به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برق مشکی موهایمان جلوه خاصی دارد، ولی گرد سپید جلوه موهای آنها را ربوده است. آنها امروز بیش از پیش به ما نیاز دارند، اما گاهی ما آنها را به خانه سالمندان یا گوشه خانه میرانیم و سراغی از آنها نمیگیریم.
سالمندی مانند دوران کودکی یا جوانی، یکی از مراحل زندگی است با این تفاوت که دوران کودکی و جوانی، سرشار از انرژی و تلاش، ولی دوران سالمندی، همراه با تحلیل قوا و کاهش میزان فعالیتهای فیزیکی است.
حالا تصور کنید دقیقاً در همین زمان یعنی دورانی که پدر و مادر نیازمند توجه هستند، فرزندان آنها را به خانه سالمندان میسپارند و در واقع از یک مسئولیت مهم و سنگین آئینی، دینی و اخلاقی شانه خالی میکنند. برخی نه تنها پدران و مادرانشان را به خانه سالمندان میسپارند حتی حاضر نیستند از آنها سراغی بگیرند، شاید تصور این موضوع بسیار سخت باشد، اما وقتی مدیرکل بهزیستی استان اصفهان آمار میدهد تنت میلرزد که در همین حوالی چند کیلومتر آن طرف تر در یک خانه، سالمندان هستند مادران و پدرانی که 10 سال چشمانش به در آسایشگاه خشک شده، اما فرزندانش حتی یکبار هم از آنها سراغ نگرفتهاند.
به گفته سعید صادقی نزدیک به 420 هزار سالمند در استان اصفهان وجود دارد که 1500 نفر از آنها در مراکز بهزیستی استان اصفهان نگهداری میشوند.
وی میافزاید: از این یک هزار و 500 نفر والدینی که وارد خانه سالمندان شدهاند 715 نفر از آنها هیچکسی را برای اینکه سراغی از آنها بگیرد ندارند و در واقع فرزندانشان به سراغ آنها نمیآیند؛ 800 نفر نیز کسانی هستند که فرزندانشان مقطعی به سراغ آنها میآیند و فقط 200 نفر سالمند شاید فرزندان خود را به طور مرتب ملاقات کنند.
مدیرکل بهزیستی خبراز افتتاح مداوم خانههای امید جدید برای سالمندان اصفهان میدهد و میگوید: سعی داریم که خانههای امید را در اختیار سالمندان قرار دهیم تا آنها بیشتر در مشارکتهای اجتماعی و هویتهای فرهنگی نقش ایفا کنند. این خانهها سعی دارند که سالمندان را از نظر روانشناختی و تعاملات تقویت کنند.
صادقی ادامه میدهد: آنچه هر سالمندی نیاز به آن دارد توجه و ملاقات است، اتفاقی که متاسفانه با ورود سالمند به خانه سالمندان توسط فرزندان فراموش میشود بنابراین باید کاری کنیم که ارتباط میان نسلها برقرار شود و احترام میان افراد به هیچ وجه از بین نرود.
وی میگوید: سعی شده تا اصفهان را به شهر دوستدار سالمندان تبدیل کنیم و برای سالمندان احترام قائل شویم. شهر باید برای سالمندان مناسبسازی و خدمات رایگان به آنها ارایه شود. سعی شده تا سالمندان ورودی به بهزیستی و خانه سالمندان مورد توجه شهرداری و ارگانهای مختلف باشند تا هم بتوانند از برخی تسهیلات رایگان استفاده کنند و هم تعاملات خود را با شهروندان از دست ندهند.
آمار از فراموشی پدران و مادران آن هم در کشوری که کتابهایش پر است از نیکی به پدر و مادر تکان دهنده است.
