به گزارش
خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان؛ سازمانها و تشکیلات ایدئولوژیک با ساختاری مبتنی بر شخصیت کاریزماتیک رهبری آن همواره منسجم و سخت عمل میکنند و به آسانی از هم نمیپاشد و دچار انشعاب و گسست نخواهد شد؛ ولی همین نقطه قوت و بنای استواری سازمان میتواند پاشنه آشیل تشکیلات نیز باشد و آن هنگامی است که تکیهگاه کاریزماتیک خود را از دست بدهد و جایگزینی مناسب برای آن نیابد.
گروه تروریستی طالبان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. تا زمانیکه سایه رهبری معنوی مانند ملامحمدعمر بر تشکیلات طالبان گسترده بود، این تشکیلات در سختترین شرایط و با وجود فراز و فرودهایی که بالاخص در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ داشت توانست شیرازه خود را حفظ و ترمیم کند و بار دیگر وارد صحنه عملیاتهای تروریستی خود در افغانستان گردد.
در این دوران حتی اگر افرادی از ردههای بالایی گروه طالبان از این تشکیلات جدا میشد، توان آن را نداشت تا بتواند جمعی را به گرد خویش فرا خواند و بهعنوان یک گروه یا تیم قدرتمند از این تشکیلات انشعابی را سازماندهی کند و به ناچار تنها میماند و پس از مدتی به دست فراموشی سپرده میشد. ملاآغاجان معتصم وزیر مالیه سابق طالبان نمونهای از این انشعاب ناکام از بدنه طالبان است. به هر حال تشکیلاتی که در پاسخ به جناحبندیها و درگیریهای درونی مجاهدین در دهه هفتاد بنیانگذاری گردید خود با از دستدادن رهبر ایدئولوژیکخود دچار انشعاب و اختلافات درونی بسیاری گردیده است.
تولد نشانههای اختلاف
اولین نشانههای اختلاف قبل از اعلام رسمی خبر مرگ ملاعمر از سوی تحریک اسلامی محاذ فدایی طالبان اعلام گردید و ضمن علنی نمودن خبر مرگ ملاعمر، مخالفت خود را با رهبرانی که به تعبیر این گروه قاتلان ملاعمر هستند را اعلام نمود. با انتشار این خبر و گمانههایی که از سوی دولت افغانستان در مورد صحت آن صورت گرفت، گروه طالبان ناچار شد تا بصورت رسمی از این واقعه پرده بردارد. آنچه باعث تشدید اختلافات میان طالبان گردید، پنهان نگهداشتن خبر مرگ ملاعمر از بسیاری از فرماندهان و افراد رده بالای آنها بود. ظاهراً ملا اختر محمد منصور نیز میدانسته است که با اعلام خبر مرگ رهبر ایدئولوژیک طالبان شکافی عمیق میان طالبان ایجاد خواهد شد؛ از این رو مانع علنی شدن موضوع شده است تا بتواند انسجامی را در پیکره طالبان با مدیریت خود ایجاد کند و سپس آن را اعلام نماید، ولی این پنهانکاری وی نه تنها نتیجه نداد بلکه باعث شد تا فرضیه دست داشتن خود وی در قتل ملاعمر و سوء استفاده از این جریان دامن زده شود.
طیبآغا که از نزدیکان ملاعمر و نماینده سیاسی طالبان در قطر بود، دلیل اصلی جدایی خود از گروه طالبان را همین پنهانکاری ملااختر منصور اعلام کرد. از سوی دیگر شورای عالی امارت اسلامی که مدعی است از رهبران ردهبالای طالبان تشکیل شده است از همان روزهای اول مخالفت خود را با جانشینی ملااختر محمد منصور اعلام نمود. ملایعقوب پسر ملاعمر و عبدالمنان هوتک برادر ملاعمر نیز مخالفت خود را با این جانشینی اعلام کردند؛ هرچند بعدها طالبان ادعا کردند که خانواده ملاعمر نیز با ملااختر محمد منصور بیعت کردهاند.
در روزهای گذشته بود که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به دستور باراک اوباما خودرو حامل ملا اختر محمد منصور، رهبر طالبان را در خاک پاکستان هدف قرار دادهاند. ساعاتی بعد ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان کشته شدن رهبر طالبان در این عملیات را تأیید کرد و گفت در پی این حمله که در منطقه دالبندین ایالت بلوچستان پاکستان صورت گرفته است، ملا منصور کشته شده است؛ و این مهر پایانی بود بر پرونده جانشین ملا محمد عمر، رهبر افسانهای طالبان.
