هافینگتن پست در گزارشی نوشت نامزد دموکرات انتخابات آتی آمریکا برای کسب حمایت آمریکایی‌های ایرانی‌تبار باید پیش از هر چیز، لحن ملایمتری در برابر ایران در پیش گیرد.

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی هافینگتن پست نوشت هیلاری کلینتون، داوطلب نامزدی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری امسال آمریکا در صورتی می‌تواند از رای آمریکایی‌های ایرانی تبار بهره‌مند شود که مسیر دیپلماسی باراک اوباما، رئیس جمهور کنونی، را در رسیدن به ایران طی کند. 

در این مطلب آمده است: کلینتون بعد از تازه‌ترین پیروزی‌هایش در انتخابات مقدماتی، تمرکز خود را بر انتخابات سراسری و تلاش برای جلب طرفداران برنی سندرز قرار داده است. این کار آسان نیست- سوابق او در طرفداری از مداخله جویی یا کمک‌های گلدمن ساکس ممکن است در نظر برخی، دردسرساز باشد، اما در جدال با دونالد ترامپ، آرای زیادی وجود دارد که او می‌تواند در نیمه راه از آن خود کند. 

شکی وجود ندارد که سناتور سندرز بالا‌تر از حد تصور عمل کرده و پیامش در رای دهندگان جوان و آمریکایی‌های خاورمیانه‌ای تبار از جمله ایرانی تبار‌ها تاثیر داشته است. سندرز در نظرسنجی اخیر شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) در رأس قرار داشت. سندرز شصت و دو درصد و کلینتون نوزده درصد محبوبیت داشتند. این فاصله زیادی است و کلینتون باید به آن توجه داشته باشد. 

در ادامه این مطلب آمده است: آمریکایی‌های ایرانی تبار به‌‌ همان علتی که دیگر هواداران سندرز جذب او شدند، گرایش پیدا کردند: بی‌اعتمادی به تشکیلات واشنگتن، احساسات ضد جنگ و ضد مداخله جویی و نگرانی از بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌های فزآینده اقتصادی. 
، اما رویکرد کلینتون در قبال ایران نیز یک دلیل عمده برای گرایش یافتن آمریکایی‌های ایرانی تبار به سمت سندرز بوده است. 

هافینگتن پست در ادامه نوشت: «اوباما برغم انتقاد و سرزنش تشکیلات سیاست خارجی در واشینگتن، یک دیپلماسی مبتنی بر خویشتنداری و تعهد را پیگیری کرد و با توافق هسته‌ای ایران به یک پیروزی شگفت انگیز رسید. با این توافق، از بروز دو فاجعه جلوگیری شد: بمب هسته‌ای ایران و فاجعه جنگ با ایران. توافق هسته‌ای یک امتیاز دیگر نیز داشت و آن، کاهش وابستگی آمریکا به عربستان سعودی بود که حمایتش از ایدئولوژی افراطی وهابیت به بی‌ثباتی‌ها در منطقه و تهدیدات علیه غرب دامن زده است.» 

سوالی که آمریکایی‌های ایرانی تبار از خود می‌پرسند، این است: اگر دیپلماسی به حل و فصل سخت‌ترین مسائل بین ایران و آمریکا منجر شود- مناقشه هسته ای- با ادامه مسیر پیچیده دیپلماسی اوباما، کدام مسائل دیگر قابل حل خواهد بود؟ اگر ایران و آمریکا نتوانند با هم دوست باشند، آیا می‌توانند لااقل دشمن نباشند؟ آیا دیپلماسی می‌تواند به پایان حضور ایران در سوریه منجر شود؟ و آیا همکاری بین ایران و آمریکا قدرت مانور آمریکا را در برابر عربستان و اقدام‌های بی‌ثبات کننده این کشور افزایش می‌دهد؟ 

پیام سندرز در این خصوص روشن است: او نه تنها مسیر دیپلماسی اوباما را ادامه می‌دهد بلکه فرصت‌ها با ایران را افزایش نیز خواهد داد. اما پیام کلینتون مبهم بوده است. او از توافق هسته‌ای حمایت می‌کند اما تمایل چندانی برای ادامه مسیر اوباما نشان نداده است. در دولت کلینتون، توافق هسته‌ای به جای اینکه بستر همکاری‌های بالقوه ایران و آمریکا باشد، سقف آن خواهد بود. 