کوروش محمدی، آسیبشناس اجتماعی مدرنیته را عامل افزایش فرزندان بیگانه با والدین میداند. به گفته وی جامعه با ورود به دنیای مدرن بسیاری از ارزشها و سنتهای خود را جا میگذارد و با نهایت تأسف باید اعلام کرد روابط عاطفی اعضا خانواده به شدت تحت تأثیر وضعیت جدید اقتصادی و اجتماعی ناشی از مدرن گرایی قرار میگیرد و افراد به مسائل مادی و معیشتی خود و خانواده خود توجه بیشتری نسبت به عاطفه نشان میدهند.
وی میافزاید: این فرآیند موجب میشود که فرزندان والدین خود را فراموش کنند، البته در نسل جدید هم این فاصله واقعاً به شکل جدی میان والدین و فرزندان در حال شکل گیری است و فرزندان از زندگی لذت نمیبرند و به شدت تحت تأثیر مسائل روز و مسائل اقتصادی و تحولات ساختاری جامعه از جمله تجملگرایی و رفاهطلبی و زندگی ماشینی قرار گرفته و روابط عاطفی آنها به شکل معناداری تحت تأثیر قرار گرفته است.
این آسیبشناس با اشاره به اینکه در گذشته ایرانیان دارای جامعهای با خانوادههای همبسته و جمع گرایانه داشتهاند؛ مدیریت خانه جمعی انجام میگرفته است و احترام مهمترین رکن این نهاد اجتماعی است که کانون اصلی آن بزرگان و والدین بودهاند؛ این وضعیت را شاید نسل اول انقلاب به خوبی به یاد داشته باشند.
محمدی معتقد است با تحولات و تغییرات ساختاری در جامعه، همبستگی و همگرایی از بین رفته است و یک فرآیند فردگرایانه بر آن حاکم شده است. نگاه فردگرایانه افراد را به سمتی سوق داده که بیش از هر ارزشی به خود توجه میکنند. این فردگرایی در ارتباط با خانواده موجب میشود با تغییر سنی والدین و نیاز آنها به مراقبت فرزندانی که با فضای فکری جدیدی رشد کردهاند والدین را به خاطر رفاه خودشان نه رفاه والدین به خانه سالمندان میسپارند و از زیر بار مسئولیت افتخار نگهداری از والدین شانه خالی میکنند.
وی با اشاره به اینکه دستور اکید اسلام کرامت و حرمت به والدین است، میافزاید: احترام به والدین نه تنها در دین و کلام معصومان بلکه در کتب قدیمی و ملی نیز مورد تاکید است اما جامعه امروزی این الگوها را فراموش کرده است و سیل فراوردههای فنّاوری و رسانهای به علاوه تجملات همگی جایگزین روابط عاطفی ارزشی شده است.
این آسیبشناس با بیان اینکه مشکل خانه سالمندان و فراموشی پدر و مادر بیشتر در زندگی ماشینی کلانشهری جریان دارد، میگوید: این اتفاق در روستاها و حتی شهرهای کوچک به ندرت رخ میدهد و به همین دلیل در شهرهای کوچک و روستاها خانه سالمندان وجود ندارد. البته تغییر ارزشها تنها در روابط میان والدین و فرزندان رخ نداده است بلکه سایر جنبههای زندگی را تحت تأثیر قرار داده است.
به گفته محمدی ما نیازمند توسعه و رشد تک بعدی نیستیم بلکه رشد باید در تمام ابعاد اخلاقی، ارزشها و ایدئولوژی همزمان اتفاق افتد.
شاید امروز برای برخی تصور این موضوع که روزی پدر و مادر خود را فراموش کنند سخت و حتی غیرقابل تصور باشد، اما واقعیت جامعه نشان میدهد فراموشی پدر و مادر توسط فرزندان با تغییر جامعه و الگوی زندگی در حال افزایش است. اتفاقی که دیر یا زود شاید گریبان ما را به عنوان پدران و مادران، پدربزرگان و مادربزرگان فردا خواهد گرفت.
منبع: ایسنا
انتهای پیام /