یک عکاس با گرفتن تصاویری بسیار شگفت انگیز از شهرش معنای عشق و تعصب واقعی را نسبت به عکاسی نشان داد.

به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یک عکاس مجارستانی با به خطر انداختن جان خودش عکس هایی از شهرش، بوداپست، به ثبت رساند که عشق و تعصب خود را نسبت به عکاسی و شهر محل زندگی اش نشان داد.

این عکس ها که در ارتفاعاتی باور نکردنی گرفته شده اند می توانست به قیمت جان این هنرمند مشتاق تمام شود؛ عکس هایی که وی 6 سال وقت صرف آن کرد و از بلندترین ساختمان ها، برج ها و کوه های برای گرفتن چنین تصاویری بالا رفت. 

عکاس مجارستانی در این باره می گوید: " من از مکان های مختلف با نور و اوضاع آب و هوایی متفاوت عکس گرفتم تا همه ببینند که چقدر بوداپست زیباست. 

شغل اصلی او راننده لوکوموتیو است ولی به عکاسی علاقه خاصی دارد.


عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

عکاسی که برای ثبت این تصاویر جانش را به خطر انداخت + تصاویر

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۷ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
عالیه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۶ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
خیلی قشنگ بود.
عجب استعدادی داره این بنده خدا، راننده لوکوموتیو و عکاس های به این زیبایی!!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۵۵ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
عجب جاییه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۳۱ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
محشره.........
Australia
ناشناس
۱۲:۱۶ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
سلام, ما باید برای نداشته هایمان برنامه ریزی کنیم , تلاش کنیم , فرهنگ سازی کنیم و از خودمان هم شروع کنیم
و همچنین قدر داشته هایمان را هم داشته باشیم و شاکر باشیم...
باید شروع کنیم و فرصت گلایه و کنایه نیست...
ضمنأ این رو باید بدانیم ما حدود 38 سال است که آزاد شده ایم و توانسته ایم به اینجا برسیم . و خیلی از این کشورهای زیبای اروپایی سالیان سال است که در حال ساختن کشورشان هستند و بعضأ سابقه استعمار و غارت دیگر کشورها رو دارند.... از همه مهمتر اونا در خیلی از مسائل چشمشان را به روی انسانیت و حقوق بشر بسته اند و با اسرائیل و آمریکا درگیر نیستند که تحریم باشند و .....
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۴۵ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
خیلی زیباست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۱۷ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
معنای واقعیه زندگی رو اینها درک میکنن اینها زندگی میکنن نه ما همه چیز که روی حساب کتاب باشه شهرزیبامیشه کشورزیبا میشه اما وقتی حساب کتابی در کار نباشه ایران زیبا تبدیل میشه به کویر هوای شهرها الوده میشه و مردن برای ادها سود بیشتری پیدا میکنه تا زنده موندن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۵۱ ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
سرم گيج رفت