به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مدافعان حرم کیستند و چه در سر دارند؟جوانانی که امروز در قامت "مدافعان حرم" خبرساز میشوند، پیشمرگان حسینی هستند که به راحتی نمیتوان برمبنای محاسبات عقل ، قضاوتشان کرد؛ مردانی که وسعت نگاهشان در دایره واژگانی ما نمی گنجد.
شیر بچه هایی که فارغ از زمان و مکان خود قدم بر می دارند و به هیچ یک از اقوام گذشته تعلق ندارند! "بله آنها فرزند زمانه خویشند" تنها همین. رزمندگانی که ترجمانی از تمامی ملتهای یک سرزمین جهان وطنی هستند. آری این بچه ها مرزهای جغرافیایی ساخت دست بشر را درنوردیده اند. اشتباه نکنید! امروز عمه سادات غصه دار نیست چرا که "عباس دوران" دیده بان حرم است؛ عباسهای دورانی که تیغ حیدری به کمر بسته هر آینه در انتظار اشارتی هستند.
... و همانا رمز اشاره آنان تنها وتنها یک جمله کوتاه است: کلنا عباسک یا زینب! تصور اینکه که در سرزمینی زنده باشیم و ندای پیام رسان سرزمین نینوا را نشنیده باشیم،بس بیهوده است چرا اگر جز این بود، سالها پیش جغرافیای عراق و شامات را غبار فراموشی در برگرفته بود و هم اکنون حرامیان و فرزندان ابوسفیان، تکیه بر اریکه قدرت غیرت ما به سخره می گرفتند. واقعا چه اتفاقی افتاده که همچنان رخداد شگرف سیاسی عاشورا تا به امروز بدیلی در دنیا ندارد و همچنان نوای دشت نینوا نقطه عطفیست درحرکت دوّار. و به دنبال آن جوانان پارسی دم به دم پیرو مکتب ظلم ستیز عاشورا. این مجنون های روایت عاشقی ترکیبی از تمام بندگان الهی اند.شیعه- سنی- ایرانی- افغانی- لبنانی و... عمه سادات غصه دار نیست چرا که تولد نسل جدیدی از عباسها، با غیرت زائدالوصفی فدای یک تار موی زینب می شوند، می شوند تا خدشه ای بر گنبد "زبر جدگون" حرم وارد نگردد که نمی گردد.
نیم نگاهی از ورای سیاهی
كوزه های خالی و غبار گرفته را برگرفتم و به راه افتادم
رفتم تا از سرزمين چشمه های سبز برای روح تشنه معبد
برای كبوتران معصوم حرم، آب برگيرم کبوترانی که همچنان دور حرم می گردند
عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو… و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود. وقتی از ورای سیاهی می نگرم، عقل و دل توامان می گوید برو که اگر بمانم، عقرب جراری که؛ سیاه جامه از آستین استکبار جهانی و صهیونیسم بیرون زده و تنها با یک نیت شوم: زدودن نام و یاد ائمه اطهار از ذهن شیعیان جهان؟! پس ترجیح می دهم از ماورای سیاهی به ماجرا نگاه کنم.
چگونه میتوان با ابزار عقل به قضاوت کسانی نشست که حب علی و اولاد علی در دل دارند که اگرچه ردای تقابل با جاهلیت و تحجر مدرن داعشیان را به تن کردهاند اما خود نیز پا در مسیری گذاشتند که دیگران جز به حیرت نمیتوانند به روایت و بازخوانی آن بپردازند؛ حیرتی از جنس همان تقابل عقل و عشق!
تسبیح گویان در انتظار درخشش دگربار ستاره ها
این روزها نبرد در جبهههای محور مقاومت (سوریـــه و عــراق) علیه افیون تکفیری داعش شدیدتر شده و مدافعان حرم و حریم اهلبیت در کانون اخبار قرار گرفتهاند، به ویژه پس از وقایع شهرک خانطومان قلبها بیشتر برای بهترین جوانانی که در خطوط مقاومت، مقابل لشکریان یزید صف آرایی کرده اند، نگران شده و خیلیها برای سلامتی و موفقیت آنها دست به دعا بردهاند و تسبیح گویان در انتظار درخشش دوباره ستارگان واقعی خود در نبرد حق علیه باطل هستند. ستارگانی که بر مفرش قرمز به رنگ خون خود قدم گذاشته اند نه بر فرش قرمز جشواره فلان!بهمان! ستارگانی که خداوند متعال به وسعت وجودشان پرده آسمان را بنا نهاده است تا در تاریکیهای عالم فانی خوش بدرخشند.
عمارت بدعت یزیدی ویران شد؛ اینجا دیگر کوفه نیست!
انگار همین دیروز بود که پیر جماران می گفت: راه قدس از کربلا می گذرد!؟ چه نیک می دانست پیر خمین که؛ چشم نامحرمان صهیون نگاهی به حرمین سلاله رسول خدا دارد. همان آرمان و آروزی مدفون شده ای که در پی تسلط بر سرزمین موعود است. خطای بس نابخشودی است که تصور کنیم سرزمین موعود صهیونیسم غاصب در محدوده اورشلیم خلاصه می گردد. این همان نکته ظریفی است که امام امت آن را پیش بینی فرمودند.
امروز تروریسم صهیونیستی در پوستین داعش و تکفیر قصد مسدود کردن راه قدس را دارد! تحلیل میدانی این موضوع حال برای ما سهل شده اما خمینی کبیر چند دهه پیش این پیغام را به گوش مردم ظلم ستیز جهان رساند. اکنون نسل سوم و چهارم انقلاب، پیام امام خویش را به غایت دریافت نموده اند و لحظه ای دست از احداث خاکریز، علیه دشمنان قسم خورده شیعه و سنی این گیتی پهناور بر نمی دارند. نسلی از جوانان که عباس وار ندای زینبی سر می دهند. دیگر کوفه ای در کار نیست که مردمانش عهد شکن باشند و مولای خود را به ثمن زر و سیم تنها بگذارند! مگر آنکه اهل کوفه باشند که خوب نیستند!یزیدیان بدانند دیگر بار علی تنها نمی ماند و نخواهد ماند؛ چرا که به کوری چشم حرامیان تکفیری کبوتران همچنان دور حرم می گردند و بنای بدعت یزیدیان دیگر ویران شده است چنانچه امروز کوفه به فراموش خانه شیعیان پیوسته است. ای کبوتران حرم دلتان قرص و قدمهایتان استوار باد؛ طلوع فجر نزدیک است و ناجوانمردی زمستان رو به غروب!...
یادداشت از محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/