سقوط خانطومان در جنوب حلب، علامت روشنی است از اينكه در آتش بس اخير؛ آمريكا قصد فریب روسيه را داشته است. آتش بس، هيچ تحركی در مذاكرات سياسی ايجاد نكرد اما به گسيل سيلی از تروريست ها به جبهه شمالی و تجهيز آنها به سلاح هايی منجر شد كه ماموريت آنها آشكارا اسقاط اسد است. اكنون هم كه تروريستها احساس آمادگی عملياتی میكنند، میبينيم كه آتش بس هیچ ارزشی ندارد. لازم به ذکر است گروههای مقاومت شامل یگانهای فاطمیون، زینبیون، نجبا و حزبالله لبنان نقش پررنگی در آزادسازی مناطق جنوب حلب از جمله خانطومان و العیس در پاییز و زمستان سال گذشته داشتند.
خان طومان در دهه اول محرم سال گذشته (دسامبر 2015) که عملیات جنوب حلب تازه آغاز شده بود، آزاد شد. ماه گذشته نیز تروریستهای النصره با همکاری چندین گروهک دیگر به خانطومان حمله کرده بودند؛ اما نیروهای ارتش سوریه با کمک حزبالله، نیروهای فاطمیون و نیروهای مقاومت عراقی مقابل آن حمله شدید، با کمترین تلفات مقاومت کرده بودند؛ در حالی که النصره با دادن تلفاتی (حدود 400 نفر) عقبنشینی کرده بود.
اهمیت شهرک خانطومان این بود که این شهرک از یک موقعیت استراتژیک برخوردار است و چون اطراف آن را کوهها و دشتها فراگرفتهاند و ایجاد مراکز تسلیحاتی در زمره مراکز سوریه است و به همین دلیل که هماکنون تروریستها میتواننند از این تسلیحات برای دفاع از خود در برابر حملات هوایی استفاده کنند. دومین دلیل اهمیت خان طومان؛ نزدیکی این شهرک به بزرگراه مواصلاتی حلب – دمشق است که تروریستها میتوانند با احاطه بر آن به سمت شهر دمشق حرکت کنند و قادر خواهند بود از این شهرک امدادرسانی و پشتیبانی را از شهرهای شمالی به مناطق مرکزی سوریه متصل کنند.
در حقیقت ایالات متحده آمریکا در مذاکرات ژنو برای مسلحین زمان خرید و این خرید زمان، آنها را در تحولات میدانی سوریه و به خصوص شمال این کشور در استان حلب پیش انداخت.
ابومحمد الجولانی؛ یکی از دلایل اصلی حال خراب سوریها
شاید مردم ارتفاعات جولان فکرش را هم نمیکردند که نام منطقه محل زندگیشان بر سر زبانها بیفتد؛ آن هم به واسطه مزدور تروریستی به نام ابومحمد الجولانی. اسامه العبسی ال وحدی یا ابومحمد الجولانی از رهبران نظامی تروریست در جنگ سوریه است که سرکردگی جبهةالنصره شاخه رسمی القاعده در سوریه را بر عهده دارد. تنها میدانیم که وی در میان اعضای جبهه النصره ملقب به «الفاتح» است. اطلاعات بسیار کمی از جولانی در دست است. نام ابومحمد جولانی هم نام مستعار اوست و به گفته یک مقام امنیتی اردنی نام واقعیش را فقط اعضای رده بالای القاعده میدانند. سال و محل تولد او مشخص نیست اما نام جولانی اشاره به ارتفاعات جولان دارد. وی در سال ۲۰۰۳ برای نبرد با نیروهای آمریکایی در عراق به این کشور رفت و در ژانویه ۲۰۱۲ پس از بازگشت به کشورش جبههالنصره را تأسیس کرد.
وی در ۲۷ مه ۲۰۱۵ اولین مصاحبه رسانهای خود را به صورت یک گفتگوی تلویزیونی با شبکه الجزیره انجام داد. وی در این گفتگوی ۵۰ دقیقهای سیاستهای جبهة النصره و جیش الفتح (ائتلاف مخالفان حکومت اسد) را برای جنگ با حکومت اسد تشریح کرد.
