در موضوع انتقال امتیاز باشگاه نفت تهران به انزلی مشخص شد که فدراسیون به عنوان متولی فوتبال ایران، ناتوان‌تر از لابی‌‌های اقتصادی و سیاسی است.

فدراسیونِ ناتوانِ فوتبال!
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خبر کوتاه بود و مأیوس کننده؛ برای فوتبالی که بارها زمین خورده و هنوز توانایی بلند شدن مثل سابق را ندارد، ویران کننده؛ فوتبالی که هنوز حلوا و خرمای مرگ پاس تهرانی را می‌خورد که حتی جایگاهی در سطح دوم فوتبال ایران هم ندارد. پاسی که با انتقالش به همدان با یک غده سرطانی بدخیم مواجه شد و این غده کم کم جان گرفت؛ جان را گرفت و پاس را به قعر جهنم فرستاد. هنوز چهلم مرگ پاس پایان نیافته و حجله چراغانی آن سر خیابان فوتبال قرار دارد که یک بار دیگر افراد غیر فوتبالی (شما بخوانید سیاسی) تصمیم گرفتند این سناریوی مرگ را برای نفت تهران بنویسند، اما این بار فقط پای نفت در میان نیست، بلکه این غده سرطانی نفت و ملوان را با هم نابود خواهد کرد.
 
اگر ملوانی‌ها مدعی و معتقدند که ریشه دارند، در فوتبال ایران خاک خورده و سابقه دارند، قهرمان شده‌اند یا هر چیزی دیگر، باید گفت پاس علاوه بر قهرمانی‌های متعدد در فوتبال ایران و معرفی کردن بازیکنان زیادی به تیم ملی، آخرین قهرمان فوتبال ایران در قاره آسیا بوده است. اگر ملوانی‌ها مدعی‌اند شایسته‌ترین تیم برای گرفتن امتیاز نفت بوده‌اند، فراموش نکنند همین تیم نفت از لیگ دسته دوم کارش را آغاز کرد و با شایستگی لیگ برتری شد. اگر مدعی‌اند هوادار دارند و امتیاز تیم نفت باید به آنها داده می‌شد تا هواداران این تیم دوباره ملوان را در لیگ برتر می‌دیدند، فراموش نکنند که تراکتورسازی تبریز هم با کلی هوادار پرشور سال‌ها از سطح اول فوتبال دور بود و با تلاش و شایستگی دوباره به لیگ برتر بازگشت و سال‌هاست یکی از مدعیان اصلی فوتبال ایران محسوب می‌شود، اما اسیر غده‌های سرطانی که غیر فوتبالی‌ها به جان این فوتبال انداختند، نشد.
 
ملوان همیشه تیمی دوست داشتنی بوده، با هوادارانی که دارد و تنها تیمی از خطه شمال کشور که همیشه در لیگ برتر حاضر بوده و همه پس از سقوط این تیم گفتند که جای خالی ملوان در لیگ حس خواهد شد، اما همه دنبال «صعود فوتبالی» ملوان به لیگ برتر بودند نه «صعود غیر فوتبالی» و خرید امتیاز از سوی این باشگاه؛ باشگاهی که سال‌ها با مدیرانی ناوارد به این روز افتاد و در نهایت سقوط کرد و حالا همان مدیران قصد دارند ضعف‌های خود را طور دیگری پوشش بدهند. آنها می‌گویند هواداران ملوان و مردم انزلی با سقوط این تیم سرخورده شده‌اند، اما آیا خرید امتیاز تیم لیگ برتری و پرداخت میلیاردها تومان پول راه خروج از سرخوردگی مردم انزلی است؟ اگر ملوان در لیگ شانزدهم نیز حاضر شد و بازهم با همین مدیران ناوارد سقوط کرد، آن زمان قیمت سرخوردگی مردم انزلی چقدر است؟ اگر پولی برای بزم نباشد، اگر پولی برای درمان غده سرطانی نباشد، اگر این سرطان بدخیم خِر ملوان را هم بگیرد، حجله عزای ملوان را سر کدام خیابان فوتبال نصب کنیم؟ در ورودی انزلی باید حجله را نصب کرد یا در خیابان سئول که فدراسیون فوتبال در آن قرار گرفته است؟
 
