به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی در میان اخبار صحبت از احداث مرکز ملی عملیات امنیتی مشترک عربستان که بزرگترین و مدرنترین مرکز امنیت اطلاعات در منطقه غرب آسیا خواهد بود، به میان آمد و درست به فاصله یک هفته شاهد صحبت هایی پیرامون ساخت پایگاه ناتو در کویت بودیم.
همچنین دبیرکل ناتو درباره نحوه همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس گفت: ما به این موضوع هم میپردازیم که چگونه میتوانیم همکاری خود را با کشورهای حوزه خلیج فارس نزدیکتر کنیم. من اخیراً به کویت و برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس سفر کردم و من در تمام گفتگوهای خود با مقامات آنها این پیام را دادم که ما باید همکاری میان ناتو و کشورهای حوزه خلیج فارس یا همان اعضای شورای همکاری خلیج فارس را افزایش دهیم.
وی افزود: واقعاً امید دارم که یک مرکز جدید آموزش نظامی منطقهای در کشور کویت ایجاد کنم. من از محل ایجاد این مرکز جدید بازدید کردم؛ ساختمان بزرگی است که ما در آن قصد داریم انواع آموزشها و فعالیتها را برای منطقه در کشور کویت داشته باشیم؛ این یک نمونه از تلاشهای ما برای افزایش همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس است.
از سوی دیگر الخالد پس از امضای این پیمان به خبرنگاران گفت: خشت دیگری به بنای همکاری دو جانبه با هدف تسهیل عبور نیروهای ناتو از خاک کویت افزوده شد که باعث تقویت توانمندی ما در برابر چالش های امنیتی خواهد شد.
البته وی توضیح نداد که تعهدات پیمان ناتو در زمینه حمایت از کویت چیست و کویت قرار است که گذرگاه عبور نیروهای ناتو به کدام کشور باشد.
کویت اولین کشور عرب حوزه خلیج فارس است که در جریان جنگ صدام با ایران به بهانه حفاظت از نفتکش هایش از نیروهای بیگانه برای حضور در منطقه خلیج فارس دعوت کرد.
کویت در آن زمان موضعی خصمانه نسبت به ایران اتخاذ و کمک های نظامی و مالی فراوانی به صدام حسین اعطا کرد.
منطقه غرب آسیا متاسفانه بیش از یک دهه است که دستخوش بحران و جنگ شده و موضوعات نظامی در آن بیشتر از هر موضوع دیگری به چشم می خورد.
کشورهای خلیج فارس نیز با گذاشتن عینک توهم بر چشم خود و دور نگه داشتن واقعیت هیزم آتش های جنگ های منطقه را بیشتر می کنند و به این نظریه که عده ای در تلاشند تا منطقه را به پادگان نظامی تبدیل کنند، قوت می بخشند، حضور ناتو در خلیج فارس و همکاری هایی از این قبیل با توجه به سابقه ناتو در منطقه چندان برآیند خوبی را از آینده نشان نمی دهد چراکه ترکیب ناتو با کشورهای حاشیه خلج فارس که هر دو در نیات خود نا خالصی دارند نمی تواند ترکیب خوبی باشد.
تصویب سند ابتکار همکاری استانبول (Istanbul Cooperation Initiative) سرآغاز روابط ناتو و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به شمار می رود. هدف ابتکار استانبول رسیدن به نوعی رژیم امنیتی است که با منافع کشورهای شورای همکاری خلیج فارس آمیخته باشد.
در اجلاس سران ناتو در سال ۲۰۰۴ در شهر استانبول سران این پیمان تصمیماتی را برای گسترش همکاری های این سازمان با دیگر کشورهای خاورمیانه تحت عنوان ابتکار استانبول (ICI) اتخاذ کرده بودند، که می توان توافق اخیر را در راستای اجرایی کردن تصمیمات اتخاذ شده در اجلاس استانبول دانست.
بنا به اطلاعات ارائه شده توسط ناتو دفتر ناتو -آی سی آی (NATO-ICI)به
عنوان کانونی برای گسترش همکاری های عملی ناتو و کویت و دیگر کشورهای عضو
از جمله عربستان و عمان خواهد بود. بنا به اعلام ناتو این دفتر به عنوان پل
ارتباطی و همکاری بین این سازمان و کشورهای حاشیه خلیج فارس جهت تبادل
تجربیات و تفاهم دو جانبه خواهد بود.
