به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، احمد داود اغلو، رئیس حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه و نخست وزیر این کشور در حالی که اروپا و ترکیه در مرحله حساسی از همکاری های خود بر سر مسئله پناهندگان بودند از سمت خود کناره گیری کرد.
یک روزنامه آلمانی در مطلبی به بررسی عواقب این امر برای اتحادیه اروپا پرداخته و نوشت: ظاهرا برای اتحادیه اروپا کناره گیری نخست وزیر ترکیه غافلگیر کننده بود و بروکسل باید گام های بعدی سیاست داخلی آنکارا را با نگرانی و تشویش زیادی دنبال کند.حالا رجب طیب اردوغان ، رئیس جمهور ترکیه و طرفداران وی که برای بسیاری در اروپا یک تحریک کننده غیر قابل پیش بینی و یک قدرت گرسنه است باقی مانده است. این مسئله می تواند به نارضایتی روزافزون به ویژه در پارلمان اتحادیه اروپا منجر شود.
برخی از تحلیلگران سیاسی معتقداند؛ کنارهگیری داود اوغلو از سمت نخست وزیری ترکیه میتواند سمتوسوی سیاست داخلی و خارجی این کشور را دستخوش تغییر کند. وجود دیدگاههای کاملا متفاوت میان اوغلو و اردوغان به اندازهای جدی شد که دیگر این دو یار دیرین و از پایههای اصلی حزب آ.ک نتوانستند در کنار یکدیگر کار کنند و دست آخر فشارهای رئیس جمهوری و عدم همراهی وی با برنامههای معمار سیاست خارجی نوین ترکیه، نخست وزیر را وادار به استعفا کرد.
کوک جدایی
ساز جدایی ائتلاف عبدالله گل، رجب طیب اردوغان و احمد داود اوغلو سه یار دیرینه در حزب عدالت و توسعه با پایان دادن گل به زندگی سیاسی خود در اوت ۲۰۱۴ پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی و کناره گیری اوغلو از رهبری حزب کوک شد و از این سه تن تنها اردوغان باقی مانده است تا سکان رهبری حزب و کشور را بطور کامل در دست داشته باشد.
احمدداود اوغلو پس از ۲۲ ماه تکیه بر مسند نخست وزیری ترکیه در پی دیدار با رجب طیب اردوغان رییس جمهوری اعلام کرد از رهبری حزب عدالت و توسعه کناره گیری می کند و این تصمیم را ناشی از همراهی نکردن دوستانش در حزب اعلام کرد.
«در هیچ مرحله از زندگی به دنبال مقام و موقعیت نبوده و از هیچ چیزی که به آن اعتقاد نداشت دفاع نکرده و همیشه اعتقاد داشتم که رفیق راه مهمترین عامل موفقیت است و رفقا در طول راه باید همراه یکدیگر باشند و اگر با یکدیگر همراهی نمی کنند این را به صراحت بگویند». این سخن اوغلو پس از کناره گیری از رهبری حزب بوده است و چنین به نظر می رسد که منظور از همراهی نکردن رفقای هم حزبی بیش از هرکسی رجب طیب اردوغان باشد.
اما اوغلو کیست
احمد داود اوغلو در ۲۶فوریه سال ۱۹۵۹در شهر قونیه ترکیه به دنیا آمد. از دانشگاه «بغازیچی» مدرک کارشناسی در رشته اداره عمومی و فوق دکترا در علوم سیاسی و روابط بینالملل دریافت کرده و در فاصله سالهای ۱۹۹۳و ۱۹۹۹در دانشگاه مرمره به کار اشتغال داشت و در سال ۱۹۹۹استاد تمام در این دانشگاه شده است.او از اول ماه مه ۲۰۰۹به سمت وزیر خارجه ترکیه گمارده شد و پیش از آن رایزن ارشد نخستوزیر ترکیه بود و حزب حاکم عدالت و توسعه در ۲۸ اگوست ۲۰۱۴ احمد داود اوغلو، وزیر خارجه را به عنوان نخست وزیر و رئیس حزب برگزید. او در این تاریخ به عنوان بیست و ششمین نخست وزیر ترکیه کار خود را آغاز کرد.
حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ در انتخابات پارلمانی با کسب ۳۴ درصد آرا به پیروزی رسید و تروئیکا گل – اردوغان و داود اغلو قدرت را بهدست گرفتند و دوران جدیدی را در حوزههای داخلی و خارجی رقم زدند و با بهبود وضعیت اقتصادی، تغییر در مدیریت کشور و در پیش گرفتن برخی سیاستهای خارجی مورد نظر و مطلوب مسلمانان کشور محبوبیت قابل توجهی کسب کردند. این حزب تلاش کرده است تا با رونق اقتصادی ، ایجاد فضای باز سیاسی ، مشارکت اقوام مختلف و ارتباط با کشورهای مسلمان همسایه و دنیای غرب الگویی بی بدیل از همزیستی اسلام و دموکراسی برای جهان اسلام ارائه دهد.