به گفته جولانی جنگ جبههالنصره با افرادی است که به قتل و شکنجه و تجاوز به اهل سنت اقدام کردهاند. علویان سوریه از نظر فقها و کارشناسان از دین خارج محسوب میشوند؛ اما اگر علویها از حکومت و شرک تبری بجویند برادران ما هستند و از آنها دفاع میکنیم. وی تأکید کرد که از مسیحیان و هیچکس دیگری جزیه نمیگیریم و سربازان حکومت هم اگر اسلحه خود را زمین بگذارند و تسلیم شوند آزاد هستند حتی اگر هزار نفر را کشته باشند.
جولانی همچنین اعلام کرد که آنها هیچ برنامهای برای حمله به آمریکا و اروپا ندارند و ایمن الظواهری سرکرده القاعده تأکید کرده که سوریه را پایگاه حمله به آمریکا و اروپا نکنیم. وی همچنین به درگیریهای و اختلافات اساسی جبههالنصره با دولت اسلامی (داعش) اشاره کرد و مدعی شد که نظام اسد و حزبالله لبنان و دولت اسلامی به دلیل منافع مشترکی که دارند با آنها در جنگ هستند و در نبردهای کوهستان قلمون زمانی که با حزبالله در جنگ بودند نیروهای داعش از پشت به آنها حمله کردهاند.
ابومحمد الجولانی سرکرده القاعده در سرزمین شام – جبهه النصره - در اشاره به دلایل اختلاف با داعش ضمن ستودن عملکرد آن در عراق گفت: ما داعش را کافر نمیدانیم اما آنان ما را کافر میدانند.
سرکرده النصره بارها گفته است، هنگامی که داعش و القاعده اختلاف پیدا کردند، البغدادی از بیعت خودداری و عهد شکنی کرد و ما نظر علماء را خواستار شدیم و آنان فتوا دادند که داعش خوارج هستند و مسلمانان آنان را به دلیل گناهانشان کافر میدانند و خون آنان را بدون ضوابط شرعی مباح اعلام کردند. وی ضمن اعلام مخالفت با ابوبکر البغدادی سرکرده داعش، گفت پس از مخالفت علماء با البغدادی، وی فاقد مشروعیت است، بنابراین دست در دست او قرار نخواهم داد؛ مگر اینکه با الظواهری بیعت کند.
گسترش سریع و قدرت روزافزون جبههالنصره و تسلط بر برخی از مناطق نفتخیز سوریه نگرانیهای زیادی برای البغدادی و فرماندهان دولت اسلامی عراق ایجادکرد؛ بهطوریکه آن را تهدیدی جدی برای آینده خود تلقی کردند بههمین علت در صدد برآمدند تا این گروه را مهار و تحت کنترل خود درآورند.
بنابراین البغدادی از الجولانی خواست طی اطلاعیهای رسماً اعلام کند که جبههالنصره شاخهای از دولت اسلامی عراق است. جولانی در جواب وعده داد که درباره این موضوع فکر خواهد، کرد اما مدتی گذشت و جولانی جواب روشنی نداد. در مقابل البغدادی او را مورد سرزنش قرار داد و خواستار اعلام وابستگی النصره به دولت اسلامی عراق شد. جولانی در جواب طی نامهای خطاب به البغدادی اعلام کرد: شورای جبهه النصره، این اقدام را به نفع انقلاب نمیداند و در نتیجه با نظر البغدادی مخالفت کرد.
جنگ در عراق جنگ با داعش و جنگ در سوریه جنگ با جبهه النصره است
البغدادی پس از دریافت جواب منفی الجولانی خود رأساً تصمیم میگیرد و گروه دولت اسلامی عراق را با گروه النصره ادغام و از هر دو آنها گروه واحدی باعنوان «دولت اسلامی عراق و شام » را تشکیل دهد. البغدادی جهت اجرایی کردن این طرح یکی از اعضای شورای دولت اسلامی را برای ملاقات با جولانی به سوریه فرستاد؛ اما جولانی اعلام میکند به دلایل امنیتی نمیتواند وی را بپذیرد و این ملاقات به مصلحت نیست. در مقابل الجولانی به این اقدام متعرض بود و اعلام کرد: در این موضوع با ما مشورتی نشده است و در نتیجه ادغام النصره با دولت اسلامی عراق را نپذیرفت.
پس از پیام ابوبکر البغدادی جنگجویان جبههالنصره به سه بخش تقسیم شدند. گروهی که اکثر آنها از جنگجویان خارجی بودند، به داعش ملحق شدند، گروه دیگری که اکثراً جنگجویان سوری بودند، الجولانی را انتخاب کردند و گروه سوم نیز از هردو گروه بریدند و در نتیجه یا انزوا را برگزیدند یا به گروههای دیگری پیوستند.