مشارکت ناتو با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را می توان در
راستای استراتژی ترویج ثبات در همسایگی ناتو و مناطق پیرامونی آن قلمداد
کرد و آنرا ادامه برنامه مشارکت برای صلح و گفتگوی مدیترانه ارزیابی کرد.
در واقع ناتو درصدد است تا با تهدیدات نوین از جمله بنیادگرایی اسلامی،
تروریسم و ... مقابله کند، مانع از تضعیف رژیم منع گسترش سلاحهای هسته ای
شده و با تضمین امنیتی شرکای منطقه ای، مانع دسترسی آنها به سلاح هسته ای
شود، امنیت منابع انرژی و خطوط انتقالی آنرا تضمین کند و الگویی از نظم
منطقه ای را با این کشورها ارائه کند که ایران و عراق در آن جایی نداشته
باشند.
برای اثبات جنایت های ناتو در منطقه می توان نگاهی داشت به فعالیت انها در افغانستان که با توجه به اسناد فاش شده نشان می دهد که میدهند نظامیان ناتو تحت فرماندهی امریکا، از بمب، موشک و نارنجک های دارای فسفر سفید در مناطق مسکونی استفاده کردهاند.
طبق قوانین بینالمللی استفاده از این نوع سلاحها ممنوع است و جنایت ضد بشر محسوب میشود.
اسناد افشا شده حاکی است امریکا بین 20 تا 50 موشک حاوی فسفر سفید را فقط به سوی یک هدف شلیک کرده است.
بر اثر اصابت این نوع مهمات، پوست قربانی آتش می گیرد و مادامی که اکسیژن به محل زخم برسد آتش تا عمق بدن نفوذ میکند. خاطر نشان می شود از این نوع سلاح های ممنوعه در مناطقی از افغانستان به عنوان سلاح تهاجمی برضد علیه اهداف انسانی استفاده شده است.
همچنین در مثالی دیگر می توان به جنایت ناتو در لیبی اشاره کرد.
حملهٔ نظامی به زیرساختهای غیرنظامی یک کشور، به ویژه شبکهٔ آب آشامیدنی آن، مطابق معاهدهنامهٔ ژنو جنایت جنگی تلقی میشود. اما این دقیقاً کاری است که نیروهای ناتو در لیبی انجام دادند و قذافی را مسئول این خسارتها معرفی کردند. از آن زمان تاکنون، وضعیت زیرساختهای آبرسانی این کشور بدتر و بدتر و رنج مردم لیبی زیادتر و زیادتر شده است. نابود کردن عامدانهٔ زیرساختهای آبرسانی یک کشور، با آگاهی از اینکه چنین کاری منجر به کشته شدن جمعیت زیادی خواهد شد، فقط یک جنایت جنگی (war crime) ساده نیست، بلکه یک استراتژی مبتنی بر قتل عام (genocidal) است.
گزارشهای زیادی دربارهٔ بحران روزافزون آب در لیبی نوشتهاند: مصرف آب در این کشور از تولید آن پیشی گرفته است. برخی به شرایط محیطی و کمبود آب در اثر تغییر اقلیم۲ اشاره کردهاند. آنچه این تحلیلگران نادیده گرفتهاند این است که سیستم پیچیدهٔ آبیاری و توزیع آب که طی سالها در لیبی ساخته و نگهداری شده بود دقیقاً برای مقابله با چنین چالشهایی طراحی شده بود. نیروهای ناتو در حملات خود در سال ۲۰۱۱ به لیبی بخشهای مهمی از این سیستم را مورد هدف قرار دادند و کارکرد آنرا مختل کردند.
حضور ناتو در خلیج فارس و ایجاد نظم امنیتی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حالی است که امنیت در این منطقه از رهگذر مشارکت همه کشورهای عضو منطقه حاصل خواهد شد. اگرچه در زمان کنونی بسیار ایده آل خواهد بود که بتوان بر نظمی با مشارکت همه کشورهای حاشیه خلیج فارس و بدون مداخله کشورهای فرامنطقه ای سخن راند ولی نظم مطلوب و پایدار نظمی بدون مداخله خارجی خواهد بود.
گزارش از هدیه آقاپور
انتهای پیام/