درست 2 روز بعد بود که گروه طالبان با انتشار اعلامیهای ضمن تایید خبر مرگ ملا اختر منصور؛ رهبر پیشین این گروه، از ملا هیبت الله آخوندزاده به عنوان رهبر جدید خود، نام برده اند. حال کارشناسان منتظر هستند تا ببینند خط مشی طالبان به کدام سو متمایل میشود.
به مانند هر عضو بلندپایه دیگر طالبان، اطلاعات زیادی از ملا هیبتالله آخوندزاده در دست نیست، اما منابع نزدیک به طالبان میگویند که محل تولد و زادگاه وی ارغستان استان قندهار میباشد. ارغستان استان قندهار در جنوب افغانستان واقع است؛ یعنی پایگاه اصلی گروه طالبان و جایی که ملا محمد عمر و ملا اختر محمد منصور هم در آنجا متولد شدهاند. عدهای هیبتالله را از قوم اسحاق زی میدانند، اما عدهای دیگر او را از اقوام نورزایی شاخه بزرگ دیگری از قوم پشتون میدانند و میگویند او یکی از آن ۳۳ نفر پشتونی بوده است که در سال ۱۹۹۴ میلادی در کنار ملا عمر بنای تاسیس گروه طالبان را گذاشتند و تاکنون در کنار این گروه مانده است. ربرخی از این اعضا پس از یورش آمریکا به حکومت طالبان در افغانستان و کنار زدن آنان، از این گروه جدا شدند و برخی دیگر توسط سازمانهای اطلاعاتی دستگیر، زندانی و یا کشته شدند.
فرماندهی که تجربه جنگی ندارد
ملا هیبتالله حتی یک تجربه جنگی هم ندارد و با جنگ سر و کار نداشته و تنها در ۱۵ سال گذشته فتواهای جنگی طالبان از طرف وی صادر میشده است. صدور فتوای جنگ در گروه طالبان از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و گفته میشود که برخی از این فتواها را در گذشته تنها شخص ملا عمر صادر میکرده است. هیبتالله در زمان حاکمیت طالبان بر افغانستان رئیس دادگاه عالی این گروه بود. مسئولیتی که با پیشینه کاری وی در گروه طالبان مطابقت داشت و نقش قاضیالقضات را برعهده گرفت.
آخوندزاده درس دینی را در پاکستان و افغانستان خوانده است. بیشتر افراد طالبان درسهای خود را تا سطحی در افغانستان به پایان میرسانند و پس از آن، راهی پاکستان میشوند و در مدارس دینی این کشور که توسط جمعیتالعلمای اسلام اداره و هزینههای آن تامین میشود، به تحصیل ادامه میدهند.
روحیه و رفتار رهبر جدید طالبان مانند رهبران دیگر این گروه تا حدی ناشناخته مانده است؛ اما عدهای او را تندخو و برخی دیگر او را دارای روحیهای مسالمتجو میخوانند. مولوی قلمالدین رئیس شورای امر به معروف و نهی از منکر پیشین طالبان گفته است که از نطر او هیبتالله شخصی تندرو نیست بلکه انسانی معقول و میانهرو است و در گذشته هم علوم دینی تدریس کرده است. قلمالدین اعتقاد دارد که به دلیل میانهروی آخوندزاده، نظر او درباره صلح منفی نخواهد بود و ممکن است با گفت و گو موافق باشد.
اما برخی کارشناسان پاکستانی، در این باره اعتقاد دیگری دارند و بر این باور هستند که هیبتالله شخص تندخویی است و انتخاب او به عنوان رهبر طالبان به معنی بازگشت این گروه به عصر حجر خواهد بود و با آمدن وی در جایگاه اول گروه طالبان، درهای گفت و گو برای همیشه بسته خواهد شد. که کسانی که هیبتالله را دیدهاند، سن دقیق او را نمیدانند و تنها گفتهاند که بین ۴۰ تا ۵۵ سال سن دارد؛ اگر چه برخی از کارشناسان افغان بر این باورند که هیبتالله آخوندزاده قدرت اصلی گروه طالبان را در اختیار نداشته و رهبری تشریفاتی طالبان را برعهده دارد و قدرت اصلی در اختیار سراج الدین حقانی فرمانده شبکه حقانی و محمد یعقوب فرزند ارشد ملا عمر قرار دارد، اما برخی گزارشها نشان میدهد که اقتدار طالبان در دست آخوندزاده است.
عبدالمنان نیازی سخنگوی گروه انشعابی طالبان به رهبری محمد عبدالرسول حدود شش ماه قبل هنگامی که درگیری درون گروهی آنان با پادرمیانی بزرگان اقوام به پایان رسید، گفت که آخوندزاده اجازه نداد تا ما با اختر منصور دیدار و در باره آتش بس گفت و گو کنیم.