موضعگیریهای تند ابوبکر البغدادی علیه فرماندهی القاعده موجب شد که ایمن الظواهری بهعنوان فرماندهی کل سازمان القاعده اعلام کند که سازمان دولت اسلامی عراق و شام «داعش»، ارتباطی با سازمان القاعده ندارد. پیام ایمن الظواهری آتش درگیریهای بین البغدادی و الجولانی را شعلهورتر کرد و عملاً آنان تبدیل به دو دشمن خونی شدند و در مقابل هم قرار گرفتند و جنگهای خونینی بین آنان به وجود آمد که تعداد زیادی از نیروهای همدیگر را کشتند. البغدادی جهت تضعیف قدرت جبهه النصره و از بین بردن تواناییهای آن، اقدام به اعزام تیمهای عملیاتی برای تصرف انبارهای تسلیحاتی جبهه النصره و ترور جولانی و فرماندهان جبهه النصره کرد.
استراتژی الجولانی و یارانش
ابومحمد الجولانی، جبههالنصره را صالحترین گروه موجود در سوریه میداند که به هیچ یک از قدرتهای بین المللی وابسته نبوده و هدف خود را عزت سوریها و اجرای شریعت میداند. به گفته الجولانی تمامی حمایتهای مالی پرداخت شده به این گروه تروریستی از سوی مسلمانان و نه دولتها صورت پذیرفته، چرا که ما خواهان حمایت مشروط دولت های منطقه نمیباشیم.
الجولانی بیان داشت که بزرگ القاعده از آنها خواسته که تمامی تمرکز خویش را بر مقابله با بشار اسد و حامیانش نظیر حزب الله و القاعده قرار داده و از هرگونه به خطر انداختن منافع آمریکا و یا سایر قدرتهای منطقه امتناع ورزند. جولانی اذعان کرد «به ما گفته شده است از شام برای حمله به غرب یا اروپا استفاده نکنیم تا نبرد کنونی علیه نظام و همپیمانانش تحت تأثیر قرار نگیرد. شاید شبکه القاعده این کار را انجام دهد؛ اما از شام این کار نخواهد شد. این رهنمودی است که دکتر ایمن الظواهری داده است.»
ابومحمد الجولانی از علویان سوریه، گروهی که خانواده اسد نیز به آن تعلق دارد، خواسته است برای آن که در امان باشند، مبارزه نکنند و «به اسلام رو بیاورند». سرکرده جبههالنصره گفته است «اگر سلاح خود را زمین بگذارند، مردان خود را به نبرد برای اسد نفرستند و به اسلام روی بیاورند، آن موقع برادران ما هستند.»
مراکز اصلی تحت سیطره جبهةالنصره
مركز اصلی جبههالنصره در شهر ديرالزور مرکز استان دیرالزور در شرق سوریه قرار داشت، منطقهای كه مركز ثقل آنها تلقی میشد که به تصرف ارتش سوریه درآمد؛ اما این شهر در محاصره تروریستها قرار دارد. اما دومین مركز فعالیت جبهه النصره استان ادلب در شمال سوریه و در نزدیکی مرزهای ترکیه است که حمایتهای اصلی تسلیحاتی و مالی کشورهای غربی و اعراب مرتجع از آنجا وارد سوریه میشود، افزون بر اینکه استان ادلب، کانون و مرکز فعالیت و خاستگاه جماعت اخوان المسلمين سوریه است و به همین دلیل حضور جبهه نصره در آنجا با مشکل و مانعی مواجه نیست.
اما سومین کانون فعالیت جبههالنصره را باید شهر و استان حلب دانست که در آن سلفیها و اهل سنت نفوذ بسیار دارند و نبض اقتصاد سوریه در آنجا میتپد و به همین دلیل است که از آن تحت عنوان پایتخت اقتصادی سوریه یاد میشود و حضور جبهه النصره برای قطع شریان اقتصادی نظام و ضربه زدن به ساختار و بنیه اقتصادی سوریه بسیار مهم است. حلب تا کنون بارها و بارها میان ارتش سوریه و جبههالنصره دست به دست شده است که آخرین مورد آن با سقوط خانطومان به نفع تروریستها به پایان رسید. هماکنون تروریستهای جبههالنصره بر قسمتهای شرقی شهر حلب تسلط کامل دارند و رویای حمله به مناطق غربی شهر را در سر میپرورانند.