افزون بر این، در حالی که سندرز تمایل خود را برای به چالش کشیدن منطق متعارف واشنگتن در خصوص ایران از طریق عادی سازی روابط نشان داده است، کلینتون به این خاطر سندرز را مورد انتقاد قرار داده و به ساده لوحی متهم کرده است. موضع کلینتون در قبال مذاکرات ایران شاید در ‌‌نهایت با سندرز خیلی متفاوت نباشد اما موضع گیری‌هایش در برابر عادی سازی رابطه یک نشانه نگران کننده ارسال می‌کند مبنی بر اینکه تعامل یک استثناء خواهد بود نه قانون. و این مغایر دروس توافق هسته‌ای است. وقتی آمریکا مذاکرات را نادیده گرفت و انزوای ایران را بیشتر کرد، برنامه هسته‌ای ایران به تدریج پیشرفت کرد. اما وقتی اوباما در رسیدن به توافق، جدی شد، توانست برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند و سپس آن را به عقب براند. حالا کلینتون با رد عادی سازی روابط از‌‌ همان آغاز، فقط و فقط موجب می‌شود فرصت‌های دیپلماتیک در دوره ریاستش کاهش یابد. 

حتی اگر کلینتون در صدد تنش زدایی برآید، این نگرانی وجود دارد که زبان تند و جنگ طلبانه‌اش باعث شود روزنه فرصت‌ها با ایران بسته شود. اظهارات کلینتون در اولین مناظره دموکرات‌ها مبنی بر اینکه ایرانی‌ها را در زمره دشمنان خود نگه می‌دارد، همچنان مایه نگرانی عمده ایرانی تبارهاست. 

در ادامه این مطلب آمده است: وقتی اوباما مسیر دیپلماسی در برابر ایران در پیش گرفت، اولین چیزی را که تغییر داد، لحن و زبان آمریکا در برابر این کشور بود. اوباما که می‌دانست لحن تهدید و جنگ طلبانه جرج بوش دیپلماسی را بی‌اثر کرده است، لحن ملایمتری در برابر ایران در پیش گرفت تا فضایی مناسب برای پیشروی دیپلماسی ایجاد کند. او هرگز در انتقاد از ایران تردید نمی‌کرد اما همیشه تاکید می‌کرد که رابطه می‌تواند تغییر کند و اینکه آمریکا به دنبال رابطه‌ای مبتنی بر احترام متقابل است. اگر کلینتون می‌خواهد نزد ایرانی تبار‌ها نمره بگیرد، باید پیش از هر چیز، لحن و کلامش را شبیه اوباما کند نه اینکه به ستیزه جویی‌های جرج بوش بازگردد. 

در پایان مقاله آمده است: البته نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که پیام تحریک آمیز دونالد ترامپ نیز مورد استقبال ایرانی تبار‌ها قرار نگرفته است. تمی توان گفت که رای دهندگان ایرانی تبار به ترامپ گرایش یابند چرا که با شیوه او در دامن زدن به ترس و‌نژاد پرستی برای رسیدن به اهداف سیاسی‌اش آشنایی دارند. اما شاید برخی ترجیح دهند اصلاً رای ندهند مگر اینکه کلینتون ثابت کند که برای رای آن‌ها ارزش قائل است و اینکه در مسیر اوباما برای رسیدن به ایران قدم بر می‌دارد.


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۲۰ ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵
امیدورام ذوزی این دشمنی ها تموم شه. تا مردم ایران یه نفس راحت بکشن
آخرین اخبار