حزب«آ.ک»در انتخابات سال ۲۰۱۱ (سه دوره متوالی) به موفقیت قابل توجهی دست یافت و در این دوره از انتخابات نزدیک به ۵۱ درصد آرا را از آن خود کرد و در انتخابات ۲۰۱۵ این حزب به پیروزی بزرگتر چشم دوخته بود تلاش کرد با کسب ۴۰۰ کرسی از ۵۵۰ کرسی پارلمان (یعنی۱+۵۰) دولت غیر ائتلافی را تشکیل دهد اما با رو به رو شدن با رقبای سرسخت حزب کنش ملی و حزب دموکراسی خلقهای ترکیه به ۴۱ درصد آرا دست یافت.
ترمیم و بهبود وضع اقتصادی، ایجاد فضای باز برای مشارکت تمامی اقوام ،تلاش برای پیوستن کشور به اتحادیه اروپا از جمله برنامههای این سه یار سیاسی در حزب عدالت و توسعه بوده است که منجر به جلب آرای مردم ، آرای خاکستری و قدرتیابی روز افزون حزب عدالت و توسعه شد.
از سوی دیگر در سیاست خارجی نیز رویکرد به شرق و بویژه رابطه با کشورهای همسایه مسلمان در کنار سیاست سنتی رابطه و همگرایی با غرب و بویژه همپوشانی با سیاستهای آمریکا در منطقه راه موفقیتهای حزب ( گل ،اردوغان و اوغلو ) را در عرصه بین المللی گشود.
او معتقد است که ترکیه نباید خود را محدود به نقش منطقه ای در بالکان یا خاورمیانه کند، چرا که ترکیه کشوری است مرکزی، نه منطقه ای. بنابراین باید نقش رهبری را در چندین منطقه ایفا کند. چیزی که به این کشور در نظام بین الملل اهمیت استراتژیک می دهد.
دکترین اغلو
۱- ترکیه باید نقش پر رنگ، فعال و متناسب با تاریخ پر شکوه گذشته و عمق جغرافیایی خود ایفا کند.
۲- برای اجرای بهتر آن باید بر روی قدرت نرم خود سرمایهگذاری کند. چرا که به نظر او کشورش با همه مناطق ذکر شده دارای روابط تاریخی و فرهنگی است.
۳- نهادهای سیاسی داخلی این کشور می توانند الگویی برای کشورهای این مناطق باشند.
۴- اقتصاد آن بازوی قدرتمندی برای پشتیبانی از این روابط است.
۵- باید در مدیریت بحرانهای منطقه ای و بین المللی نقش مهمی را ایفا کند.
۶- از طریق همکاری اقتصادی،سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه،نیاز به مداخله قدرتهای خارجی را از بین ببرد.
۷- به جای التماس و صرف هزینههای گزاف برای پیوستن به اتحادیه اروپا باید روی کشورهای منطقه سرمایه گذاری کند، مخصوصا کشورهایی که زمانی جزو امپراتوری عثمانی بوده اند.
وی برای موفقیت دو پیش فرض را مطرح می کند:
۱- مسائل و مشکلات داخلی؛ حل و فصل مسالمت آمیز مساله کردها و همچنین شکاف و اختلاف بین اسلامگرایان و سکولارها.
۲-روابط با همسایگان؛ سیاست تنش صفر با همسایگان و ایجاد روابط حسنه با قدرتهای نوظهور.
دکترین اوغلو طی سالهای اخیر مهم ترین محور سیاستهای خارجی و داخلی حزب عدالت و توسعه بوده است و وی به عنوان معمار سیاست خارجی ترکیه معرفی شده است و نقش وی در سیاستهای ترکیه موجب شد که وی به چهره ای سرشناس و تاثیر گذار در داخل و خارج از ترکیه معرفی شود. اوغلو پلههای ترقی را با اردوغان طی کرد و رئیس جمهوری ترکیه نقش تعیین کننده ای در بروز و ظهور اوغلویسم ‘داشته است.