و سرانجام باید از دمشق، پایتخت سوریه یاد کرد، دمشقی كه طی سالهای گذشته برنامهریزی بسیاری برای حمله به آن با چراغ سبز و حمایت مستقيم آمريكاییها انجام شد و در مواقعی نیز تروریستها دمشق را اشغال کردند و حتی تا 10 کیلومتری حرم حضرت زینب پیش آمدند که با رشادت مدافعانی چون حاج حسین همدانیها نقشه شوم انها بر باد رفت.
ابومحمد الجولانی وعده داده بود که در صورت اشغال کامل دمشق؛ اولین اقدامش تخریب حرم مطهر حضرت زینب و تعویض نام منطقه زینبیه به یزیدیه باشد.
وهابیت و خطی مشی تاریک
ابومحمد الجولانی هم چون سایر شخصیتهای وهابی تمامی فرق اسلامی به غیر از حنبلیها را از دین خارج شده و کافر مینامد. علویهای سوریه قریب به ده درصد از جامعه 25 میلیونی سوریه را تشکیل می دهند. تهدیدهای الجولانی معطوف به علویها نمانده و شامل مسیحیها، دروزها و شیعیان سوریه نیز گشته است، وی صراحتا به آن ها تاکید کرده که راه نجات شما صرفا گرایش به دین اسلام (وهابیت) میباشد؛ در غیر این صورت در امان نخواهند ماند. سرکرده جبهه النصره با ادعای اینکه علویها بیش از یک میلیون مسلمان سنی را در شام (سوریه) کشتهاند به این موضوع نیز اعتراف و اذعان کرد که بشار اسد نه تنها در میان علویها بلکه در میان اهل تسنن سوریه نیز حامی دارد.
جبههالنصره يك سازمان جهادی - تکفیری است. به این معنا كه دیدگاه سلفی، وهابی، القاعدهای بر آن حاکم است و یکی از مهمترین اصول حاکم در این مکتب «یا با من باش یا برعلیه من هستی» است. به بیان رساتر اعضای این جماعت تنها دیدگاهها و باورهای خود را قبول دارند و هر دیدگاه و آیین و اعتقادی با آنها مطابقت و همسویی نداشته باشد، بنابراین برعلیه آنهاست و آنها با تکفیر پیروان آن آیین یا دیدگاه کشتار و قتل پیروان آیینها و مکاتب دیگر را جایز میدانند.
بسیاری دوره شکلگیری جبههالنصره را به زمان آغاز مرحله مسلحانه در بحران سوریه ارجاع میدهند، در حالیکه پیش زمینههای شکلگیری این جبهه به سالها پیش باز میگردد.
وابستگی فرقهای و فقر از جمله مهمترین عواملی بودند که در نفوذ آیین وهابیت در مناطق مختلف سوریه طی سالهای 2005 تا 2008 نقش داشت، به گونهای که در آن زمان روستاهایی در سوریه بود که با رنگهای سياه آراسته شده بودند كه مختص سازمان القاعده است. آنچه که هم اکنون جبهه النصره در سوریه خوانده میشود و به راحتی در این کشور فعالیت میکند، دارای پیش زمینههایی است که به سالهای قبل باز میگردد و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از سالها پیش برای نفوذ خود در سوریه برنامهریزی کرده بودند.
فعاليتهای الجولانی جهت جذب اعضا برای جبههالنصره به اوایل سال 2011 و به خاص در ميان پيروان سوری و عراقی القاعده بازمیگردد. آنچه موجب راهی شدن الجولانی به سوریه و خروج وی از عراق شد، به اختلافات به وجود آمده بین او و «ابوبكر بغدادی»، سرکرده امارت اسلامی در عراق باز میگردد و سرمنشا این اختلافات مخالفت بغدادی با دادن مجوز صدور حکم در برخی مسائل شرعی و مذهبی به الجولانی بود. این موجب شد تا وی پس از ورود به سوریه راهی دیر الزور در شرق سوریه شود. چون خبر ورود الجولانی به دیر الزور رسید، جهادیهای تکفیری این منطقه به او ملحق شدند و او منطقه «قامشلی» در نزدیکی مرزهای سوریه و عراق را به دليل دوری دستگاههای امنيتی سوريه از آن به عنوان مقر فرماندهیاش انتخاب كرد.
جبههالنصره برای اولین بار در 23 ژانویه 2011 از طریق یک ویدئو کلیپ که از سایتها و پایگاههای اطلاع رسانی جهادی تکفیری پخش شد، موجودیت خود در سوریه و آغاز فعالیتهایش در این کشور را به طور رسمی اعلام کرد.
