رسید عملا به مردم پشت کرده و به زیانشان عمل میکند. این پدیده بهکرّات در آمریکای لاتین رخ داده و در ایران هم الگوی محرزش به نام آقای احمدینژاد ثبت شده و اگر قرار است جایزهای داده شود، باید به ایشان دهند. آقای کروبی هم در انتخابات سال ٨٨ وعده یارانه ٥٠ هزارتومانی میداد. پوپولیسم اقتصادی و سیاسی بسیار خطرناک است چون ماهیتا ضدمردمی است و پشت آن برخلاف ادعایش، نظامیگری نهفته است. در پشت سرشان هم فساد مالی بزرگی نهفته است. بنابراین احزاب سیاسی ایران، دولتمردان و ارکان حاکمیت باید این خطر را جدی بگیرند.
او در پاسخ به این سئوال که آیا این احتمال وجود دارد که باز هم پوپولیسم در ایران حاکم شود؟ گفت:این احتمال همچنان زیاد است که پوپولیسم تودهها را بسیج کرده و به خیابان بیاورد و به صورت اتمی با آنها رفتار کند. احزاب و تشکلها را برنمیتابد، قاعده بازی را برنمیتابد، اما میخواهد تودهها از او حمایت کنند.
وی ادامه داد:متأسفانه دولت آقای روحانی، هم به دلیل مسائل و مشکلات عدیده در حل مسئله هستهای و ملاحظات سیاسیای که داشته و هم به دلیل ایده لیبرالیسمی که بر آن حاکم است، برنامهای در زمینه فقرزدایی، حمایتهای اجتماعی و ایجاد فرصتهای اشتغال ارائه نداده است. بهصراحت میگویم این دولت برنامه ندارد. در برنامه ششم بحثی درباره حمایتهای اجتماعی دارد. فصل «سلامت و ارتقای کیفیت زندگی، رفاه و تأمین اجتماعی»، ولی این وعدهها «کفاف کی دهد این بادهها به مستی ما». ضمن اینکه در برنامه ششم تحت عنوان ذیل بخش امور اجتماعیای به مباحث حمایتهای اجتماعی پرداخته، اما همه اینها تعارف است و در حد عمل نیست.
منبع: شرق
زیباکلام: اصولگراها سراغ احمدینژاد میروند
"محبوبیت روحانی همچنان باقی مانده است و شواهدی در دست نداریم که نشان دهد کسر قابل توجهی از 19 میلیون نفری که در سال 92 به ایشان رای دادند ناراضی هستند و اگر آقای روحانی در دور دوم نامزد شود به وی رای ندهند."
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در مجموع آقای روحانی در حوزه سیاست خارجی با مشکل و تنگنای خاصی روبرو نیست و اتفاقا سیاست خارجی نقطه قوت دولت ایشان بوده است.
وی ادامه داد: در این باره می توان به تنش زدایی با غرب و حتی آمریکا و پیشرفت هایی که در منطقه بدست آمده مانند رویارویی با داعش و اینکه داعش را با همکاری با دیگر کشورها در موضع دفاعی قرار داده اند و جلوی پیشروی داعش گرفته شده است اشاره کرد. شرایط بشار اسد نیز به نظر تثبیت شده می رسد.
وی افزود: تنها ابر سیاهی که در سپهر سیاست خارجی وجود دارد نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 95 است که ممکن است یکی از نامزدهای تندرو که مخالف برجام است وارد کاخ سفید شود.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: البته این اتفاق بیش از آنکه برای ایران مشکل آفرین باشد برای اروپا و اقتصاد بین الملل مشکل آفرین خواهد بود چون رئیس جمهور تندرو آمریکا تلاش می کند اوضاع را به قبل از برجام برگرداند که به نظر نمی رسد بتواند موفق شود چون سایر کشورها با توجه به سرمایه گذاری های بلندمدت و سنگینی که در ایران می کنند علاقه ای به از سرگیری تحریم ها نخواهند داشت.
وی ادامه داد: لذا حتی اگر یک فرد تندرو هم رئیس جمهور آمریکا شود بازهم خطر خیلی جدی نیست چون احتمال بازگشت به تحریم ها به هیچ وجه زیاد نیست.
زیباکلام اظهار کرد: در سیاست داخلی به نظر می رسد که محبوبیت روحانی همچنان باقی مانده است و شواهدی در دست نداریم که نشان دهد کسر قابل توجهی از 19 میلیون نفری که در سال 92 به ایشان رای دادند ناراضی هستند و اگر آقای روحانی در دور دوم نامزد شود به وی رای ندهند.
