حضورمستندسازهای دانمارکی در ایران بهانه‌ای شد پای صحبت‌های‌شان بنشینیم و به جز اینکه بپرسیم اینجا چه می‌کنند، درباره رسانه‌ها و نحوه پرداخت‌شان به خبر بیشتر باخبر شویم.

به گزارش  گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، همه‌ ماجرا از یک ایمیل شروع شده بود، ایمیل زده بودند به آدرسی که در صفحه اطلاعات همه خبرگزاری‌ها و وب‌سایت‌ها پیدا می‌شود، گفته بودند می‌خواهند مستندی از رسانه‌ها و نحوه پرداخت به اخبار بسازند.

 خبرگزاری مهر به این درخواست جواب داده بود و سه خبرنگار و مستندساز به ایران آمدند، ۱۰ روزی ایران بودند و به چند رسانه سر زدند و فیلم گرفتند. آن‌ها برای سوال از ما آمده‌بودند و فکر نمی‌کردند وقتی به عنوان مصاحبه گیرنده آمده‌اند، روی صندلی مصاحبه شونده بنشینند و مورد سوال هم قرار بگیرند. دو روز از سفرشان باقی مانده بود که این مصاحبه را گرفتیم، بعد از گشت و گذارهای‌شان در تهران که آن‌ را زیبا و امن توصیف می‌کردند و به اندازه کافی از غذاهای ما خورده و نمک‌گیر شده بودند. تور آرنبیورن (Tor Arnbjorn) مدیریت گروه را بر عهده دارد و خودش سال‌ها در رادیو خبرنگار بوده است، مدتی هم در تلویزیون برنامه‌های خبری را تهیه و تولید می‌کرده و حالا در پروژه جدید سرپرستی گروه برای ساخت مستندهای خبری را بر عهده دارد. در ابتدای صحبت وقتی از تلفظ فامیلی‌اش برنمی‌آیم، نام کوچکش را که می‌گوید، توضیح می‌دهد «همان خدای صائقه است که در افسانه‌های یونانی می‌شناسیم.» این‌طور می‌شود که او را در گروه «انتقام‌جویان»، همان فیلم پرفروش سینماهای جهان می‌دانم. در پایان صحبت‌ها از او می‌خواهم دست‌نوشته‌ای برای مان به یادگار بنویسد، برای این‌کار تنها واژه‌ای که به فارسی آموخته را البته به انگلیسی می‌نویسد.

مستندسازان دانمارکی در ایران چه می‌کنند؟

سه دانمارکی به ایران آمده‌اند و به مراکز رسانه‌ای سر می‌زنند، به دنبال چه چیزی هستند؟

پروژه ما ساخت مستندهایی درباره این است که یک خبر در کشورهای مختلف چطور ساخته و پوشش داده می‌شود، برای این کار قرار است ۶ مستند مختلف از ۶ نقطه مختلف دنیا تهیه کنیم که اولین آن‌ها ایران است و ما به اینجا آمده‌ایم. تمرکز ما در این مستند روی مراحلی است که یک خبر برای رسیدن به دست مخاطب طی می‌کند، اینکه یک خبر چطور روی فرهنگ و ایدئولوژی تاثیر دارد و مردم کدام موضوعات خبری را دنبال می‌کنند و روی چه مشکلاتی توجه بیشتری از خودشان نشان می‌دهند. در ایران و برای رسیدن به جواب‌های‌مان به سراغ «پرس تی‌وی»، «خبرگزاری مهر» و «خبرگزاری فارس» رفتیم. همچنین این مستندها قرار است از شبکه ملی دانمارک پخش شود.

به سراغ روزنامه‌ها نرفته‌اید؟


نه نتوانستیم. در حقیقت راه ارتباطی پیدا نکردیم. چون روند پیدا کردن رسانه‌ها چندان آسان نبود. البته بعد از اینکه خبرگزاری و رسانه‌ تصویری را هماهنگ کردیم، فکر کردیم که برای رسیدن به روندی که می خواهیم کافی است و مابقی هم به همین شکل هستند.