مدیران فدراسیون فوتبال نقشی در این واگذاری نداشتند، اما همانطور که چند سال پیش گروهی دیگر در فدراسیون به تماشای واگذاری تیم‌ها نشستند و حالا حلوای مرگ پاس را نوش جان می‌کنند، این بار مدیران جدید دست روی دست گذاشته و چندی بعد فقط می‌گویند در غم‌تان شریکیم. مدیرانی که پیش از این انتظار می‌رفت از خودشان کُنِشی نشان دهند و به عنوان متولی فوتبال مانع از واگذاری امتیاز نفت به تیمی دیگر و به استانی دیگر شوند، حالا می‌خواهند نسبت به این مسئله واکنش نشان دهند؛ البته اگر واکنش نشان دهند! حال و روز نفت از آنجایی به این روز افتاد که مجلس مقابل کمک‌های دولتی را به فوتبال گرفت و اینجا بخشی از فراهم کردن شرایط کمک به تیم‌های فوتبال را فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و مدیران آنها به‌عهده داشتند. با فراهم کردن شرایط پرداخت حق پخش تلویزیونی، با ایجاد فضا برای دریافت پول از تبلیغات محیطی تا تیم‌ها منبع درآمدی از حق واقعی خودشان داشته باشند، اما این اتفاق به درستی صورت نگرفت و نفت، آخرین نماینده موفق فوتبال ایران در آسیا که به جمع 8 تیم راه یافته بود را به تعطیلی کشاند.
 
«ما معتقدیم تیم‌ها باید خودشان شرایط حضور در لیگ برتر را پیدا کرده و به نظر ما اگر نفت در تهران بماند بهتر است، اما این برنامه را هم داریم در صورتی که تیمی توانایی تیمداری در لیگ برتر را نداشت، آیین نامه‌ای مصوب کنیم که تیم چهارم لیگ دسته یک به لیگ برتر وارد شود. به این ترتیب چه در استان و چه خارج از استان اگر خریداری وجود نداشته باشد، فجر سپاسی وارد لیگ برتر شود». این صحبت‌های امیدوار کننده و قاطعانه مهدی تاج در خصوص بحث واگذاری امتیاز نفت به ملوان بود؛ در بامداد 10 خردادماه 95 و پس از پایان فینال جام حذفی که با قهرمانی ذوب‌آهن به پایان رسید.
 
شاید مهدی تاج در واکنش‌های احتمالی به واگذاری امتیاز نفت تهران به ملوان اعلام کند که او مخالف این کار بوده و کاری از دستش بر نمی‌آمده، اما اگر اینطور است پس ریاست او چه دردی از فوتبال دوا می‌کند؟ آیا صحبت‌های رئیس پس از فینال جام حذفی فقط برای دلخوشی بوده یا گمراهی افکار تا افراد غیر فوتبالی خیلی راحت کارشان را پیش ببرند؟ آیا فدراسیون باید آنقدری از خودش ناتوانی نشان دهد که به این راحتی تیم‌ها را از این شهر به شهری دیگر ببرند. با این میزان ناتوانی و با این میزان بی‌خیالی، حجله پاس، نفت و ملوان که هیچ، باید به زودی منتظر نصب حجله فوتبال هم در خیابان سئول باشیم. خیابانی که وزارت ورزش و جوانان هم در آن واقع شده است و گویا از دست این وزارتخانه هم کاری ساخته نیست. وزارتخانه‌ای که وزیر آن محمود گودرزی بوده و یکی از مشاوران او یعنی حمیدرضا گرشاسبی که اتفاقاً مدیرکل ورزش‌وجوانان استان تهران است، در کمیته سه نفره واگذاری نفت قرار داشت. مدیری که تیم استان خودش را دو دستی تقدیم انزلی کرد. حالا هم تسلیتی می‌ماند و خوردن خرما و حلوای این فوتبال.
 
در نهایت با انتقال «غیرفوتبالی» نفت به انزلی مشخص شد که فدراسیون در خیلی از تصمیم‌گیری‌ها نقشی ندارد در حالی که متولی فوتبال است اما در این امر ناتوان نشان داده و لابی‌های سیاسی و اقتصادی قدرت خود را بر فدراسیون و فوتبال دیکته کرده‌اند. در این میان البته روح رقابت هم در فوتبال از بین رفت جایی که تیم سقوط کرده به دسته پایین‌تر خیلی راحت با خرید امتیاز دوباره به لیگ برتر بازگشت. پس جنگ و رقابت برای سقوط نکردن چه فایده‌ای دارد؟ این اتفاق به جز ایران در «کجای دنیا» رخ می‌دهد؟
 
منبع: تسنیم
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.