هنوز چند روز از اعلام موجودیت جبههالنصره در سوریه نگذشته بود که سایتها و پایگاههای وابسته به سازمان القاعده خرسندی بیحد خود از تشکیل این جبهه جهادی در سوریه را اعلام میکنند و افرادی مانند شیخ «ابو سعد العاملی»، از نظریهپردازان و نویسندگان برجسته تکفیری و شيخ «ابو المنذر الشنقيطی»، رهبران بسیار با نفوذ القاعده و شيخ «ابو محمد الطحاوی»، سلفی برجسته اردنی و شيخ «ابو الزهراء الزبيدی»، جهادی لبنانی از تشکیل این جبهه استقبال کرده و با انتشار بیانیههایی از تمام مسلمانان میخواهند از جبههالنصره چه به صورت مالی و یا پیوستن به آن برای حضور در میدانهای نبرد حمایت کنند.
جنایات یاران ابومحمد الجولانی در سوریه
- کشتار 20 سرباز سوری در منطقه نظامی «هنانو» در حلب و انتشار تصاویری از آن در پایگاههای مختلف اینترنتی.
- کشتار مسیحیان شهر مرزی «راس العین» در نزدیکی مرزهای ترکیه که در میان آنان زنان و کودکان نیز مشاهده میشدند.
- ترور «محمد السعید»، نویسنده سوری
- تجاوز جمعی به 30 زن سوری در ادلب پس از ربودن آنها
- دادن فتوای تخریب یکی از منارههای مسجد «شیخ خلیل» در شهر درعا توسط «ایاد الطوباسی»، مفتی وهابی این جبهه به این دلیل که شکل هندسی این مناره شبیه صلیب بود.
- حمله به دانشگاه حلب و قتل دانشجویان آن و برعهده گرفتن بسیاری از انفجارهای تروریستی روی داده در حلب، دمشق، ادلب، حمص و غیره که در آن دهها شهروند بیدفاع سوری کشته و زخمی شدند، از جمله مهمترین جنایات این جماعت جهادی تکفیری به شمار میآید.
جنگ در سوریه و عراق جنگ مستقیم با جبهه مقاومت است
بعد از وقوع جنبشهای مردمی در کشورهای مسلمان خاورمیانه؛ غربیها برای جهت دادن به این انقلابها به سمت اهداف خود دست بکار شدند. همچنین حکومتهای عربی منطقه که شاهد سقوط همَپیمانان خود بودند، درصدد کنترل این بیداری اسلامی برآمدند. همین امر باعث بوجود آمدن اتحادی عمیق میان غرب و حکومتهای عربی شد که به راههای مختلف همچون پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و انسانی انجامید تا اوضاع خاورمیانه تحت کنترل خود درآورند.
با اینکه کشورهای غربی، محور مقاومت را جزئی از محور شرارت میدانند، اما جبهه مقاومت بارها ثابت کرده است که خط مشیء جز دفاع از حق ندارد. محور مقاومت رسما از سال 2002 در مقابل محور شرارت که جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا مطرح کرد بوجود آمد و هدف آن تنها جاری کردن حق در خاورمیانه و پس از آن در جهان است. دشمنان محور مقاومت دول غربی آمریکا و اروپایی و منطقهای همچون ترکیه، قطر، عربستان، امارات هستند.
جبهه مقاومت امروزه به تسلیحات نظامی پیشرفته از قبیل تانک، موشک، هلیکوپتر و سایر ادوات نظامی دست پیدا کرده است و هرگاه که اراده کند میتواند دشمنان را زمینگیر کند. این جبهه یک ویژگی بزرگ و حیاتی دارد که پیوند میان اعضا را بسیار استوار کرده است. این ویژگی وحدت ایدئولوژیکی نام دارد که جبهه مقاومت را حول خود میگرداند.
عابربانک جبهةالنصره
حاميان مالی جبههالنصره و تأمينكنندگان تسليحاتی آنها همانگونه که برای همه آشکار است قطریها؛ ترکیه و سعودیها هستند. در حالی كه ذخاير مالی قطر و اردوگاههای آموزشی تركيه برای کمک به اخوانالمسلمين سوریه فراهم شده است، جبههالنصره نيز از اموال قطری و سعودی بهرهمند میشود و تمامی دستورات و فرمانهای نظامی آنها را از غرفههای عملياتی صادر می كنند كه افسران آمريكايی فرماندهی آنها را برعهده دارند و افسران عرب، اروپايی، صهیونیست و ترك نيز به آنها كمك میكنند.