این تصور شما چندان درست نیست و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها در نحوه پوشش و پرداختن به داستان‌های خبری نگاه و روند متفاوتی دارند و برای اینکه نتیجه بهتری داشته باشد، حضور روزنامه‌ها هم اهمیت داشت.

شاید دفعه دیگر این اتفاق بیفتد. (خنده)

مستندسازان دانمارکی در ایران چه می‌کنند؟

انتخاب کشورها برای این مستندها به چه شکلی بود؟

ما سعی کردیم کشورها را به شکلی انتخاب کنیم که بخش‌های مختلف دنیا را از نظر فرهنگی در بربگیرند و همچنین بعد از اینکه تحقیقات را شروع کردیم به سراغ کشورهایی رفتیم که داستان‌های زیادی از آن‌ها در دنیا وجود دارد. مثلا سوئد را به خاطر مسائل مهاجرت و مشکلاتی که این موضوع در کشور به وجود آورده، انتخاب کردیم. قرار است زمان رفراندوم خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، به این کشور برویم، به هنگ‌کنگ می‌رویم که ببینیم چطور انتخابات محلی در آن برگزار می‌شود و روزنامه‌ها آن‌را چطور مدیریت می‌کنند و همچنین امریکا هم زمان انتخابات ریاست جمهوری که در پاییز برگزار می‌شود، می‌رویم. کشور هند هم به دلیل فرهنگ و ادیانی که دارد را در برنامه داریم. ما سعی می کنیم فضاهای مختلف رسانه‌ای را در برنامه خودمان داشته باشیم.

پس چرا ایران را انتخاب کردید؟

ایران به دلیل تحریم‌ها مدتی کشور بسته‌ای بود و اختلاف‌های ایدئولوژیکی و تفاوت دیدگاه‌ها که در جهان بینی ایران با دیگر کشورهای اروپایی وجود دارد، ما را به این سمت کشاند. از طرفی می‌خواستیم از این منظر هم ماجرا را ببینیم که ایران در رسانه‌های جهان با چیزی که در داخل وجود دارد، متفاوت است و می‌خواستیم خودمان این‌ها را ببینیم و داستان‌ را از داخل کشور پیگیری کنیم.

در هنگام مصاحبه با رونامه‌نگارهای ایرانی برای مستند برخی اخبار ایران از جمله خبرهای مربوط به مسائل هسته‌ای و سفارت عربستان را جدا کرده بودید و درباره آن‌ها می‌پرسیدید، انتخاب این اخبار بر چه اساسی بود؟

این‌ها اخباری بودند که باعث به وجود آمدن حاشیه‌هایی شده بودند و البته کشورهای دیگر را هم درگیر می‌کردند، از طرفی اخباری بودند که می‌خواستیم بدانیم در ایران چطور مورد بررسی قرار گرفته بودند. در حقیقت این‌ها مثال‌هایی بودند که نوع پوشش متفاوتی در ایران و دیگر کشورها داشتند و لزوما درباره خوب یا بد بودن آن‌ها صحبت نمی‌کردیم، می‌خواستیم نحوه پرداخت به قضایا را بدانیم.

اولین باری است که به ایران آمده‌اید؟


بله.

ایران با آن‌چیزی که در اخبار می‌دیدید، تفاوت داشت؟


آدم‌های اینجا خیلی مهربان و صمیمی هستند. قبل از اینکه به اینجا بیاییم، فکر می‌کردیم آدم‌هایی که اینجا هستند به ما اجازه ندهند هرکجایی که می‌خواهیم برویم یا هر طور که می‌خواهیم فیلم بگیریم، اما این طور نبود و ما برای این کارها دستمان باز بود، درحقیقت تصور داشتیم فضای اینجا خیلی دستوری باشد، اما اصلا این طور نبود و مردم هم خیلی دوستانه برخورد می‌کردند.