وی ادامه داد: تنها ابر سیاهی که در آسمان موفقیت روحانی در دور دوم وجود دارد مسئله اقتصاد است. رکود همچنان سنگینی می کند و بسیاری از انبارهای واحدهای خصوصی و دولتی پر از کالا است بدون آنکه مشتری برای آنها باشد. همچنین با جمعیت جوان بیکار بالای 8 میلیون نفر دست و پنجه نرم می کنیم و علایمی نمی بینیم که نشان دهد در سال 95 جهش اقتصادی اتفاق خواهد افتاد.
وی افزود: لذا شاید بتوان گفت تنها تهدید برای روحانی تداوم وضع کنونی اقتصاد است. البته نباید فراموش کنیم که اصولگرایان و به خصوص جریان وابسته به احمدی نژاد تلاش خواهند کرد از عدم پیشرفت اقتصادی حداکثر بهره برداری را بکنند و تردید را در دل رای دهندگان بالقوه به روحانی بوجود آورند که روحانی اگرچه در سیاست خارجی موفق بوده اما در اقتصاد داخلی نتوانسته گام های بلندی بردارد.
وی ادامه داد: در حال حاضر اصولگرایان با بحران عدم محبوبیت مواجه هستند و سوال مهمی که مطرح است این است که فرض بگیریم روحانی خیلی در زمینه اقتصادی موفق نشود، آنگاه نامزد اصولگرایان چه کسی می خواهد باشد؟ هیچ یک از شخصیت هایی که بتوانند نامزد اصولگرایان شوند از محبوبیت برخوردار نیستند و شاید بتوان گفت جدی ترین آنها قالیباف است.
وی افزود: لذا اصولگرایان برای کسب قدرت هیچ چاره ای ندارند که به سمت احمدی نژاد بروند و ایشان را نامزد اصلی خود بکنند؛ در غیر این صورت حتی اگر روحانی خیلی هم در زمینه اقتصادی موفق نباشد هیچ یک از چهره های مطرح اصولگرا پتانسیل رای آوری و رقابت با وی را ندارند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: لذا می توان گفت با تداوم وضعیت کنونی اقتصاد، تنها فردی که می تواند روحانی را مورد چالش قرار دهد احمدی نژاد است و از این منظر تصمیم برای اصولگرایان دشوار و سرنوشت ساز خواهد بود.
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا اصولگرایان به دنبال احمدی نژاد خواهند رفت؟، گفت: قدرت برای اصولگرایان مانند عسل، شیرین است و بین شیرینی قدرت و عدم انتخاب احمدی نژاد، آنها شیرینی قدرت را انتخاب می کنند و غرور خود را زیر پا خواهند گذاشت و سراغ وی خواهند رفت؛ چون با انتخابات هفتم اسفند متوجه شده اند که نمی توانند در انتخابات 96 پیروز شوند.
زیباکلام اظهار کرد: احمدی نژاد در میان اقشار و لایه های متوسط به پایین جامعه و افراد روستایی و سنتی از محبوبیت کاریزماتیک برخوردار است. خیلی از اصولگرایان هم حاضر نشدند احمدی نژاد را محکوم کنند و به طور مثال جبهه پایداری خیلی راحت پشت سر احمدی نژاد قرار خواهد گرفت.
وی ادامه داد: لذا اگرچه من معتقدم احمدی نژاد همین الان حداقل 10 میلیون رای دارد اما این 10 میلیون نفر فقط به احمدی نژاد رای می دهند و حاضر نیستند به فردی حتی شبیه او رای بدهند.
وی افزود: بنابراین وقتی اصولگرایان علی رغم همه آن خاطرات تلخی که با احمدی نژاد دارند به دنبال وی بروند، صدا و سیما، ائمه جمعه و جماعات و ... پشت سر وی قرار می گیرند و از آنجا که بالاخره اصولگرایان یک بدنه اجتماعی دارند بر تعداد آن 10 میلیون نفر اضافه خواهد شد.
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است در انتخابات آینده یک کاندیدای اصلاح طلب هم وجود داشته باشد؟، گفت: احتمال دیگری که وجود دارد این است که روحانی صرف نظر از اینکه در موضوع اقتصاد موفق بشود یا نشود عنوان کند که یک رسالت تاریخی برای نجات کشور از هسته ای داشته که انجام داده و دیگر اصراری به دور دوم ریاست جمهوری ندارد و آنگاه عارف یا ظریف نامزد اصلاح طلبان شوند.
وی افزود: در این صورت آرایش سیاسی بهم می خورد و شانس پیروزی جناح اصلاح طلب خیلی بیشتر می شود.
منبع: فرارو
انتهای پیام/
ما ملتی هستیم که هیچگاه درس نمی گیریم
آفرین به مردم آگاه