آخوندزاده در پی به دست گرفتن سکان رهبری طالبان به وسیله ملا اختر منصور، به عنوان معاون او منصوب شد. در اعلامیه طالبان آمده است که سراجالدین حقانی؛ از رهبران شبکه تروریستی حقانی، به عنوان دیگر معاون رهبر جدید این گروه، برگزیده شده است. در همین حال، کارشناسان مسایل طالبان میگویند که مرگ ملا منصور یکبار دیگر، آتش نفاق و اختلافات درونی گروه طالبان را شعله ور خواهد کرد. به باور آنها اختر منصور، در ماههای گذشته، تلاشهای وسیع و فشردهای را برای تحکیم جایگاه خود به عنوان رهبر طالبان، انجام داد.
او از همه ابزارها، امکانات و اهرمهای موجود و ممکن، برای رسیدن به این هدف، بهره گرفت؛ از علمای به اصطلاح دینی گروه طالبان تا رهبران سیاسی، فرماندهان نظامی و تا سازمانهای جاسوسی کشورهایی مانند پاکستان. حتی بر اساس برخی گزارشها، او به برخی رهبران طالبان در برابر بیعت آنها با خود، وعده پول و امکانات وسیع مالی نیز داد. با اینهمه، شماری از ناظران نزدیک به گروه طالبان میگویند که ملا اختر منصور، به احتمال قوی، قربانی انتقام جوییها و مناقشات درونی طالبان در زمینه جنگ قدرت شده است.
رهبر جدید گروه طالبان نه از قدرت و نفوذ و جایگاه سیاسی اختر منصور برای جلب رضایت و کسب بیعت دیگر رهبران این گروه، برخوردار است و نه به اندازه او به منابع عظیم مالی و امکانات گسترده پولی برای اقناع آنها بهرهای دارد. بنابراین، در زمان رهبری ملا هیبتالله آخوندزاده، رهبران بیشتری از این گروه، برای کسب جایگاههای بالاتر در شورای رهبری آن، خیز برخواهند داشت و این امر، زمینه بروز شکافهای عمیقتر و اختلافهای شدیدتر بین آنها را بیشتر از پیش، فراهم خواهد کرد.
البته این احتمال هم وجود دارد که پاکستان و به ویژه سازمان جاسوسی آی اس آی، برای مهار بروز اختلافهای بیشتر به هدف جلوگیری از کاهش قدرت و جایگاه طالبان در میان سایر گروههای تروریستی، دست به کار شده و وارد عمل گردد. یکی دیگر از نگرانیها این است که آیا روی کار آمدن رهبر جدید گروه طالبان، لزوما به معنای تغییر رویکرد این گروه در قبال مسایل حساسی مانند جنگ و صلح با دولت افغانستان نیز خواهد بود یا خیر. کارشناسان مسایل طالبان میگویند که این پرسشی بود که پس از مرگ ملاعمر و روی کار آمدن ملا اختر منصور، با جدیتی بیشتر از اکنون، مطرح شد.
در آن زمان، بسیاری از ناظران، تصور میکردند که از آنجایی که ملا اختر منصور، حتی در زمانی که گفته میشد، ملا عمر، زنده است و گروه طالبان را رهبری میکند، رهبری جناح میانه رو طالبان را بر عهده داشت. همچنین از او به عنوان معمار و پایهگذار اولیه دفتر سیاسی قطر، نام برده میشد. به همین دلایل، وقتی اختر منصور، جانشین ملا عمر شد، شماری در افغانستان، نسبت به بروز تحولی بنیادی در رویکردهای طالبان در زمینه صلح و جنگ، ابراز خوش بینیهای افراطی کردند؛ اما در نهایت، آنچه عملا رقم خورد، تشدید جنگ و افزایش خشونت و تقویت تحرکات کم سابقه طالبان در افغانستان بود.
کشته شدن مرد شماره یک طالبان در کنار اینکه خبر بسیار خوشی برای مردم افغانستان بود، تأثیرات مثبتی نیز بر افغانستان و روند صلح خواهد گذاشت.
1. اعلام مرگ ملا عمر نشان داد که شکافها تا چه اندازه میان رهبران طالبان عمیق است. جنگ قدرتی که پس از اعلام مرگ ملا عمر بوجود آمد در کنار اینکه باعث دلسردی بسیاری از نیروهای طالبان شد، ناامیدی بسیاری از رهبران این گروه نسبت به آینده را به همراه داشت. افرادی همانند سید اکبر آغا به کلی از تشکیلات طالبان خارج شدند و بسیاری از نیروهای طالبان نیز به داعش پیوستند. کاملاً مشخص است که اکنون، و پس از کشته شدن ملا منصور جنگ داخلی دیگری درون طالبان در خواهد گرفت. این جنگ داخلی در میان رهبران طالبان بر سر قدرت، کاملاً به نفع افغانستان است.