برغم همراهی این دو تن از مدتها پیش زمرمه اختلافات بین دو رهبر حزب عدالت در گرفته بود شاید یکی از این اختلافات شکست پیش بینیهای اوغلو در سقوط حکومت بشار اسد، حملات ترویستی در ترکیه از جمله حمله انتحاری در شهر کردنشین سوروچ و مرگ ۳۲ شهروند و بمب گذاریها در مناطق مختلف از سوی داعش بوده که دکترین سیاست خارجه «احمد داوداوغلو» را زیر سوال برد و کناره گیری وی حکایت از چرخش سیاست خارجه دولت اردوغان و پیگیری دکترین جدیدی در سیاست خارجه این کشور باشد.همچنین مساله اختلاف دیدگاه بین اردوغان و داوداوغلو خصوصا در جریان انتخابات عمومی سال گذشته و متعاقب آن در جریان دستگیری و زندانی کردن برخی روزنامه نگاران مطرح شده بود.
کناره گیری اوغلو در زمانی صورت گرفت که شورای تصمیمگیری و اجرایی حزب ، اختیار انتصاب رهبران استانی آ.ک را از نخست وزیر سلب کرد و بعد از آن وی در نشست نمایندگان حزب عدالت و توسعه طی سخنانی گفت: من نفس خود را زیر پا گذاشته و هر مقام عالی را برای ضرر نرساندن به حرکت حزب (عدالت و توسعه) رد می کنم.
داوداوغلو در پی دیدار با اردوغان، پس از شرکت در نشست ۳۵ دقیقه ای شورای تصمیم گیری و اجرایی حزب اعلام کرد دومین کنگره فوق العاده حزب ( طی ۱۴ سال اخیر ) ۲۲ مه برگزار خواهد شد و در این کنگره نامزد رهبری حزب نخواهد بود.نخستین کنگره حزب دو سال قبل برگزار و داوداوغلو به رهبری آن برگزیده شد.
داوداوغلو در سخنانی گفت: چگونگی تصمیم هفته گذشته شورای تصمیم گیری و اجرایی حزب در زمینه سلب اختیار انتصاب رهبران استانی حزب از دید وی صحیح نبوده است. نحوه این سلب اختیار، منافی دیدگاه وی در زمینه رفیق راه بودن است و وی بجای تغییر این شورا که پیامدهای منفی برای حزب به دنبال خواهد داشت، ترجیح می دهد که با تشکیل کنگره فوق العاده رهبر جدید برای حزب انتخاب شود.
پیشتر برخی رسانههای نزدیک به رجب طیب اردوغان، او را متهم به توطئه علیه رئیس جمهوری کردند و مطلبی تحت عنوان «نقطههای خیانت در امانت» منتشر شد که در آن ادعا شده بود داود اغلو تلاشهایی را برای رسیدن به سمت ریاست جمهوری کشور آغاز کرده است.
در این گزارش تاکید شده بود که «داود اوغلو به دو شرطی که اردوغان به هنگام تسلیم ریاست حزب عدالت و توسعه به او اعلام کرده بود، پایبند نبوده است،یکی تصویب حکومت مبتنی بر ریاست جمهوری و دیگری خودداری از همکاری با غرب که می خواهد اردوغان را سرنگون کند و برای رسیدن به این هدف در حال بهره برداری از دو پرونده سوریه و فلسطین است».حال پرسش این است که با کناره گیری اوغلو چه اتفاقی در سیاست داخلی و بوِیژه سیاست خارجی ترکیه رخ خواهد داد؟برخی کارشناسان در پاسخ به این پرسش معتقدند که دورانی جدید در نظام سیاسی کشور و ساختار قدرت در این کشور رخ خواهد داد و در واقع تمرکز قدرت در یک شخص افزایش خواهد یافت و نظام سیاسی پارلمانی به ریاستی تبدیل می شود در این نظامی با تغییر قانون اساسی و تغییر سیستم پارلمانی فعلی به سیستم ریاستی عملا نیازی به نخست وزیر نخواهد بود.
در واقع روند تمایل بیش از حد به تمرکز قدرت و شخصی کردن سیاست و نقش آفرینی یک فرد به عنوان عامل پایان دادن به همه مسائل می تواند به مرور به پاشنه آشیل اردوغان تبدیل شود و محبوبیت حزب اعتدال و توسعه را کاهش دهد.
این پرسش نیز در محافل سیاسی ایجاد شده که کناره گیری اوغلو از حزب زمینه ساز انشعاب در حزب اعتدال و توسعه خواهد شد و گروهی از این حزب جدا خواهد شد البته اگرچه ممکن است این اتفاق بیافتد اما زمان آن به این سرعت نخواهد بود.در حوزه سیاست خارجی نیز بسیاری معتقدند که سیاست دولت تغییر چندانی نخواهد کرد و سیاست سنتی گسترش روابط با غرب و همپوشانی با سیاستهای آمریکا به عنوان یکی از متحدان قدیمی واشنگتن برغم وجود اختلافاتی بین آمریکا و آنکارا در حوزه خاورمیانه از جمله داعش و کردهای سوریه در منطقه ادامه خواهد یافت.