مستندسازان دانمارکی در ایران چه می‌کنند؟

یعنی به این‌جا برمی‌گردید؟


خیلی دوست دارم و امیدوارم این اتفاق بیفتد. اما کار سختی است که با ویزای خبرنگاری آمده باشی و دوباره بخواهی برگردی، چون ممکن است فکر کنند که علیه اینجا حرف‌هایی زده باشی. اما من اینجا را دوست دارم و از اینکه دوباره بیایم خوشحال می‌شوم.

با توجه به اینکه شما در تلوزیون کار کرده‌اید و فعالیت‌های یکی از شبکه‌های خبری ایران را از نزدیک دیده‌اید، چه تفاوت‌هایی میان تلویزیون در ایران و دانمارک حس می‌کنید؟

البته من اینجا تلویزیون خیلی ندیدم. اما چیزی که در پرس تی‌وی دیدیم، تقریبا شبیه همانی است که در دانمارک داریم. با این‌حال همه چیز به خبرها منتهی می‌شود، اینکه چطور خبر پیدا کنیم و اخبار فوری و مهم را پوشش دهیم که شاید بتوان گفت در تمام دنیا این فضا یکسان است. البته نوع نگاه‌ها به تهیه اخبار هم بسیار مهم است و هرکسی با توجه رویکردهای شهر و رسانه‌ به اخبار می‌پردازد.

فعالیت تلویزیون، رادیو، روزنامه در دانمارک به چه صورت است؟


کانال‌های رادیویی داریم که به بخش اخبار و برنامه‌ها می‌پردازند و مانند همه‌جا است، شبکه‌های تلویزیونی را هم روی ماهواره داریم و همزمان از اینترنت هم قابل پخش هستند. در بین این رسانه‌های تصویری، روزنامه‌ها برای ماندن تلاش می‌کنند، با این حال ۶ روزنامه در دانمارک داریم که منتشر می‌شوند و به اخبار و مقاله‌ها را پوشش می‌دهند. البته توجه به روزنامه‌ها کم شده و فکر می‌کنم در همه دنیا این موضوع صدق می‌کند.

سرانه تماشای تلویزیون در دانمارک چند ساعت است؟

تقریبا روزانه ۳ ساعت تلویزیون می‌بینند.

درباره کتاب چطور؟


مردم می‌خوانند اما دقیقا نمی‌دانم سرانه مطالعه چه مقدار است. اما چیزی که مسلم است به تماشای تلویزیون برمی‌گردد که هرسال کمتر می‌شود و این موضوع کاملا محسوس است. مخصوصا در میان نسل جدید این قضیه را به خوبی می‌توان دید و احساس کرد. آن‌ها بیشتر به سراغ برنامه‌های اینترنتی می‌روند. جوان‌ها نمی‌خواهند صبر کنند که برنامه‌ای شروع شود و به تماشای آن بنشینند، بلکه ترجیح می‌دهند از میان انبوه برنامه‌ها چیزی را انتخاب کنند و از همین رو مخاطب‌های تلویزیون در حال ریزش هستند.

پس خبرگزاری ندارید؟

سایتی داریم که در اختیار روزنامه ملی است و اخبار را پوشش می‌دهند، ولی نمی‌توان به آن خبرگزاری گفت، بلکه بیشتر یک سایت آنلاین است.

در این صورت اگر خبر مهمی اتفاق بیفتد که بخواهید سریع منتشر کنید، چطور این اتفاق می‌افتد؟

سایت‌های خبری هستند که بیشتر برای همین اخبار مهم و لحظه‌ای استفاده می‌شوند.