2. رهبر طالبان علاوه بر اینکه رهبری سیاسی و نظامی برای پیروان خود میباشد یک رهبر دینی نیز است. طالبان به رهبر خود به عنوان فردی قدسی نگاه میکنند که کلید بهشت و جهنم در دست اوست و بر مسندی تکیه زده است که قرنها قبل پیامبر گرامی اسلام، تکیه زده بود. پیروان رهبر طالبان چنان محو صورت و صیرت قدسی مراد خود شدهاند که حاضرند با اشاره وی خود را در میان زنان و مردان و کودکان غیرنظامی منفجر کنند. بر همین اساس «ملا اختر محمد منصور» جایگاه ویژهای در میان پیروان خود داشت. مشخص است که کشته شدن این رهبر دارای کاریزمای بالا، چندان خوشایند پیروان وی نخواهد بود. هواداران و جان نثاران ملا منصور اکنون قبله عالم خود را از دست دادهاند؛ و این ضربه محکمی به بدنده طالبان خواهد زد.
3. پس از مرگ ملا محمد عمر و در نتیجه اختلافات داخلی میان مقامات طالبان، این گروه به دو شاخه تقسیم شد؛ که رهبری شاخه اصلی آن را ملا اخترمحمد منصور برعهده داشت. با کشته شدن ملا منصور این گروه احتمالاً به شاخههای بیشتری تقسیم خواهد شد. شاخه شاخه شدن طالبان از قدرت این گروه خواهد کاست و زمینه نفوذ مأموران استخباراتی افغانستان در ان را فراهم خواهد ساخت. گرچه در نتیجه چند پارچه شدن طالبان گفتگو با این گروه بر سر طلح کمی سخت خواهد شد؛ اما مطمئناً این امر به نغع افغانستان است.
با اعلام خبر مرگ ملا اختر منصور و احتمال انشعاب و اختلاف میان آنها، امیدهایی مبنی بر تضعیف و فروپاشی درونی طالبان ایجاد شده است، ولی علیرغم اختلافات درونی میان طالبان، این گروه میخواهد نشان دهد که همچنان پرقدرت به انجام عملیاتهای خود در نقاط مختلف ادامه میدهد و با انجام هر چه بهتر این عملیاتها عملاّ به دولت و نیروهای خارجی اعلام کند که طالبان همچنان پرقدرت به مبارزه خود ادامه میدهد و حتی قویتر و منسجمتر از گذشته فعالیت میکند.
از سوی دیگر مذاکرات صلح در اثر این اختلافات به دست فراموشی سپرده شده است و حتی اگر بنا به آغاز مذاکرات باشد دولت افغانستان دیگر با یک طالب روبرو نیست و باید با نمایندگان بیشتری از طالبان دیدار کند تا بتواند رضایت آنها را جلب نماید؛ لذا سرگشتگی در یافتن طرف مذاکرات میتواند مشکلی جدید بر سر راه صلح باشد. نتیجه دیگر اختلافات درونی طالبان میتواند بسیار خطرناکتر باشد و آن تمایل فرماندهان ناراضی از این سرگردانی و اختلافات، بهسوی نیروهای داعش است. نیروهای داعش در افغانستان سخت به دنبال جذب نیرو هستند و این اختلافات و نابسامانیها در میان گروه طالبان میتواند بهترین شرایط برای جذب نیروهای آماده و باتجربه به ساختار داعش باشد.
با این حساب، به باور گروهی از ناظران، با مرگ ملا اختر منصور هم انتظار نمیرود که تحول غیر مترقبهای در این زمینه رخ دهد؛ به ویژه در شرایطی که گفته میشود در پی این اتفاق، تندروهای طرفدار جنگ در گروه طالبان، بیش از پیش، زمینه را برای ترکتازیهای خود، فراهم میبینند و اگر اختر منصور هم یکی از قربانیان حذف نیروهای میانه روی طالبان شده باشد، این احتمال، بیش از پیش، قوت می گیرد.
به این ترتیب، حتی اگر پیامد روی کار آمدن رهبر جدید، رویکرد جدید این گروه نیز باشد، این رویکرد جدید، هرگز ـبراساس انتظار دولت افغانستان- در راستای روند صلح و گفتگوهای مستقیم نخواهد بود؛ بلکه بالعکس، این احتمال تقویت خواهد شد که طالبان، بیش از پیش، بر رویکردهای نظامی و جنگی برای رسیدن به اهداف سازمانهای جاسوسی حامی خود، تلاش کنند.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/