سیاستهای تمایل به غرب طی چندین سال موجب دور شدن این کشور از منطقه اسلامی و عربی شد اما اکنون رویکرد به شرق یکی از سیاستهای ترکیه است و در این مسیر آنکارا در صدد گسترش روابط با کشورهای اسلامی و عربی از جمله عربستان با همه اختلافاتی که با یکدیگر دارند، است و به نظر می رسد که سیاست پیشین رابطه با رژیم صهیونیستی نیز ادامه یابد.
جنگ قدرت بین اغلو و امپراتور
احمد داود اوغلو نخست وزیر ترکیه از پست سیاسی خود در ترکیه کناره گیری کرد. کسی که رجب طیب اردوغان فکر می کرد یکی از بهترین یاران او و همراهان و گوش به فرمان او خواهد بود. اما کنارهگیری اوغلو از قدرت نشان داد اردوغان دیگر بسان سابق فکر نمیکند و اوغلو دیگر یار و همراه مورد اطمینان او نیست؛عدم اعتمادی که براساس آن اوغلو باید در کنگره فوق العاده حزب عدالت و توسعه از قدرت در حزب و دولت کنارهگیری کند.
شش ماه نخست وزیری اوغلو نشان داد که جنگ قدرتی پنهانی بین احمد داود اوغلو و اردوغان در این مدت در جریان بوده است. از هنگامی که احمد داود اوغلو کلید تغییرات در تشکیلات داخلی حزب عدالت و توسعه را بدون کسب نظر اردوغان در حزب زد صدای اختلافات برجسته و برجسته تر شد تا جایی که اردوغان خواهان کناره گیری او از قدرت شد.
اوغلو یکی از مهمترین مدافعان حل مشکلات کردها به دور از جنگ مسلحانه بود اما اردوغان هیچ وقت موافق این روند نبود .اوغلو بسیار کوشید جنگ داخلی در ترکیه کلید نخورد اما این جنگ کلید خورد چون اردوغان می خواست.اردوغان می خواست سیستم سیاسی را به سلطنتی تغییر دهد، اوغلو هم همین را می خواست اما نه به سبک اردوغان که نوعی تحمیل امپراتوری بر ترکیه بود.
امپراتور یکی از مهمترین مدافعان سرکوب داخلیها و دانشگاهیان منتقدی بود که اوغلو از جنس آنها بود و آن را نمیپسندید.اوغلو میخواست به آزادی بیان احترام بگذارد اما اردوغان میخواست منتقدین روانه زندان شوند. تاریخ سیاسی اردوغان رفتار به شکل یک امپراتور او را نشان میدهد، امپراتوری که نمی تواند مخالفان را بپذیرد اما اوغلو در ۶ ماه گذشته هیچ وقت زیرسایه کامل اردوغان و امپراتور نرفت.امپراتور نگران محبوبیت داوداوغلو بعد از توافق با اتحادیه اروپا و لغو روادید ترکیه با کشورهای اروپایی و اعتماد گسترده اروپاییها به وی بود. این اعتماد به نحوی بود که اروپاییها بطور مکرر می گفتند به اوغلو اعتماد دارند و انتقاداتشان به اردوغان جای خود را دارد.
امپراتور می خواست در تمامی زمینهها امپراتور باشد حتی استقلال بانک مرکزی باید در سایه دستورات او قرار می گرفت اما اوغلو موافق آن نبود و می کوشید بانک مرکزی ترکیه استقلال مالی داشته باشد.نکته کلیدی در برکناری احمد داود اوغلو علیرغم ایجاد تنشهای داخلی در ترکیه و حفظ قدرت توسط اردوغان می تواند به دستور مستقیم احمد داوداوغلو به ساقط کردن جنگنده روسی برگردد که تنشهای سیاسی را با روسیه سبب شد. حال سوال این است آیا اردوغان با تثبیت امپراتوری خود می خواهد روابط تیره شده اش را با پوتین بهبود ببخشد؟
کناره گیری اغلو چه مفهومی برای اروپا دارد؟!