مستندسازان دانمارکی در ایران چه می‌کنند؟

چه حوزه‌های خبری در دانمارک بیشتر مورد توجه مردم است؟


باید بگویم بیشتر موضوعاتی که اثر مستقیم روی زندگی‌های آن‌ها می‌گذارد برای‌شان مهم است، آن‌ها بیشتر به سمت اخبار اجتماعی هستند که مستقیما با زندگی‌شان در ارتباط باشد. در این میان اگر بخواهیم مردم به اخبار سیاسی، اقتصادی و دیگر حوزه‌ها توجه کنند، باید به شکلی به آن‌ها بپردازیم که این حوادث روی شرایط زندگی‌شان اثر دارد تا به آن توجه کنند، در غیر این صورت برای آن‌ها پیروزی و باخت‌های سیاسی خیلی اهمیت ندارد. البته با توجه به فراگیر شدن اینترنت و فضاهای مجازی واقعا نحوه بیان اخبار بسیار مهم است و اگر همه چیز را ساده و کوتاه و جذاب نگوییم، کسی به سراغش نمی‌آید.

به نظر می‌رسد در همه دنیا این موضوع مشترک باشد که رسانه‌ها باید در جهت ایجاد جذابیت و موجز بودن حرکت کنند.

بله، برای مثال ۵۰ سال قبل روزنامه‌ تنها ابزار ارتباطی بود که وجود داشت و مردم حتی برای ۵ دقیقه هم که شده بود آن را ورق می‌زدند، حتی اگر هیچ موضوع جذابی در آن پیدا نمی‌کردند. اما امروز اوضاع فرق کرده و اینترنت و فضای مجازی شرایطی را به وجود آورده است که انتخاب‌ها بر اساس جذابیت‌ اتفاق می‌افتد و نکته‌هایی که در سریع‌ترین و کوتاه‌ترین زمان ممکن حرف خودش را می‌زند، ببیشتر و بهتر دیده می‌شوند.

در این مدتی که در تهران بوده‌اید، خود شهر را هم گشت زده‌اید؟


با دوربین در اطراف شهر می‌گشتیم و توانستیم به اندازه‌ای تهران‌گردی داشته باشیم.

درباره تهران چه فکر می‌کنید و شهر را چطور دیدید؟

روزهای اولی که اینجا بودیم، تعطیلات بود، پنجشنبه و جمعه، بعد از آن با توجه به اینکه یکشنبه روز تعطیلی بود، شنبه هم بین دو تعطیلی محسوب می‌شد، همه جا به قدری خلوت بود که ما با خودمان می‌گفتیم، پس مردم شهر کجا هستند؟ اما بعد از این تعطیلات همه چیز تغییر کرد. تهران شهر بزرگ و شلوغی است و اتفاقا خیلی هم زیباست و البته نکته‌ای که درباره شهر و ساختمان‌های آن برای‌مان خیلی جالب آمد، رنگ شهر بود که روشن و خاکسترگونه است که آن را دوست داشتیم.

شب‌ها هم بیرون بودید؟

این بستگی به تعریف شما از شب دارد! ما هیچ مشکلی با امنیت نداشتیم و بسیار شهر آرامی است. البته فهمیدیم که ایرانی‌ها شام دیر می‌خورند، چون وقتی شب گذشته به یکی از رستوران‌ها رفته بودیم، ساعت ۹ بود و افراد زیادی آن‌جا نبودند، اما وقتی شام ما تمام شد و ساعت تقریبا ۱۰ شده بود، رستوران خیلی شلوغ شده بود.

مستندسازان دانمارکی در ایران چه می‌کنند؟

دانمارک هم کشور امنی است؟


بله هست، البته ممکن است مناطقی وجود داشته باشد که خطراتی هم داشته باشد، اما به شکل کلی کشور امنی است.

آیا چیزی در ایران دیدید که شما را اذیت کند؟


نه، همه چیز و مردم اینجا خیلی خوب بود.

غذاها هم؟

غذاها عالی بودند! البته ما فکر می‌کردیم همه چیز خیلی تندتر و پر ادویه‌تر باشد، به دلیل اینکه ایران در آسیانه میانه قرار گرفته، اما این طور نبود و خیلی خوشمزه بودند. کباب را خیلی دوست داشتیم، اسم‌های غذاها را نمی‌دانم متاسفانه، اما خوراکی‌های خوشمزه‌ای در اینجا خوردیم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.