وابستگی شدید ابومحمد الجولانی به آمریکا
بیتردید اگر حمايت آمريكا نبود، جبههالنصره نمیتوانست حضوری قدرتمند در سوريه داشته باشند. یک مقام امنيتی سوری در اینباره چنین ميگويد: در سال 2008 بالگردهای آمريكايی به مرزهای عراق و سوريه تجاوز میکنند و كماندوهای آمريكايی به ساختمانی در منطقه البوكمال در منطقه شهر حمله كرده و 8 نفر را میکشند. اما یک نفر را زنده نگهداشته به همراه خود میبرند. فرد دستگير شده یکی از مسئولان ارشد سازمان القاعده عراق بود و افراد كشته شده عضو شورای مشورتی وابسته به این سازمان بودند. عامل اين حمله يك عراقی به نام ابوغاديه بود كه برای آمريكاییها مزدوری میكرد.
اين مقام امنيتی سوری ادامه میدهد: همه میدانند فردی که ابو غادیه خوانده میشود و عامل این حمله آمریکایی به شمار میآید، يكی از معاونان اصلی ابومحمد الجولانی، امیر جبهه النصره است.
حمایتهای مالی و تسلیحاتی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جمله قطر و عربستان سعودی و رویاپردازان ترک از این جبهه در کنار حمایتهای برخی از رسانههای عربی مرتجع مانند شبکه قطری الجزیره و سعودی – وهابی العربیه که وابستگی آنها و رژیمهایشان به آمريكا و غرب امری بدیهی است، نشان از حمایت بیدریغ آمریکا و غرب از این جبهه دارد.
در هرحال امثال الجولانیها و البغدادیها مصداق بارز اسلام مارکسیستی هستند؛ اسلامی که در دهههای گذشته گروهکهای تروریستی مثل فرقان، منافقین و حکامی خونخوار همچون معمر قذافی و زین العابدین بن علی و آلسعود آن را بنیان نهادند و همه به سرنوشتی یکسان دچار شدند.
شواهد نشان میدهد که آمریکا و همپیمانانش توان مقابله با جبهه مقاومت را به هیچ وجه ندارند .جبهه مقاومت دیگر یک جنبش نوپا نیست بلکه اکنون به یک ایدئولوژی مستحکم تبدیل شده و جایگاهی امن برای دفاع از حق داشته است. افکار و اندیشههای انقلاب اسلامی ایران و تکفر بسیجی، تفکر قالب جبهه مقاومت است و دلیل دشمنی آمریکا با این جبهه همین امر است. هر کجا که تفکر انقلاب اسلامی و تفکر بسیجی وجود داشته باشد آمریکا درصدد دفع آن بر میآید، اما در بیشتر مواقع تفکر بسیجی و انقلاب، آمریکا را دفع میکند.
با این حال، واکنش روسیه به این روند، دور از انتظار بوده و به نوعی، به ابهامات پیرامون سیاست جدید این کشور در سوریه دامن زده است، زیرا با وجود نقض آتشبس از سوی معارضین و تروریستها، دولت روسیه اعلام کرد، با میانجیگری این کشور، آتشبس حلب ۷۲ ساعت تمدید شده است. به این ترتیب، مشخص نیست که آیا روسیه برنامه مشخصی برای جلوگیری از پیشروی تروریستها در دوره آتشبس دارد یا اینکه روند دیگری که علنی و آشکار هم نیست، در این ماجرا در جریان است.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/
الهم عجل الولیک الفرج
اصلا به نظر من اتش بس برای نیرو های ما معنی نباید داشته باشه ،خصوصا اگر داعشی های ملعون در خواست کنند. چون این حیله ی داعشی هاست، اتش بس نباید نیرو های ما داشته باشن تا نابودی کامل داعشی های ملعون
آلهم عجل الولیک الفرج
خدایا تعجیل کن خدایا منجی محرومان و مستضعفان را برسان خدایا به فریاد ملت مظلوم سوریه برس خدایا فریاد و بیداد از آل سعود خدایا فریاد و بیداد از تکفیرها و وهابی ها
خدایا پشت و پناه مظلومان مقاومت باش ،،پروردگار کمر آل سعود و حامیان منطقه ای و فرا منطقه ای آنها را به دست فرزندان رشید مقاومت بشکن