"فدریکا موگرینی”، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تنها مقام بلند پایه بروکسل بوده است که درباره کناره گیری داود اغلو اظهار نظر کرده است. وی بر این عقیده است که ما نمیتوانیم دقیقا بگوییم که این امر چه مفهومی برای همکاریهای اروپا با ترکیه در مسئله پناهندگان دارد .با این حال این تحولات در آنکارا باید برای برخی سیاستمداران بلند پایه در بروکسل و کشورهای اروپایی بسیار نگران کننده باشد.
داود اوغلو مردی بود که در ماهها و هفتههای اخیر مرتبا به بروکسل می آمد و در نشستها بین اتحادیه اروپا و ترکیه شرکت می کرد.وی به عنوان فردی قابل اعتماد در بروکسل مطرح بود. رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، رئیس شورای اروپایی و صدراعظم آلمان با تکیه بر اعتماد به داود اغلو توانسته بودند مشترکا توافق ترکیه با اروپا در مسئله پناهندگان را به نتیجه برسانند. حالا آنها شریک مذاکرات خود را از دست می دهند.
حالا رجب طیب اردوغان ، رئیس جمهور ترکیه و طرفداران وی که برای بسیاری در اروپا یک تحریک کننده غیر قابل پیش بینی و یک قدرت گرسنه هستند باقی ماندهاند. این مسئله میتواند به نارضایتی روزافزون به ویژه در پارلمان اتحادیه اروپا منجر شود .
قرار بود لغو ویزا برای شهروندان ترک به عنوان یکی از شروط توافق اروپا و ترکیه در مسئله پناهندگان انجام گیرد و ترکها در آینده بتوانند بدون ویزا به اتحادیه اروپا سفر کنند. به این ترتیب در روزها و هفتههای آینده ناامنیها و عدم اطمینانها افزایش می یابد.
سخنگوی سیاست خارجی فراکسیون احزاب متحد مسیحی پارلمان آلمان نیز در واکنش به خبر کنارهگیری داود اغلو اظهار داشت، کنارهگیری نخستوزیر ترکیه نگرانیها در این باره که اردوغان بخواهد ترکیه دموکراتیک را به یک دولت مستبد و ساختار ریاست جمهوری مدنظر خود تبدیل کند افزایش مییابد.
به گفته وی بسیاری در اروپا و ترکیه از فقدان آزادی مطبوعات در ترکیه و افزایش فشار بر نیروهای مخالف در این کشور گله دارند. به همین دلیل من فکر می کنم که نه تنها مسئله قدرت بین رئیس جمهوری و نخست وزیر در ترکیه مطرح است بلکه همچنین مسئله یک مبارزه بین مسیر درست و نادرست در میان است.
کمدی اردوغان با طعم تراژیک
در سالهای اخیر صحنه بین الملل، شاهد جاه طلبی و دخالتهای جنگ طلبانه دولت ترکیه در عرصه منازعات سوریه و عراق بوده است. منازعاتی که؛ شوربختانه با حمایتهای کشورهای فرامنطقه ای بعلاوه دولت آنکارا، امروز تبدیل به جنگی تمام عیار شده است. جنگی که به نظر می رسد(با توجه به ترکیب جمعیتی طرفهای درگیر) گستره زیادی از مناطق شمال آفریقا - آسیای غربی و مرکزی - بخشی از کشورهای اروپایی-شرق دور و... را فراگرفته است.در این میان بهتر بود دولت ترکیه نقش سازنده و متوازن کننده ای را در منطقه ایفا کند.
اردوغان رییس جمهور ترکیه راه دیگری را انتخاب کرد که همانا سودای احیای امپراتوری عثمانی بود. این سودا به زودی تبدیل به بروز اختلافات داخلی در دستگاه حکومتی ترکیه گردید. حمایت بی شائبه آنکارا از گروه تروریستی داعش و ... موجبات بد نامی این کشور آرام و امن را فراهم آورد. با کناره گیره یار دیریه اردوغان از قدرت،مشخص شد داود اغلو چندان با سیاستهای رییس جمهور خود موافق نیست چرا که باعث ایجاد هرج و مرج و نا آرامی در این کشور شده است واز طرفی هیچ دستاورد مثبتی برای آنکارا به ارمغان نیاورده است مضاف بر اینکه قاطبه مردم ترکیه با اقدامات جنگ طلبانه اردوغان به شدت مخالف هستند.
به هر جهت اردوغان با اتخاذ سیاستهای ناثواب خود هم در حوزه داخلی و هم در عرصه خارجی موجد اکران کمدی اردوغان در حوزه داخلی و خارجی شده است؛ کمدی که با طعم تراژیک خود در پرده آخر یار دیرینه خود را قربانی مطامع جاه طلبانه خود نمود.
محمدرضاشجاعیانانتهای پیام/