به گزارش
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مردی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: در میان مخالفین شما که ولایت شما را قبول ندارند، افرادی هستند که بسیار خوبند، صادق و امینند، اهل عبادت و خضوع و خشوعند، آیا اینها از اعمالشان بهرهای نمیبرند؟
امام قصه ای برای او نقل کردند و فرمودند:
در بنی اسرائیل مردی عابد و زاهد بود، مشکلی برایش پیش آمد. چهل شبانه روز مشغول عبادت شد و از خدا تقاضای حل مشکل کرد و نتیجهای نگرفت!
خدمت حضرت عیسی(ع) آمد که نبی و ولی زمان بود. گفت: آقا عجیب است! من چهل شبانه روز عبادت کردم و خدا خدا گفتم ولی مشکلم حل نشد! از شما تقاضامندم دعایی درباره من بفرمایید تا مشکل من حل شود و بفهمم گیر کار من در کجاست و سر بیاعتنایی خدا نسبت به دعای من چیست؟
حضرت عیسی(ع) نمازی خواند و دست به دعا برداشت. خطاب آمد به این مرد بگو: از آن دری که من باز کرده ام رو به من نمی آیی! من نبوت و ولایت عیسی(ع) را، راه بندگی بندگان خود قرار داده ام و تو از راه دیگر می روی و هرگز به هدف نمیرسی! اگر آن قدر بنالی که رگ گردنت قطع شود، اجابتت نخواهم کرد.
حضرت عیسی(ع) رو به او کرد و گفت: مگر تو در نبوت من شک داری؟ او شرمنده شد و گفت: بله، تاکنون در نبوت شما تردید داشتم و اینک توبه کردم و ایمان آوردم.
امام صادق(ع) پس از نقل این قصه فرمود:
«کذلک عن اهل البیت لایقبل الله عمل عبد و هو یشک فینا»
ولایت اهل بیت نیز چنین است.
عبادت هیچ عبادت کنندهای مقبول درگاه خدا نخواهد شد مگر اینکه از در ولایت ما وارد گشته و با هدایت ما رو به خدا برود و شک و تردید در امر ولایت ما نداشته باشد.
منبع: بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۹۱
انتهای پیام/